عبدالباری عطوان*: با بررسی تجزیه و تحلیلهای ژنرالهای اسرائیلی و برخی سخنگویان گروههای مقاومت فلسطین در نوار غزه میتوان نتیجهگیری کرد وجه اشتراک اظهارات همه آنها، صحبت درباره وقوع عملیات نظامی حتمی اسرائیل علیه نوار غزه در فصل تابستان است. شاید اظهارات زیاد نخاله، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، در مصاحبه با پایگاه خبری المیادین که پس از سفر وی به قاهره صورت گرفت، بیش از همه بیانگر این مساله باشد. وی گفت: «درگیریهای چند روز گذشته در نوار غزه، تمرین و رزمایشی بود که به منظور آمادگی برای نبردی بزرگ صورت گرفت که به طور حتم در تابستان شاهد آن خواهیم بود. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل که این روزها به علت شکست اخیر خود در نوار غزه کمحرف شده است، در نشست با فرماندهان منطقه جنوبی ارتش اسرائیل گفت درگیری هنوز تمام نشده است، اسرائیل به آمادگیهای خود برای موج جدیدی از درگیریها در نوار غزه ادامه میدهد. اکثر مقامات جنبش حماس با دیده شک و تردید به پایبندی نتانیاهو به شروط توافق آتشبس اخیر مینگرند، کاهش محاصره نوار غزه، توسعه منطقه ماهیگیری دریایی به عمق ۱۲ مایلی، بازگشایی گذرگاهها و اجازه ورود پولهای قطر به نوار غزه بدون هیچگونه محدودیتی از مهمترین این شروط است. این تصور وجود دارد که نتانیاهو با اکراه با این شروط موافقت کرد تا اولا برای تشکیل کابینه جدید و همچنین برگزاری جشنواره موسیقی یوروویژن در زمان تعیین شده بدون هیچ محدودیتی زمان داشته باشد، زیرا هدف از برگزاری این جشنواره تبلیغ روابط اسرائیل با جهان است و همچنین در صدد است ثابت کند آرامش و امنیت در آن برقرار است و مکان گردشگری جهانی جذابی به شمار میرود. ترکیب کابینه جدید نتانیاهو که قرار است طی چند روز آینده اعلام شود، احتمالا بیانگر ویژگیهای طرحها و برنامههای نتانیاهو در 2 عرصه مهم یعنی معامله قرن (که قرار است دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و داماد وی، جرد کوشنر پیش از پایان ماه رمضان آن را اعلام کنند) و چگونگی برخورد با خطرات نوار غزه خواهد بود. حضور آویگدور لیبرمن در کابینه جدید به این معناست که نتانیاهو تسلیم شروط وی شده است که پیش از انتخابات از پذیرش آن مخالفت میکرد و همین مخالفت باعث استعفای لیبرمن از وزارت جنگ اسرائیل شد. شروط لیبرمن اجرای عملیات زمینی گسترده علیه نوار غزه، از بین بردن گروههای مقاومت و خلع سلاح کردن آنهاست، البته بدین معنا نیست که در نبود لیبرمن در کابینه جدید، جنگ آتی یا احتمالی علیه نوار غزه صورت نخواهد گرفت. بر اساس برخی شایعات در اسرائیل، طرح عقبنشینی یکجانبه آریل شارون، نخستوزیر اسبق اسرائیل، از نوار غزه در سال ۲۰۰۵ باعث نشد نوار غزه به سنگاپوری جدید تبدیل شود، بلکه آن را به هانوی جدیدی (پایتخت ویتنام) تبدیل کرد و نتایج کاملا معکوسی در برداشت و باعث شد نوار غزه به پایگاه قوی مقاومت تبدیل شود و هر گونه محاصره شدید منطقه با هدف به زانو درآوردن 2 میلیون فلسطینی ساکن در آن شکست بخورد، این شایعات از وجود طرحی اسرائیلی خبر میدهد؛ طرحی که قرار است در چارچوب معامله قرن و بر اساس حمله زمینی بلندمدت به عمق نوار غزه، تقسیم نوار غزه به 3 منطقه و ایجاد پایگاههای نظامی اسرائیلی در هر یک از بخشها پس از سرکوب همه گروههای مقاومت فلسطین و خلع سلاح آنها و همچنین تزریق میلیاردها دلار به این منطقه با هدف بهبود وضع ساکنان منطقه اجرا شود.
شاید این شایعات در چارچوب جنگ روانی باشد اما حضور تانکهای اسرائیل در حالت آمادهباش نزدیک مرزهای نوار غزه نشان میدهد که این شایعات تا حدی درست است، خصوصا اینکه کابینه نتانیاهو تاکنون هیچ یک از شروط آتشبس را اجرا نکرده است. تجربه مواجهه اسرائیلیها با نوار غزه در زمان اشغال این منطقه یا پس از اشغال به هیچ وجه خوب نبود است، بلکه نگرانکننده و در عین حال هزینهبر بوده و هر گونه حمله جدیدی علیه نوار غزه، هزینه مادی و انسانی بیشتری برای هر حکومتی خواهد داشت و چه بسا این هزینهها بیشتر از هزینههای دولت ایهود اولمرت، نخستوزیر وقت اسرائیل، در زمان حمله به لبنان در سال ۲۰۰۶ با هدف پایان دادن به مقاومت اسلامی لبنان به ریاست حزبالله لبنان باشد، زیرا موشکهای مقاومت دقیقتر و ویرانگرتر هستند.
*سردبیر روزنامه رای الیوم