۱۸ اردیبهشت ۹۷:
ترامپ برجام را پارهپوره میکند
طرف مذاکرهکننده ایرانی: مسخرهها نمیگید از برجام خارج میشید، ما چطوری بعد بیست سال دهنمون بچرخه بگیم «چهار بهعلاوه یک»؟
طرف اروپایی: بیا عوضش ما یک کانال زدیم به اسم اینستکس، ۲K ممبر داره. بزودی ادتون میکنیم. ضمن اینکه «از کارای زشت آمریکا هم متأسفیم». دیگه چی میخواید؟
۱۸ اردیبهشت ۹۸:
[دکتر]حسن روحانی شصت روز به اروپا مهلت میدهد تا بهخودشان بیایند و آنقدر دهنبین نباشند، گول آمریکا را نخورند و تحریمهای نفتی و بانکی را جمع کنند، برویم مرحله بعد
طرف اروپایی: آنقدر اقدامات تنشزا نکنید. حتی اگر همه طرفین از برجام خارج شدیم، باید به اجرای تعهدات ادامه بدید. اون کانال اینستکس هم که گفتهبودیم سرجاشه. داریم ممبر میگیریم. همینروزاست اَدتون کنیم.
ترامپ: من از بچگی دوست داشتم با طرف ایرانی دیدار کنم. همیشه آرزوم بوده حضوری تحریمشون کنم ببینم چهجوریه.
طرف ایرانی: آقا قبول نیس، اینا که از برجام خارج شده بودن!
ترامپ: بهعنوان نخودی میچرخم تو جلسات.
طرف ایرانی: پس منم موهات رو میکشم.
طرف اروپایی: پس منم مشتریهای اورانیوم و آبسنگینت رو قر میزنم. به منافقین هم میگم مجاهدین حرصت بگیره.
طرف ایرانی: شما آخر جلسه تنها میای توی حیاط دیگه؟
طرف اروپایی: حالا که اینطور شد...(غیرقابلپخش)
طرف ایرانی: آینه، برعکس!
روسیه: منم موافقم.
چین: منم راهم دوره، برنامه خوابم بهم ریخته. آخر جلسه بیدارم کنید. (دستمالکاغذی را روی صورتش پهن میکند.)
طرف آمریکایی: اوه اوه انقدر حرف زدید یهچیز جا موند تحریمش نکردیم. آقا صنایع مس و آلومینیوم ایران هم از این لحظه تحریم!
طرف اروپایی: مثل اینکه مس توی تجارت موادمخدر و جابهجایی مهاجران در مرزها هم خیلی مؤثره! ضمن اینکه «ما از کارهای زشت آمریکا متأسفیم»
عباس عراقچی: پس من یهکم به افغانستانیها چیز بگم؟
طرف اروپایی: گوشه در مرز رو باز کنید، پروندهتون رفته «ذیل منشور»ها.
طرف ایرانی: منم پروندهمون بره شورای امنیت جیغ میزنمها.
روزنامه مستقل: تاریخ به احترام شما خواهد ایستاد. (همراه با تصویر گیرکردن پای وزیر به گوشه فرش و پرش حماسیاش)
نتانیاهو: ما اجازه نمیدیم.
حضّار: چی رو؟
نتانیاهو: نه... منظور! اگه ایران بخواد بلایی سر برجام بیاره، ما مانع میشیم.
حضّار: الان قسّام ترقه انداخت، مانع شو ببینیم.
نتانیاهو: [...]
(دوطرف تریبون را دو دستی میگیرد. ابروهایش جابهجا میشود. کمی شل شده و رطوبت ناچیزی از پاچهاش روی سرامیک میلغزد... .)
۱۸ تیر ۹۸:
...!
طرف ایرانی: بهخاطر نون و نمکی که با هم خوردیم، دو روز هم بهتون مهلت اضافه دادیم که قشنگ فکراتون رو بکنید. چیشد؟ تحریمهای نفتی و بانکی لغو شد دیگه؟
ترامپ: پسر اون خرده کاغذهای برجام رو از لای جلد چهارم دفتر خاطراتم، فصل «اقدامات قاطع» بیار. من مچاله کنم بجَوم، انگار هنوز قاطعیتم به اینا ثابت نشده.
طرف اروپایی: مجبوریم بهخاطر اقدام تنشزای طرف ایرانی، دیگه کیک زرد و کلا در سایر رنگها نفروشیم اصلا. اون کانال اینستکس هم از بیخ منتفیه. ممبراشم فیک بود پرید. آقا تموم شد. چراغها رو هم خاموش کنید. بچههای نودال، امپکس...
طرف ایرانی: آقا چرا اینجوری میکنید؟ بیایید دوست باشیم. بیایید باز عکس نوههامون رو به هم نشون بدیم. نگاه کنید. نوه سومم دندون درآورده. عکسای هشتمین ماهگردش رو آورده بودم ببینید. یه دقیقه گوشی رو بدید به سولانا اصلا. تلفن خونه جک استراو رو کسی نداره؟
طرف اروپایی: هرچی بین ما بوده تموم شده. عکسامون رو پاره کن. نامههامونم بریز توی جوب. نه وایسا... گفتم «از اقدام زشت آمریکا هم متأسفیم» دیگه؟
طرف ایرانی: بابا خویشتندار باشید. «ما هنوز مرد اعتدالیم. هنوز پای میز مذاکره هستیم.» حتی اگه مجبور باشیم با ساعت و دیوار و عقربه و آیفون تصویری مذاکره کنیم. «منطق ما منطق مذاکرهست.» ما اجازه نمیدیم کسی توی پیادهروها خیابون بکشه. ما اجازه نمیدیم فرزندان بَرومند ایران از شادی در مدارس محروم باشن. چرا اجازه نمیدید جوانان به کنسرت برن؟ چرا کالاهای اساسی رو احتکار میکنید؟ چرا زنان از حضور در استادیومها منع میشن؟ چرا منو صحنهسازی میکنید؟ چهل سال بگیر و ببند بس نیست؟ دلتون میاد مردم دم افطار از بیربّنایی بغض بخورن بهجای زولبیا؟ شما اصلا چروکهای صورت میر در بند رو دیدید؟ پراید آخه چهل میلیون؟ عهعهعه مردم سرپلذهاب هنوز دارن توی چادر زندگی میکنن. اعدام کودکان در ایران رو متوقف کنید. نشکنیم قلمها را، پاره نکنیم دهنها را...(قرائت فاتحه مزید امتنان خواهد بود).