سیگنالهای متناقض ترامپ برای گفتوگو یا جنگ با ایران، رسانههای آمریکایی، سران کشورهای اروپایی، دولت روحانی و حتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی را نیز متعجب کرده است. توئیتهای ساعت 4 تا 5 صبح او از سر عصبانیت و خشم بیحد و اندازه است و صحبتهای او با رسانهها عقبنشینی آشکار از توئیتها و مواضع مشاورانش به حساب میآید. حالا چند روز است که او هر روز صبح خود را با فکر کردن به ایران و به قول خودش نحوه به زانو نشاندن ایران در ماجرای مذاکره درباره پرونده هستهای و فعالیتهای موشکی و منطقهای میگذراند. با این حال هر روز بیشتر از روز قبل بر وی آشکار میشود که نه او و نه تیم مشاوران دیوانه جنگطلبش مانند جان بولتون و مایک پمپئو نمیتوانند کاری که بوش با عراق کرد را بر سر ایران بیاورند.
به گزارش «وطنامروز»، زمانی که جان بولتون از تهدید ایران در منطقه گفت و بر اساس اطلاعاتی که از سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی دولت آمریکا به دست آورده بود، اعلام کرد ایران میخواهد علیه نیروهای آمریکایی در منطقه عملیاتهای نظامی انجام دهد، رسانههای آمریکایی با شگفتی به این خبر نگریستند و اعلام کردند او در حالی از تهدید ایران صحبت به میان آورده که مشخص نکرده است این تهدید دقیقاً چه بوده است. چندی بعد البته منبع اصلی اطلاعات بولتون مشخص شد. روزنامه جروزالمپست و شبکه خبری سیانان در گزارشهای جداگانه بیان کردند این نتانیاهو بوده که اطلاعات درباره تهدید ایران را در اختیار بولتون گذاشته است. این رسانهها بیان کردند نتانیاهو بر اساس اطلاعاتی که به دست آورده اعلام کرده است که ایران در حال کار گذاشتن موشک روی قایقهای تندروی سپاه است و میخواهد اهداف جدیدی را در خلیجفارس مورد تهدید قرار دهد.
کاخ سفید که به نظر میرسید از همه جا بیخبر باشد، بر اساس اطلاعاتی که سازمانهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به دست آورده بودند، در نهایت دستور ارسال ناو آبراهام لینکلن را به خلیجفارس صادر کرد. هرچند این اقدام بر اساس یک دستورالعمل روتین بوده اما در استراتژی کاخ سفید به حساب میآمد. تب تهدیدات و مجادلات لفظی ایران و آمریکا از آن پس بیشتر و بیشتر شد و نتانیاهو که به نظر خودش کار خود برای راه انداختن جنگ با ایران را انجام داده بود، به فکر مسائل داخلی و تکمیل کابینهاش افتاد که هر روز به مسالهای بغرنجتر از دیروز تبدیل میشد. در چند هفته اخیر هیچ صحبتی از نتانیاهو درباره جدال لفظی آمریکا و ایران و احتمال شکل گرفتن برخی حملات نظامی بین 2 طرف منتشر نشد. زمانی که این مجادلات به اوج خود رسید، نمایندگان کنگره خواستار مشاهده اسنادی شدند که بر اساس آن جان بولتون تصمیم به فرستادن ناو به منطقه گرفته بود اما به ظاهر این اسناد وجود خارجی نداشت. دموکراتها بر این عقیده بودند که ترامپ نیز سعی دارد به شیوه بوش بر اسناد غیرواقعی و جعلی تکیه کند تا بتواند حملات احتمالی علیه ایران را توجیه کند.
پمپئو با این حال در اجلاسی که وزرای امور خارجه اتحادیه اروپایی شرکت داشتند حضور یافت تا بلکه بتواند نشان دهد آنها را هم برای حمله به اهدافی در ایران قانع کرده است اما آنها که نتوانسته بودند برجام را حفظ کنند، حاضر به عکس گرفتن با پمپئو هم نشدند و در نهایت سفر بعدی او به روسیه نیز با شکست مواجه شد. بعد از این حرکت، چند اتفاق دیگر در منطقه افتاد که نشان داد رژیم صهیونیستی و متحدان جدیدش در حاشیه خلیجفارس به دنبال ماهیگیری از این وضعیت هستند. حمله به کشتیهای حامل نفت امارات و عربستان و حمله راکتی به منطقه سبز بغداد نشان داد بازیگران منطقهای بشدت از شکل گرفتن درگیری نظامی در منطقه استقبال میکنند. با این حال به نظر میرسد تجربه رسانهها در زمان جرج بوش به داد آنها رسید تا در این پرونده نیز مانند جنگ عراق احمق فرض نشوند و گول صحبتها و اسناد محرمانه و غیرواقعی کاخ سفید علیه کشوری دیگر را نخورند.
شبکه خبری سیانان روز گذشته باز هم با اشاره به اطلاعاتی که درباره فعالیتهای تهدیدآمیز ایران در منطقه وجود داشت بیان کرد که جمهوریخواهان باز هم همان پروسه عراق را طرح میکنند و اطلاعات به دست آمده را طوری تفسیر و تحلیل کردهاند که خطری که از جانب ایران برای نیروهای آمریکایی و متحدانش در منطقه وجود دارد در مقیاسی بسیار بزرگتر و غیرواقعی نمایش داده شود. سناتور کریس مورفی که نماینده ایالت کانتیکت در مجلس سنا است، در اینباره بیان کرده است: «من صحبتهای آنها را درباره ایران گوش دادهام و میدانم که آنها در حال غلو کردن و بزرگنمایی اقدامات ایران هستند و سعی دارند نشان دهند این اقدامات تهاجمی است و میتواند به آمریکا و متحدانش لطمه بزند». او در ادامه افزود: «این اطلاعات به نظر میرسد به صورت ناگهانی از ناکجاآباد پیدا شده است. من هم گزارشهای سازمانهای اطلاعاتی را خواندهام. بگذارید صریح بگویم: سازمانهای اطلاعاتی اصلاً چنین چیزی نمیگویند». رسوایی تحلیل اطلاعات به نفع جنگطلبان در آمریکا که توسط مشاوران جنگطلب کاخ سفید صورت گرفته دولت ترامپ را بیاعتبار کرده است. شاید به همین دلیل باشد که روز گذشته ترامپ قبل از سفر به پنسیلوانیا، در گفتوگو با خبرنگاران بیان کرد: «هیچ نشانهای مبنی بر اینکه ایران ایالات متحده را تهدید میکند، وجود ندارد. هیچ نشانهای وجود ندارد که نشان دهد اتفاقی افتاده یا قرار است بیفتد اما اگر اتفاقی بیفتد، ما با تمام توان به آن پاسخ میدهیم و چاره دیگری نداریم». واشنگتنپست ضمن نقل قول این جمله از ترامپ، نوشته است: همین یک جمله در شرایطی که مسؤولان کاخ سفید باید برای مطلع کردن نمایندگان از تهدیدات ایران به کنگره بروند، نشان میدهد ترامپ اصلاً هیچ ایدهای ندارد که ایران چه کار انجام میدهد و چه کار انجام نمیدهد!
روزنامه جروزالم پست هم سعی کرد انتشار خبر کمک اطلاعاتی نتانیاهو به آمریکا را پوست خربزه سیاستمداران آمریکایی زیر پای «بیبی» معرفی کند و بگوید نتانیاهو به دنبال به راه انداختن جنگ در منطقه نبوده و نیست! در همین اوضاع حسین امیرعبداللهیان در گفتوگو با سیانان بیان کرده است: «ترامپ فکر میکند اسلحه تحریمها را روی سر ما نشانه رفته و میتواند اقتصاد ما را نابود کند اما اشتباه میکند. حالا میخواهد با او مذاکره کنیم؟ واقعاً رئیسجمهور احمقی است».
سیانان در ادامه باز هم به تعجب رسانهها، سیاستمداران در اقصی نقاط جهان و بویژه ایرانیان درباره موضع ترامپ پرداخته و نوشته: به نظر میرسد سیگنالهایی که از کاخ سفید به سمت ایران فرستاده میشود هیچ معنای جدیای ندارد.