مهدی طاهرخانی: مکث روی جدول ادوار لیگ برتر میگوید همیشه پای استقلال در میان است؛ تیمی برای همه فصول. غیر از این هم نباید باشد، چون هر فصل استقلال و پرسپولیس برای قهرمانی استارت میزنند و هرگز سقف آرزوها کسب سهمیه یا برد داربی نیست. اما سوال اصلی این است که چرا این تیم با وجود اینکه همیشه یکی از مدعیان اصلی جام بوده، تعداد قهرمانیهایش به اندازه 2 مدعی دیگر یعنی پرسپولیس و سپاهان نیست. اگر 4 سال قبل قرار بود چنین مطلبی نوشته شود، طبیعتا وضعیت استقلال به مراتب بهتر از پرسپولیس بود اما برانکو یک تنه معادله را بر هم زد. پرسپولیس حالا از حیث تعداد جام از رقیب سنتیاش پیشی گرفته و با سپاهان برابر است. اما چرا استقلال نتوانسته با وجود این همه نزدیکی به صید جام، بیشتر از 3 بار آن را از آن خود کند؟ آنچه در پایان هر پدیدهای لحاظ میشود فقط و فقط تعداد موفقیتهاست همانطور که وقتی صحبت از تعداد قهرمانی در جامجهانی میشود، این نام برزیل، آلمان و ایتالیاست که میدرخشد، نه هلندی که بارها فقط به فینال رسیده و در آنجا یک بازنده ابدی بوده است. پس درباره استقلال و عملکردش در تاریخ لیگ برتر با یک نیمه پر و یک نیمه خالی مواجه هستیم؛ تیمی که بیش از دیگران در این 18 دوره، خودش را به جام نزدیک کرده و امتیازات را ربوده است اما این موفقیت لزوما به معنای برنده بودن همیشگیاش نیست. همین چند سال اخیر را که قرمزها با برانکو 3 بار قهرمان شدند و یک مرتبه به عنوان نایبقهرمانی رسیدند ببینید تا متوجه شوید مشکل بزرگ استقلال چیست و کجاست؛ یا لیگ را بد شروع کردند و امتیازات زیادی را از کف دادند (دوران منصوریان و شفر) یا در هفتههای پایانی ناگهان دچار سکته شدند (دوران قلعهنویی و مظلومی). مشکل بزرگ آبیها نداشتن تعادل بوده و همین مانع این شده که با وجود کسب این همه امتیاز در ادوار گذشته، تعداد جامهایشان سالها در عدد 3 متوقف بماند. پس اگر استقلال امید دارد لیگ نوزدهم را بعد از مدتها با جام به پایان برساند، چارهای ندارد جز ساختن تیمی که شروعش همانند دوران قلعهنویی و مظلومی باشد و پایانش مانند شفر و منصوریان. این همان تعادلی است که آنها سالهاست ندارند.