printlogo


کد خبر: 209840تاریخ: 1398/3/4 00:00
هنر تغییر محاسبات

مهدی محمدی: دولت آمریکا در این چند روز تلاش فراوانی کرده ایران را گرفتار سیگنال اشتباه «درگیری نظامی» کند، حال آنکه آمریکا اگر خواهان پایان وضعیت فعلی است، باید به فکر راهی واقعی برای پایان دادن به فشار اقتصادی بر ایران باشد. صورت مسأله اکنون این است: ایران تهدید نظامی آمریکا را معتبر نمی‌داند و تا زمانی که تحریم‌‌های اقتصادی وجود دارد نه‌تنها مذاکره نمی‌کند، بلکه از همه ابزارهای قدرت خود برای تحمیل هزینه به آمریکا و همه طرف‌‌های دیگری که در تحریم ایران با آن همکاری می‌کنند استفاده خواهد کرد. اعلام آغاز کاهش تعهدات برجامی ایران در 18 اردیبهشت تنها یک آغاز بود و آمریکا بخوبی می‌داند ایران گزینه‌‌های «فراهسته‌ای» فراوانی برای ضربه زدن به آن در اختیار دارد. آمریکا نباید فکر کند ایران در صورت مسأله تبلیغاتی «جنگ» گیر خواهد افتاد. آمریکا اگر می‌خواست یا می‌توانست بجنگد باید در یک هفته گذشته کاری می‌کرد. دیدیم که فقط به تهدید و ارسال پیام و واسطه کردن این و آن بسنده کرده در حالی که می‌بیند «اقدام ایران» ادامه دارد.
تهدید جنگی ترامپ علیه ایران در عالی‌‌‌‌‌ترین سطح فقط چند ساعت دوام آورد و بعد او مجبور شدن اعتراف کند تنها گزینه واقعی که در اختیار دارد «جنگ اقتصادی» است. اکنون آمریکا باید بیندیشد عقب‌نشینی از تحریم‌ها را از کجا می‌خواهد آغاز کند. شروع محاسبه مجدد در این‌باره هدف ایران است و تا وقتی این هدف محقق نشود، استفاده از ابزارهای قدرت ایران ادامه خواهد یافت. ایران نمی‌خواهد بجنگد و می‌داند آمریکا هم نه می‌خواهد و نه می‌تواند بجنگد. ایران می‌خواهد تحریم‌ها را بردارد و برخلاف آمریکا که تنها یک ابزار در اختیار دارد، برای رسیدن به این هدف از طیفی از گزینه‌ها بهره‌مند است که اکنون تصمیم لازم برای استفاده از آنها را هم اتخاذ کرده است.
آمریکا باید درک کند از این به بعد ایران برای به عقب بازگرداندن گزینه‌‌های فشار آن، «فعالانه» عمل خواهد کرد. حداقل این است که دوران فشار بی‌هزینه دیگر تمام شده. ایران تاکنون تصمیم نگرفته بود ابزارهای قدرت خود را به ابزارهای اقدام علیه آمریکا تبدیل کند اما اکنون برای این کار آماده است.
اگر آمریکا به بازی همه یا هیچ در مقابل ایران ادامه بدهد، باید بداند فقط- آنگونه که ریچارد هاس به‌درستی گفته- هیچ را به دست خواهد آورد ضمن اینکه هزینه‌‌های بی‌سابقه‌ای هم پرداخت خواهد کرد که تا پیش از این آنها را محاسبه نکرده بود. دیروز یک مقام اسرائیلی گفته اسرائیل فکرش را هم نمی‌کرد روسیه وارد معادلات منطقه شود. این کاری است که ایران در یک روز انجام داد. ویلیام برنز در نشست هفته گذشته کارنگی بخوبی گفته ایران اگر بخواهد «دستی بسیار باز» برای اقدام علیه آمریکا دارد. ضمن اینکه داستان فقط آمریکا نیست. سعودی، اسرائیل و امارات هم باید هزینه پرداختن را آغاز کنند. حداقل این است که خواهند دید پس از دوشیده شدن توسط آمریکا، چقدر برای آن بی‌ارزشند. تا دیروز لابد فکر می‌کردند تهدید ایران به اینکه یا همه از منطقه نفت صادر می‌کنند یا هیچ‌کس، لفاظی است؛ حالا با نگاه به آسمان باید چشم‌‌های خود را بازتر کنند.
آمریکا این موضوع را روشن کرده که به دنبال مذاکره نیست، چرا که اساسا به راهی برای تعدیل تحریم‌ها نیندیشیده است. تا زمانی که آمریکا فرمولی برای کاهش تحریم‌ها نشان ندهد مذاکره برای ایران اساسا معنا پیدا نمی‌کند. تازه در آن صورت هم تجربه برجام به ما می‌گوید نباید به وعده آمریکا دل بست. ایران جز کاهش تحریم‌ها اساسا درباره چه چیز باید مذاکره کند و وقتی چنین چیزی غیرممکن است کلا چرا باید مذاکره کند؟ حتی درون آمریکا تحلیلگران جمهوری‌خواه و دموکرات می‌گویند دولت ترامپ در پی تسلیم یا فروپاشی ایران است و هیچ هدف واقعی دیگری ندارد. متقابلا ایران هم می‌خواهد روشن کند نه تسلیم می‌شود و نه فرومی‌پاشد، منتها بر خلاف تصور آمریکا مذاکره هم نمی‌کند و از آن مهم‌‌‌‌‌‌تر تحمیل هزینه به آمریکا را شروع خواهد کرد. این چیزی است که آمریکا آن را محاسبه نکرده بود.
آمریکا فکر می‌کرد ترس از فروپاشی برجام یا جنگ باعث خواهد شد ایران به سیاست صبر و تماشا ادامه بدهد. حالا آمریکا می‌بیند که دیگر نه برجام برای ایران ارزشی دارد نه نمایش‌‌های نظامی پوچ در منطقه از سوی ایران جدی گرفته شده است. دوران فعلی تنش برخلاف بسیاری از تحلیل‌ها و خبرهای فیک این روزها، خیلی پرخطر نیست ولی اگر ما ثابت‌قدم باشیم بسیار پردستاورد خواهد بود. آمریکا هارت و پورت زیاد می‌کند اما در نهایت تحریم‌ها را که خرج کرده و ابزاری جز عملیات روانی ندارد. اگر از ذهن‌‌های برخی سیاسیون و نخبگان و رسانه‌ها در مقابل این عملیات روانی صیانت کنیم، در عمل تغییر محاسبات آمریکا آغاز خواهد شد.


Page Generated in 0/0066 sec