مهدی پورصفا: به طور حتم برای بسیاری از آمریکاییها زمانی که با گوشیهای تلفن همراه خود کار میکنند یا با لپتاپهای پیشرفتهشان سرگرم بازیهای رایانهای هستند، اصلاً مهم نیست این ابزارها از چه عناصری ساخته شده اما نکته اینجاست که این مسالهای مهم محسوب میشود که باید ذهن طراحان یا تأمینکنندگان زنجیرههای تولید شرکتهای بزرگ الکترونیکی را به خود مشغول کند، نه مصرفکنندگانی که پول آنها را پرداخت میکنند، اگرچه شاید مصرفکنندگان عادی نیز بزودی درگیر این مساله شده و با نام عناصری همچون «تنگستن» و «کبالت» آشنا شوند، چرا که به احتمال زیاد و در آینده نزدیک قیمت برخی ابزارهای الکترونیک به خاطر تحریم خاموش چین در صدور فلزات کمیاب به آمریکا و ژاپن افزایش مییابد. شاید در آن زمان شهروندان معمولی آمریکایی چندان متوجه این مساله نشوند که تحریم شرکت «هوآوی» چه ارتباطی با ساخت پردازندههای گوشیهای «اپل» در سئول دارد اما چینیها میدانند که وابستگی آمریکاییها به معادن آنها در مغولستان داخلی چقدر زیاد است.
همه چیز زیر سر 5G
زمانی که «رن ژنگفی» مهندس سابق مخابرات ارتش آزادیبخش چین نخستین پایههای شرکت هوآوی یا به زبان چینی «خوآوی» را در شنزن چین با هدف ساخت سوییچ برای توسعه شبکه تلفن ثابت این کشور بنیان میگذاشت، حتی پیشگوهای متبحر هم نمیتوانستند پیشبینی کنند این شرکت زمانی به اصلیترین تهدید
ضدکارتلهای بزرگ آمریکایی در زیرساختهای اینترنت تبدیل شود. درست زمانی که دنیا در انتظار استفاده از اینترنت نسل 5 با سرعت صد برابری نسبت به نسل فعلی شبکههای ارتباطاتی مجازی است، هوآوی به آرامی در حال به دست گرفتن کنترل بازار گوشیهای همراه و همچنین تجهیزات شبکه است. اگرچه ورود به چنین بازاری نیاز به صدها میلیارد دلار سرمایهگذاری دارد اما برنده بازی حتی میتواند تسلط خود را بر نسل 6 اینترنت هم تضمین کند. طبیعی است نه بخش خصوصی و نه دولت آمریکا هم نمیتوانستند به خطر افتادن هژمونی خود را بر دنیای فناوری اطلاعات تحمل کنند، از همین رو به تدریج برخورد با هوآوی به بهانههای گوناگون آغاز شد. اولین اتهام به هوآوی زیر پا گذاشتن تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا بود، البته این اتهامها رویهای ثابت علیه شرکتهای چینی بود؛ به عنوان مثال روزنامه والاستریت ژورنال در سال 2011 در مقالهای این شرکت را متهم به فروش فناوری کنترل اینترنت به ایران کرد. با این حال نخستین نشانههای جدی نبرد زمانی آشکار شد که «وانژو منگ» دختر بنیانگذار این شرکت با دادخواست آمریکا در کانادا دستگیر شد. از آن زمان بود که آمریکاییها تلاش کردند فشار خود را بر این شرکت تحمیل کرده و از همپیمانان خود بخواهند این شرکت را از فرآیند توسعه اینترنت نسل 5 اخراج کنند. کار به آنجا رسید که آژانس امنیت ملی آمریکا، سازمانهای همکار خود در پیمان «پنج چشم» را تهدید کرد که در صورت عدم انجام چنین کاری، فرآیند تبادل اطلاعات با آنان را قطع کند. حال با تمام این هیاهوها و فشارها سوال اصلی نحوه واکنش چین به آمریکاست؛ پرسشی که به نظر میرسد حداقل یکی از جوابهای آن در حال آشکار شدن است.
مشت چین در مقابل آمریکا
واقعیتها نشان میدهد مشت گره کرده چین در پاسخ به اقدامات آمریکا به آرامی در حال جمع شدن است و نقطه تمرکز آن را میتوان در شمال غربی پکن یافت؛ جایی که بخش اعظم فلزات کمیاب چین و دنیا در ناحیه مغولستان داخلی تولید میشود. برای دریافتن اهمیت این منطقه باید سری به جدول شیمیایی مندلیف بزنیم. برای بسیاری از مردم روی کره زمین نام عناصری همچون دیسپروسیوم، ایتریوم، نئودیمیم، گالیوم، تانتالیوم، کبالت، پلاتینوئیدها و تنگستن ناشناخته است اما مهندسان برق و الکترونیک میدانند بدون این عناصر کمیاب، ساخت بسیاری از تجهیزات الکترونیکی امکانناپذیر است. به عنوان مثال برای ساخت باتری الکتریکی که در ماشینهای ساخت «تسلا» استفاده میشود و «آلون ماسک» صنعتگر آمریکایی با استفاده از آن به دنبال انقلابی در صنعت حملونقل است، نیاز به 15 ماده کمیاب معدنی است که اغلب از آفریقا و چین استخراج میشود. جالب است بدانید ساخت باتریهای یک خودرو نیازمند 10 تا 20 کلیوگرم عنصر کبالت و تا 60 کیلوگرم عنصر لیتیوم است یا برای ضد خش کردن صفحات موبایل به عناصری همچون سریوم و یوروپیوم نیاز است و ساخت آهنرباهای بسیار کوچک که در تجهیزات الکترونیکی استفاده میشود هم تنها با اضافه کردن عنصری به نام گالیوم ممکن خواهد بود. عناصر کمیاب شامل 17 عنصر در جدول مندلیف میشود، البته این مساله به معنای این نیست که این عناصر در زمین یافت نمیشوند، بلکه برخی از عناصر براحتی در زمین یافت میشوند، منتهی مشکل اینجاست که این عناصر کمتر به شکل معدن وجود دارند و اغلب بسیار پراکنده هستند. در اواسط قرن بیستم و زمانی که استفاده از این عناصر در حال گسترش بود، برزیل و هند اصلیترین تأمینکننده منابع فوق بودند، بعدها آفریقای جنوبی نیز به لیست تأمینکنندگان این عناصر کمیاب پیوست. ایالات متحده آمریکا نیز تا دهه 80 میلادی عمده عناصر کمیاب خود را از معادن کالیفرنیا بویژه معدن کوهPASS استخراج میکرد. با این حال قوانین سرسختانه محیط زیستی که بتدریج در اوایل دهه 90 اجرا شد، تأمینکنندگان آمریکایی را به سمت استفاده از منابع بیرونی سوق داد. طبق برآوردها برای تولید یک کیلوگرم منابع ناشی از خاکهای کمیاب نیاز به 200 متر مکعب آب است. شاید جالب باشد بدانید تا سال 2025 تولیدکنندگان مواد معدنی از جمله شیلی مجبور خواهند بود نزدیک به نیمی از آب مورد نیاز خود را از طریق شیرین کردن آب دریا به دست آورند؛ مسالهای که میتواند هزینههای آنان را بشدت افزایش دهد. در سایه محدودیتهای قانونی برای استخراج مواد کمیاب، چین توانست به بزرگترین تولیدکننده مواد معدنی کمیاب در جهان تبدیل شود؛ موادی که شرکتهای آمریکایی مهمترین مشتریان آن هستند.
پادشاه کانیهای کمیاب
محیطزیست بزرگترین قربانی توسعه اقتصادی در چین است. شاید بتوان مصداق کامل این حرف را در تبدیل شدن چین به عنوان بزرگترین تولیدکننده عناصر کمیاب در دنیا دید؛ صدها روستا در استانهای صنعتی چین به دهکدههای سرطان معروف شدهاند؛ دهکدههایی که بالاترین نرخ ابتلا به سرطان را در دنیا دارند. روستای «دالائو» در استان «لانزو»ی چین یکی از همانهاست که دقیقاً در نزدیکی کارخانجات تصفیه مواد کمیاب قرار گرفته است. در ناحیه مغولستان داخلی پسابهای ناشی از معادن روباز «بائوگنگ» بارها و بارها به سرشاخههای رود زرد به عنوان سیرابکننده اصلی کشتزارهای جنوبی چین نشت کرده اما در مقابل پیروزهای بزرگ برای چین در عرصه صنعتی هم حاصل شده است. چین حالا طبق آمارها تولیدکننده نزدیک به 90 درصد خاکهای کمیاب در دنیاست. به عنوان مثال چین ۹۴ درصد منیزیم، ۶۹ درصد گرافیت طبیعی و ۸۴ درصد تنگستن مصرفی در جهان را تولید میکند. کار به آنجا رسیده که حتی برخی از ایده تشکیل یک کارتل بزرگ همچون اوپک برای تولید این کانیها سخن میگویند؛ کارتلی که نقش عربستانسعودی در آن را چین ایفا میکند. اگر در قرن بیستم این عربستانسعودی بود که نفت لازم برای ساخت بنزین خودروها را تأمین میکرد، حالا این چین است که قصد دارد به لطف منابع زیرزمینی خود به بزرگترین تولیدکننده باتریهای خودروهای برقی تبدیل شود؛ خودروهایی که امید فراوانی را برای حذف سوختهای فسیلی در جهان برانگیختهاند. به عنوان مثال خرید یک خودروی برقی در ایالت کالیفرنیا میتواند تا 7500 دلار از معافیت مالیاتی به همراه داشته باشد و در آلمان نیز خریداران خودروهای برقی میتوانند از یک معافیت 10 ساله بهرهمند شوند. شرکت تسلا اکنون تمامقد درصدد ساخت نسل جدید خودروهای برقی است تا بتواند با خودروهای احتراق درونی رقابت کند. از هم اکنون یک شبکه برق برای شارژ خودروهای برقی در اروپا در حال ایجاد است و آلمان و فرانسه هم در یک حرکت جاهطلبانه به دنبال این هستند که از سال 2035 ساخت و فروش خودروهای درونسوز را به طور کامل ممنوع کنند. با این حال تمام این امیدهای عجیب و غریب به این مساله وابسته است که باتریهای این خودروها ساخته شود و ساخت این باتریها در گرو عناصری همچون کبالت و لیتیوم است که چین تولیدکننده آنهاست. شاید حالا زمان آن رسیده است که چین از این برتری ذاتی خود استفاده و به غربیها یادآوری کند از اهرمهای لازم برای تلافی کردن اقدامات آمریکا برخوردار است.
منع صادرات مواد کمیاب به آمریکا
البته اقدامات چین در محدود کردن صدور عناصر کمیاب محدود به منازعه اخیر با شرکت هوآوی نبوده است و نخستین اقدام چین به سال 2005 میلادی بازمیگردد؛ زمانی که نخستین بار این کشور صدور ذخایر خاکهای کمیاب خود را با هدف توسعه صنایع داخلی محدود کرد. در سال 2012 نیز نشریه فارینافرز درباره وابستگی بیش از اندازه کشورهای غربی به چین درباره مواد معدنی کمیاب هشدار داد. از سال 2017 دولت چین مواد کمیاب را با قیمت ترجیحی 25 درصد ارزانتر به تولیدکنندگان داخلی قطعات الکترونیکی عرضه میکند. از همین رو آمریکا شکایتی را در این باره به سازمان جهانی تجارت ارائه کرد. با این حال اگرچه هیچ گاه کمبود یا قطع صادرات این مواد به بازارهای جهانی مطرح نبود اما درج مقالهای در نشریه «گلوبال تایمز» در نشریات وابسته به حزب کمونیست درباره قطع صادرات کانیهای کمیاب این تهدید را به یک واقعیت تبدیل کرد. در یادداشت این روزنامه با عنوان «ایالات متحده! توانایی چین برای ضدحمله را دستکم نگیر» آمده است: «تردیدی نیست که طرف آمریکایی قصد دارد از فرآوردههایی که با کمک عناصر کمیاب ارسالی از چین ساخته شدهاند بهره ببرد تا با توسعه چین مقابله کند. آیا عناصر خاکی کمیاب به سلاح چین برای مقابله با فشارهای ایالات متحده تبدیل خواهد شد؟ فشارهایی که بدون هیچ دلیلی اعمال شدهاند». همزمان با انتشار این مطلب، خبرگزاری رویترز نیز در گزارشی از کمبود عناصر کمیاب در بازارهای آمریکا و ژاپن و تحویل آن به سازندگان قطعات الکترونیکی سخن گفت. برای درک عمق ماجرا کافی است به این نکته اشاره کنیم که آهنرباهای بسیارریزی که در لنزهای کیتهای هدایت بمبهای لیزری آمریکا استفاده میشود هم در چین تولید میشود. شاید این فرض مطرح شود که شرکتهای بزرگ تولیدکنندگان معدنی در غرب باید به سمت تولید این مواد بویژه در کشورهای اروپایی بروند؛ به عنوان مثال هماکنون یک معدن بزرگ روباز در کشور استرالیا در حال ساخت است. این معدن در 160 کیلومتری جنوب شرقی شهر Creek Halls در شمال غربی استرالیا قرار دارد و قرار است نخستین تولیدکننده بزرگ عنصر دیسپروزیم خارج از چین باشد. با این حال طبیعی است که امکان جایگزین کردن تمام مواد موجود به سرعت برای کمپانیهای غربی وجود ندارد. در صورت تداوم روند تقابلی بین چین و آمریکا شاید بزودی شاهد روی دادن بحرانی همچون بحران سال 1973 باشیم، با این حال این بار کمبود فوق به جای اینکه در بازار نفت روی دهد، در صنایع ارتباطی رخ خواهد داد.
ترامپ در مخمصه
به نظر میرسد تهدید اصلی برای آمریکا این است که در صورت شدت یافتن بحران ممکن است متحدان نزدیک این کشور همچون آلمان و فرانسه نیز پشت این کشور را خالی کنند، چرا که چینیها جنگجو هستند و ممکن است این بار تمام نقشههای غرب را برای توسعه اقتصاد بدون نفت بر باد دهند. در این شرایط به طور حتم دونالد ترامپ، رئیسجمهور فعلی آمریکا در مخمصه بدی قرار خواهد گرفت که به این راحتیها توانایی خلاص شدن از آن را نخواهد داشت.
منبع: فارس