احسان سالمی: بزرگترین حُسن سفرنامهها به این است که میتواند پلی کوتاه و سریع برای رسیدن به مقصدهایی باشد که شاید حتی تا آخر عمر هم یک بار نتوانیم به آنها سفر کنیم؛ یک راه ساده و آسان برای تجربه حضور در فضایی تازه و آشنایی با فرهنگها و آداب و رسوم مردم نقاط مختلف جهان که قرار نیست بابت آن هزینه چندانی پرداخت کنید. «دهکده خاک بر سر» که حاصل خاطرهنگاریهای فائضه غفارحدادی از سفری یکساله به لوزان سوییس است، یکی از نمونههای خوب از سفرنامههایی است که میتواند شما را با فرهنگ و آداب و رسوم خاص مردم سوییس آشنا کند، بویژه آنکه سوییس به واسطه موقعیت خاص و بیطرفانهاش در بسیاری از رویدادهای سیاسی و پدیدههایی چون بانکهای مشهورش، همواره مورد توجه همه مردم جهان از جمله ایران قرار داشته است. کتاب بیشتر از شکل و شمایل مرسوم سفرنامهها سعی کرده بیشتر خود را در قالب یادداشتهای روزانه به نمایش بگذارد؛ البته این موضوع در مواردی تبدیل به نقطه ضعفی برای آن شده و در عمل بهواسطه عدم انسجامبخشی روایتهای کتاب، شما میتوانید با عبور از آنها بدون آنکه سررشته روایت کلی کتاب را از دست بدهید، سراغ بخشهای بعدی اثر بروید و از این نظر باید آن را یک نقطه ضعف برای «دهکده خاک بر سر» دانست. با این همه «دهکده خاک بر سر» پتانسیلهای بالایی برای جذب طیف گستردهای از مخاطبان دارد؛ از نام جالب توجه آنکه در نگاه اول مخاطب را به سمت خود میکشد تا قلم روان راوی کتاب که سعی کرده به دور از تکلف و با زبانی امروزی و صمیمی به روایت اتفاقات جالبی بپردازد که در طول یک سال حضورش در سوییس برای او به وقوع پیوسته است. دقت نظر راوی اثر در شرح تفاوتهای فرهنگی ایران با سوییس و البته عدم خودباختگی او در مواجهه با پیشرفتهای تکنولوژیک کشورهای اروپایی و تلاشش برای حفظ هویت ایرانی و مسلمانش یکی از بزرگترین نقاط قوت کتاب است. اتفاقا خواندنیترین بخشهای کتاب که بدونشک بیش از سایر بخشهای آن در ذهن و حافظه مخاطب اثر باقی میماند، مربوط به قسمتهایی است که راوی از معاشرت و برخوردهایش با دیگر مسلمانان حاضر در لوزان بهعنوان یک زن مسلمان ایرانی مینویسد. راوی کتاب که از ابتدای سفر خود با مشکل عدم آشناییاش به زبان فرانسه بهعنوان زبان رسمی شهر لوزان روبهرو بوده، بارها به این موضوع اشاره کرده که چگونه توانسته با زبان بیزبانی و بدون تسلط به زبان فرانسه با اهالی لوزان ارتباط برقرار کند؛ شاید به همین خاطر هم باشد که او از زیرعنوان «روایتهایی از یک سال زندگی در لوزان از زبان یک بیزبان» برای معرفی کتاب خود استفاده کرده است.