حسن رضایی: سابقا دوست نادیدهای داشتم که مبتلا به مرضی کم علاج، بلکه لاعلاج بود. همواره خلقالله را با نگاهی از بالا به پایین برانداز میکرد و معتقد بود حرفهای ناگفته بسیاری دارد که میترسد با مرگ زودهنگامش برای همیشه زیر خاک سرد زمین دفن شوند! هر روز حرفی تازه داشت و اگر هم به او میگفتی «اینقدر حرف نزن»، قریب یک ساعت راجع به همین لزوم حرف نزدن و زیر و بم آن برایت حرف میزد! مثلا معتقد بود در حوزه گربهشناسی آنقدر حرف هست که میشود برای آن دایرهالمعارف موسعی ترتیب داد. گربهها را به طور کلی به 3 دسته ترسو، پررو و معمولی تقسیم کرده بود. گربههای پررو آنها بودند که پاتوقشان دم قصابیها بود و معمولا در همان پیادهرو زیر آفتاب داغ بعدازظهر لم میدادند. گربههای ترسو آنها بودند که وقتی از دور دیده میشدند، از نوع حرکات و زمانبندی فرارشان میشد حدس زد از بچههای تخس محل، کتک زیادی خوردهاند. گربههای معمولی هم گربههایی بودند بین این دو دسته!
دوست من البته خبر نداشت قرار است گربههایی به بازار بیایند که کشور برای واردات غذای آنها ارز 4200 تومانی خرج کند، اگر نه شاید تغییری در تعداد جلدهای دایرهالمعارف مذکور داده بود! حکایت نسخهپیچی این روزهای برخی رسانهها و چهرههای سیاسی برای مشکلات حال و آینده کشور هم بیشباهت به اقدامات تخصصی همان دوست روشنفکر من نیست. اگر هم به آنها بگویی عزیزجان! شما دقیقا با همین حرفها، مملکت را به فنا دادی، لطفا بس کن! شما حرف نزن آقاجان! ما گلریزان میکنیم و پول هم به شما میدهیم، فقط حرف نزن! آن وقت راجع به همین حرف نزدن، چندین شماره نقد و نظر مینویسند که نویسنده «وطنامروز» جزئی از گروه فشار، دولت پنهان، اژدهای موازی و اژدهای هفت سر است که با ضحاک ماردوش سر و سری داشته، عنقریب به پیروی از روبیسپر کمر به قطع زبانها با گیوتین خواهد بست! زندگی با چنین جماعتی و در چنین زمانهای واقعا آسان نیست و البته حرف امروز و دیروز هم نیست. جامعه ایرانی از میانه دوره قاجار بدین سو همواره با این جماعت - به قول جلال آلاحمد - هرهری مذهب سر و کار داشته و مرتبا از آنها زخم خورده است.
وضعیت اقتصادی امروز جامعه، حتما یکی از نقاط عطف در این زخمی شدنهاست. کسانی که با دادن آدرس اشتباهی و آباد کردن مجلس، دولت و حتی شهرداری و شورای شهر تهران شرایط کنونی را خلق کردهاند اما به تنها چیزی که اعتنا نمیکنند، مسؤولیت مستقیم خودشان در این آبادکردنهاست! رسانههایی که هنوز جوهر مهر «امضای کری تضمین است» از پیشانیشان خشک نشده، هر روز نسخههای چنددهگانه برای اقتصاد، سیاست و جامعه میپیچند! گو اینکه عامل بیماری، خود مدعی طبابت شود و در این مسیر از فرط اعتماد بهنفس، مدعی بورد تخصصی ناسیونال از اروپا، فلوشیپ فوق تخصصی درد!، گواهینامه ایزو 2019 در مدیریت کیفیت اقتصاد! و چندین مورد از این اصطلاحات دهن پرکن هم بشود!
راهبرد جماعت منورالفکر برای فریب جامعه ایرانی از دیرباز تاکنون، همین بوده است. مجرمی که بدون اشاره به نقش اساسی خود و تفکر مضحکش در خلق معضلات، همواره با آلوده نشان دادن دستهای دیگران، سعی دارد خود را در قامت منجی نشان دهد. فرقی هم نمیکند جامعه به سبب تفکرات و اقدامات این جماعت، چه میزان آسیبی را متحمل شده باشد، آنها در هر صورت منجی هستند و اگر عوام نجات پیدا نمیکنند، یا اختیارات کافی به آنها داده نشده یا جامعه خوب به توصیههای آنها عمل نکرده است! حتی اگر فردی از این جماعت احتمالا قتل کرد، تحت فشار شرایطی بیرون از اختیار خودش قتل کرده و واقعا حیف است در عوض کشتن دیگران، اعدام شود!
شبهای برره سریال واقعا خندهداری بود و من هنوز هم بدم نمیآید در اوقات بیکاری قسمتی از آن را ببینم، خندهدارتر اما حتما همین است که روزنامه شرق در قامت نسخهپیچ وضعیت کنونی، مصاحبههایی ثابت تحت عنوان «اکنون چه باید کرد؟!» با چهرههای اصلاحطلب انجام میدهد! اگر بگوییم آقاجان شما فقط حرف نزن!، مسائل مملکت حل میشود، خواهند گفت دیکتاتور، گیوتین، اژدهای پنهان و از این قبیل ترهات. در دروازه و در دهن مردم را شاید، ولی در ادعای روشنفکر جماعت را هرگز نمیتوان بست! لاجرم جامعه ایرانی زمانی روی خوشبختی را خواهد دید که بتواند از چنبره فریب این جماعت خود را خلاص کند. مدیران مسؤول رسانههای اصلاحطلب بیآنکه به روی مبارک خود بیاورند، چندی پیش روبهروی کسی نشستند که چندین ماه، ادعای دیوارکشی کردن در پیادهروها توسط او را چاق کرده بودند.
آنها حالا از اینکه رئیس قوهقضائیه برای نخستینبار شخصا با مدیران مسؤول رسانههای کشور جلسهای مفصل و چندساعته گذاشته، ذوق کردهاند. با این حال، من گمان میکنم اگر امروز دوباره به سال 96 بازگردیم، آش همان است و کاسه همان. خلاصه کلام اینکه؛ اگر روزی آن دوست نادیدهام را ببینم به او توصیه خواهم کرد در مقدمه دایره..المعارف خیالیاش بر 2 صفت بیحیایی و با 4 پا روی زمین آمدن گربهها در هر شرایطی تاکید ویژهای کند!