printlogo


کد خبر: 210583تاریخ: 1398/3/29 00:00
بخشی از پرونده «وطن‌‌امروز» به بهانه زادروز دکتر شریعتی در شماره2952

روشنفکران ژورنالیست یا ژورنالیست‌های روشنفکر، در این 41 سالی که از فقدان شریعتی گذشته، 41 موضع متفاوت درباره او اتخاذ کرده‌اند! فضای غالب روشنفکری، تا وقتی دنبال مواجهه تند و تیز با نظم موجود است و مستقیم و غیرمستقیم حقوق‌بگیر مخالفان مارک‌دار جمهوری اسلامی است، شریعتی را سر دست می‌گیرد و آنگاه که نانش توی روغن محافظه‌کاری می‌افتد، تا توجیه‌گری وضع موجود نیز پیش می‌رود و شریعتی را با اتهام‌های گسترده‌ای مواجه می‌کند؛ از مارکسیست تا ضدیت با عقلانیت و افتادن در دام رمانتیسم و تئوری‌پرداز عملیات مسلحانه و چه و چه (رجوع به مهرنامه شماره 52- تیر 96). چپ‌های دیروز و لیبرال‌های امروز- که البته نمی‌دانم  در این لحظه که این متن را می‌نویسم، هنوز لیبرال هستند یا به مسلک دیگری درآمده‌اند - خوشحالند که به برکت نومحافظه‌کاران، نهضت به نظام تبدیل شده است (که البته این یک ادعاست)؛ حال آنکه دیرزمانی در فقدان تروتسکی‌ها و نگرانی در این مورد که «نکند نهضت به نظام تبدیل شود»، مقاله می‌نوشتند. آنچه بیشتر مقصود این نوشته است، تناقضی است که مدعیان در فهم شریعتی داشته‌اند. این مواجهه البته درباره بسیاری از شخصیت‌های تراز اول انقلاب از سوی جریان چپ سابق، لیبرال اسمی و نومحافظه‌کار فعلی، عادی، طبیعی و تکراری است؛ در میانه دوم خرداد و آنگاه که جمله بوقچی‌های اصلاحات‌‌- که عمدتا در خارج تشریف دارند الان- داشتند با تبر ساخته و پرداخته یکی از 3 سید فاطمی، ریشه ولایت فقیه مطروحه توسط یکی دیگر از همان 3 سید فاطمی را می‌زدند، دکتر بهشتی، شهید مظلوم سال‌های آغازین انقلاب مورد هجمه شدید تجدیدنظرطلبان بود. چرا؟ چون یکی از عناصر مقوم در تصویب «ولایت فقیه» در قانون اساسی بود! همین چپ‌های شدیدا راست شده، بعدتر و آن هنگام که توسط مردم از اریکه قدرت به زیر کشیده شدند، برای آیت‌الله بهشتی تیتر زدند: نخستین اصلاح‌طلب و ماجرای مواجهه‌های اینچنینی همچنان ادامه دارد!
 


Page Generated in 0/0054 sec