رئیسجمهور پیشین مصر تنها چند ساعت پس از مرگ ناگهانی در جریان محاکمه روز دوشنبه 17 ژوئن (27 خرداد)، با تصمیمی امنیتی شامگاهان به خاک سپرده شد، در حالی که جامعه بر سر کیفیت مرگ او دوپاره شده است. اخوانالمسلمین، حزب ممنوعالفعالیت مرسی در مصر، مرگ او را جنایت و قتل عمد توسط ژنرال سیسی، رئیسجمهور فعلی و همدستانش خوانده و خانواده او گفتهاند زندگی و سلامتی و حتی جسد مرسی از او دزدیده شد. در مقابل بخشی از انقلابیون سابق این کشور در اینباره که «دزد انقلاب 25 ژانویه 2011» به سزایش رسیده است، با همه اختلافاتشان با حامیان نظامیان حاکم با آنها همصدا شدهاند.
درباره سرنوشت تلخ و عبرتآموز مرسی و اخوانیها همین بس که آنها امروز هم توسط انقلابیون واقعی و هم دولت ضد انقلاب و بیداری مصر نفرین میشوند، حال آنکه دولت برآمده از حزب آزادی و عدالت (نسخه مدرن جماعت سنتی اخوانالمسلمین) از همان روز رسیدن به قدرت در تابستان سال 2012 از هیچگونه همراهی با آمریکای اوباما و آلسعود فرو گذار نکرد و حتی در همدستی با اسرائیل نتانیاهو، گذرگاه رفح را چه در جریان جنگ غزه در آن سال و چه ماههای پس از آن بسته نگاه داشت تا حماس را از مقاومت بازداشته و برای مذاکره با رژیم صهیونیستی به زانو درآورد. علاوه بر این مستقیما در پروژه مشترک واشنگتن، ریاض، آنکارا و تلآویو برای حمایت و تجهیز گروههای تکفیری در سوریه و تشکیل جبههالنصره و داعش در شامات علیه نظام بشار اسد نقش ایفا کرد. اما خوشخدمتی به دشمنان عاقبتی تلخ برای مرسی رقم زد. مثلا وزارت خارجه سعودی فرصت فوت او را مغتنم شمرده و در همان شب درگذشت متحد سابقش در قاهره، گروه اخوانالمسلمین را تروریستی خطاب کرد. سعودیها در اقدامی که به نظر میرسید با هدف تطهیر خودشان از اتهاماتی چون دست داشتن در ایجاد گروههایی تروریستی مثل القاعده، النصره و داعش است، با انتشار یک اینفوگرافی در صفحه توئیتر وزارت خارجهشان دقیقا همین اتهامات را متوجه اخوانالمسلمین کردند. همچنین روزنامه رایالیوم، به نقل از منابع حکومتی رژیم صهیونیستی بار دیگر خرسندی آنها از سقوط دولت مرسی را در پیامی به مناسبت مرگش بازتاب داد، چرا که به قول مقام اسرائیلی، آنها از رشد اسلامگرایی در بزرگترین و متمدنترین کشور عربی در مجاورت سرزمینهای اشغالی واهمه داشتند. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز بیتفاوتترین واکنش ممکن را به مرگ مقام مصری سابق داشت که از 2 وزیر خارجه سابق آمریکا استقبال گرمی کرده بود. اما بدترین بخش سرنوشت مرسی، بلایی بود که از جانب ژنرال سیسی و بدنه دستگاه نظامی و امنیتی مصر بر سرش آمد. او و اخوانیها متهم هستند که در هفتههای منتج به سقوط رژیم مبارک و پیروزی انقلاب ژانویه، با رایزنی پشتپرده با ارتش و استخبارات رژیم، انقلاب را به سمت اهداف اخوانالمسلمین در راستای احیای اسلام سلفی ضدایرانی در منطقه منحرف کرده و از آنها برای تشکیل یک دولت جدید اما با اختیارات محدود چراغ سبز گرفتهاند. ژنرال عبدالفتاح السیسی که توسط خود مرسی به ریاست ستاد مشترک ارتش منصوب شده بود، در اولین موقعیت علیه او کودتا کرد و خود زمام امور را به دست گرفت. این اشتباه تاریخی، توسط منتقدان اخوانیها به نقطه ضعف این جریان سیاسی وابسته به لندن و واشنگتن در مقابل قدرت و در عوض بیمیلی ذاتی آنها به اسلام مبارز تعبیر میشود.
تدفین امنیتی
کسی که 68 سال پیش با نام کامل «محمد مرسی عیسی العیاط» در روستای العدوه واقع در استان الشرقیه مصر متولد شده بود، در تاریکی شامگاه دوشنبه برخلاف وصیتنامهاش و به صلاحدید نیروهای امنیتی به جای زادگاهش در شهر نصر در حومه شرقی قاهره دفن شد.(عکس پایین سمت راست) منا، خبرگزاری رسمی مصر همان شب درگذشت رئیسجمهور مخلوع مصر از پایان معاینات پزشکی قانونی و تشخیص مرگ او بر اثر سکته قلبی خبر داده بود اما به گزارش شبکه الجزیره، در بیانیه مختصر همان شب دادستانی مصر هیچ اشارهای به کالبدشکافی جنازه مرسی نشده و فقط آمده است تنها چند ساعت بعد از اعلام مرگ بر اثر سکته قلبی به خاک سپرده شده است. خبرگزاری رویترز ساعاتی بعد از مرگ محمد مرسی به نقل از عبدالله فرزندش اعلام کرد خانواده وی مکان دقیق جنازه مرسی را نمیدانند و ارتباط آنها با موسسات امنیتی تنها از طریق وکلاست. پسرش همچنین گفته است: «خانواده نمیدانند جسد پدرم کجاست و هیچکس تماسی با ما نگرفته. ما نمیدانیم او را غسل خواهند داد یا نماز میت بر او خواهند خواند یا نه؟» به گزارش شبکه الجزیره و بر اساس اعلام شاهدان عینی، مراسم تدفین در قبرستان «وفا و امیدواری» در شهر نصر با محاصره نیروهای امنیتی انجام شد به طوری که غیر از همسر و فرزندانش کسی اجازه حضور در مراسم را پیدا نکرد. این برخلاف وصیت او برای دفن در زادگاهش بود. جماعت اخوانالمسلمین از مصریها خواسته در تشییع جنازه مرسی شرکت نکرده و به جای آن در مقابل مراکز دولتی در داخل و سفارتخانههای مصر در خارج تظاهرات برپا کنند. رجب طیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه و منصف المروزوقی، رئیسجمهور سابق تونس در گفتوگو با شبکه الجزیره، مرسی را شهید توصیف کرده و مرگ او را در نتیجه شکنجههای انجام شده دانستند. جنبش حماس و امیر قطر نیز درگذشت او را تسلیت گفتند.
مرگ مشکوک
رئیسجمهور پیشین مصر بهرغم بیماریهای مختلف به مدت 3 سال در سلول انفرادی در زندان المزرعه واقع در قاهره قرار داشت. سخنگوی سازمان حقوق بشری مصری «کومیته فور جستس» خواستار انجام تحقیقات بینالمللی درباره جزئیات مرگ محمد مرسی شد. «احمد مفرح» ساکن ژنو در گفتوگو با شبکه الجزیره با اشاره به بیماریهای مختلف مرسی در زندان از جمله قندخون و عفونتهای دهانی، دادستانی مصر را عامل اصلی عدم مداوای متهم در داخل زندان دانسته و آن را یک جریان بیطرف برای تحقیق درباره مرگ او ندانسته است. به گزارش خبرگزاری رسمی ترکیه، آناتولی، حتی مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در دیدهبان حقوقبشر خواهان تحقیق درباره مسببان بدرفتاری با مرسی شده است. «سارا لیا ویتسون» در اینباره گفت: «درگذشت مرسی رئیسجمهور سابق بعد از سالها سوءرفتار دولت، حبسهای طولانیمدت در زندان انفرادی، مراقبتهای پزشکی ناکافی و محروم کردن او از دیدار اعضای خانواده و دسترسی به وکیل حادث شد. دولت مصر به مدت ۶ سال حقوق ابتدایی مرسی به عنوان یک زندانی از قبیل مراقبتهای پزشکی و دیدار اعضای خانواده را به او نداد، در حالی که در گزارشها آمده بود وضعیت جسمی او رو به وخامت گذاشته بود».
آخرین حرفها قبل از مرگ
مرسی روز دوشنبه ساعت 12:30 ظهر به وقت محلی در مقابل قاضی محمد شیرین فهمی قرار گرفت و از او اجازه صحبت خواست و گفت که جلوی مداوایش گرفته شده و او در معرض مرگ عمدی از سوی مقامات مصری قرار دارد. وی شرایط جسمی خود را نابسامان توصیف کرد و گفت طی هفته گذشته چندین بار از هوش رفته است اما نهتنها هیچ مداوایی دریافت نکرده، بلکه حتی به او پتو برای خوابیدن نمیدهند. او این حرفها را در قفس شیشهای که همان جایگاه متهم بود و با لباس آبی زندان به مدت 20 دقیقه با حرارت تمام عنوان کرد. همچنین گفت اسرار بسیار زیادی دارد که اگر این اسرار را فاش کند، آزاد خواهد شد اما به علت اینکه افشای این اسناد به امنیت ملی مصر آسیب میزند، این کار را نخواهد کرد. به گفته وکیل مرسی، او در آخرین لحظات زندگیاش گفته بود: «من هیچ اتفاقی را در این دادگاه نمیبینم. من هیچ وکیل یا رسانه و حتی هیچ دادگاهی نمیبینم. حتی وکیلی که دادگاه برای من قرار داده نیز اطلاعاتی برای دفاع از من ندارد». به گفته سایر متهمان که در اتاق شیشهای دیگری بودند، او بعد از صحبتهایش از هوش رفت و حدود 30 دقیقه بدون هیچ امداد پزشکی در این شرایط باقی ماند تا اینکه دیگر زندانیان به داد و فریاد پرداختند و پس از آنکه به بیمارستان منتقل شد، در ساعت 4 و 50 دقیقه عصر دار فانی را وداع گفت. خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از یک منبع قضایی مصری خبر داده مرسی احتمال قتل خود را بهخاطر اطلاع از اسرار پرونده جاسوسی مطرح کرده بود.
سرنگونی اولین و آخرین منتخب مردم مصر
محمد مرسی متولد هشتم آگوست 1951 میلادی و دارای مدرک دکترای محافظت از موتورهای فضاپیما از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود. او زمانی به شهرت رسید که پس از سالها عضویت در دفتر ارشاد جماعت اخوانالمسلمین و زندانی شدن بهخاطر آن، پس از انقلاب 2011 و آزادی از زندان، حزب «آزادی و عدالت» را تاسیس کرد و ریاست آن را برعهده گرفت؛ حزبی که برخلاف نامش، تمایلات بسیار افراطی سلفی داشت و همانند حزب مشابهش در ترکیه یعنی «عدالت و توسعه» از گروههای تروریستی تکفیری حمایت میکرد. مرسی پنجمین رئیسجمهور تاریخ مصر و اولین رئیسجمهور منتخب مردم این کشور در یک انتخابات آزاد محسوب میشد اما کمتر از یک سال پس از ریاست در کاخ فدراسیون قاهره، در تاریخ دوازدهم تیرماه 1392 پس از هفتهها ناآرامی تحت عنوان جنبش تمرد به نمایندگی محمد البرادعی، رئیس اسبق آژانس بینالمللی انرژی اتمی توسط ستاد مشترک ارتش به فرماندهی رئیسجمهور فعلی، ژنرال عبدالفتاح السیسی برکنار شد. مخالفانش این رویداد را «انقلاب دوم» و حامیان اخوانالمسلمین آن را کودتای نظامیان خواندند. ورود ارتش به عرصه درگیریها و سرانجام برکناری مرسی از قدرت واجد ابعاد بسیار متفاوتی است اما اغلب کارشناسان بر این باورند با وجود چرخش آشکار نخستین و تنها دولت اخوانی قاهره به سمت غرب، اسرائیل و سعودی از همان نخستین روزهای عمر کوتاه یک ساله خود، باز هم ارتش مصر که ارتباط تنگاتنگی با واشنگتن و تلآویو داشت، از دولتی بر آمده از انقلاب و بیداری اسلامی در سرزمین نیل میترسید و به دنبال سرکوب کامل منازعات سیاسی بود که در فضای پساانقلاب در هر کشوری طبیعی به نظر میرسد. مرسی از زمان برکناری تا مرگ با اتهاماتی چون قتل معترضان در اطراف کاخ الاتحادیه، جاسوسی برای قطر و ایران، حمله به یک زندان در سال 2011 میلادی و فراری دادن هزاران زندانی که برخی جزو تروریستهای باسابقه القاعده بودند، در زندان به سر میبرد. دادستانی مصر او را در چندین پرونده به اعدام یا حبس ابد محکوم کرد اما حکم اعدامش در سال 2015 شکسته شد تا سایر پروندههای او و اخوانیها نظیر جاسوسی برای دولتهای خارجی به جریان بیفتد.