printlogo


کد خبر: 210689تاریخ: 1398/4/1 00:00
8 توصیه رهبر انقلاب درباره وظایف رسانه‌ها پیرامون زبان فارسی
حراست از زبان فارسی به حکم وظیفه انقلابی

«راجع به زبان، بنده حقیقتش [این است که] نگرانم؛ واقعاً نگرانم. ... من از صداوسیما گله‌مندم به‌خاطر اینکه به جای اینکه زبان صحیح را، زبان معیار را، زبان صیقل‌خورده‌ کاملاً درست را ترویج کنند، زبان بی‌هویت، گاهی غلط، تعبیرهای غلط و بدتر از همه پر از تعبیرات فرنگی و خارجی و مانند اینها را دارند ترویج می‌کنند. وقتی مثلاً فلان لغت فرنگی را که حالا یک نویسنده‌ای، یک مترجمی- که ترجمه می‌کرده یک مقاله‌ انگلیسی یا فرانسوی را- آورده و عیناً به کار برده و مجری شما این را در تلویزیون، در رادیو یک بار، دو بار تکرار می‌کند، این می‌شود عمومی؛ ما بیخود و مُفتامفت داریم زبان خودمان را آلوده می‌کنیم به زواید مضر... من حتی گاهی اوقات می‌بینم در رژیم طاغوت که خب! همه‌ چیزشان به فرنگی‌ها و به خارجی‌ها بسته بود، روی مساله‌ زبان، یک گوشه‌ای بود یک تعصبی وجود داشت، یک چیزهایی داشتند؛ ما هم اوایل انقلاب از این جهت خیلی خوب بودیم، بعد یواش‌یواش خیلی ولنگ ‌‌و باز شد». گزاره‌‌های بالا بخشی از صحبت‌های رهبری در دیدار با اهالی شعر و ادب است که از یک نگرانی جدی در حوزه زبان و ادبیات فارسی حکایت می‌کند. نگرانی‌ای که البته پیش از این بارها ابراز شده است. آنقدر که یک مجلد کتاب پیرامون تلاش‌‌های آیت‌الله خامنه‌ای در حفظ و حراست از زبان فارسی نیز با عنوان «امین زبان و ادب پارسی» به چاپ رسیده است؛ کتابی کاربردی که جنبه‌‌های مهمی از موضوع زبان و ادبیات فارسی را مورد توجه قرار داده است.
در بخشی از این کتاب (فصل چهارم) پیرامون وظایف رسانه‌ها، سازمان‌ها و شیفتگان در پاسداشت زبان و ادبیات فارسی از قول رهبر انقلاب نکاتی را از نظر می‌گذرانیم که بسیار مهم‌‌اند و می‌توانند سرلوحه عمل رسانه‌ها بویژه صدا و سیما قرار بگیرند.
1- زبان صداوسیما، زبان معیار
زبان صداوسیما باید فارسی درست و براستی زبان معیار باشد. غلط‌گویی و غلط‌خوانی یکسره از بین برود و صداوسیما آموزنده زبان شیرین و رسا و پرتوان فارسی باشد. در این‌باره تلاش‌هایی شده است و باید تکمیل شود.(1)
2- زبان ملی، شالوده کار صداوسیما
این زبانی که من و شما داریم الان به این آسانی، به این راحتی به وسیله آن با هم حرف می‌زنیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، افکارمان را تبادل می‌کنیم، مایه حیات ما است. این را اگر از دست ما گرفتند، فرهنگ ما خواهد مرد، حیات فرهنگی یک ملت از بین خواهد رفت. این نکته آن نکته اساسی است که باید بارها و بارها و بارها تکرار بشود، نه برای عامه مردم، بلکه برای مسؤولان، مسؤولان بخش‌های ادبیات و زبان و همین‌طور بعضی برادران و مسؤولان در صداوسیما.(2)
 3- ترویج دستاوردهای فرهنگستان
اگر فرهنگستان واژه‌‌‌هایی را درست کرد و زبان کامل و ویراسته و پیراسته را عرضه کرد، چگونه بر اذهان ملت ایران عرضه خواهد شد‌؟ اصلا وسیله‌اش شما هستید. خیلی فرق می‌کند که در یک مجله‌‌‌ای، مثلا مجله فرهنگستان، بردارند فهرست واژه‌‌های فرهنگستان را بنویسند یا در صداوسیما موظف بشوند که این واژه‌ها را به کار ببرند، یا این مقولات را عنوان کنند. اصلا صداوسیما یک وسیله‌ای است برای اینکه فرهنگستانی که در این مملکت تشکیل شد، این فرهنگستان جا بیفتد و افکار و محصولات و تولیدات آن در اختیار مردم قرار بگیرد... صداوسیما به حکم قانون اساسی و به حکم وظیفه انقلابی باید زبان ملی را که در فرهنگستان به وجود خواهد آمد ترویج کند؛ این تکلیف شما است، باید این کار را انجام بدهید.(3)
 4- ساماندهی زبان محاوره
از جمله کارهای بسیار لازم دیگر در این زمینه، اصلاح زبان محاوره‌ مردم است که رسانه‌‌های ما در این زمینه، مسؤولیت سنگینی را بر دوش دارند، البته در صداوسیمای جمهوری اسلامی در برخی بخش‌ها کارهای خوبی انجام گرفته است، لکن وظیفه‌ای که صداوسیما در این‌باره دارد، وظیفه سنگینی است. مردم در همه جای کشور، گوش‌شان به هنجار فارسی گویندگانی است که در این رسانه عمومی حرف می‌زنند؛ از آنها لغت، لهجه و زبان می‌آموزند. آنها وظیفه بسیار سنگینی در اصلاح زبان محاوره عمومی مردم دارند که باید به این وظیفه، به طور جدی توجه و عمل شود.(4)
 5-ارزش دادن به لهجه‌‌های محلی
به این لهجه‌ها و گویش‌های محلی اهمیت بدهید، خیلی مهم است. در نظام گذشته مردم بلوچ، مردم کرد، مردم ترکمن، مردم ترک، اهانت می‌شدند. ما نمی‌خواهیم به اینها اهانت بشود. ما می‌خواهیم برادرانه و مخلصانه با همه این برادران مسلمان‌مان که برای انقلاب به همان اندازه ارزش دارند که خود ما‌ها- خود مردم فارس‌زبان- [رفتار شود و] می‌خواهیم اینها را از خودمان راضی کنیم، از انقلاب خشنود کنیم، اینها احساس کنند که می‌توانند با زبان خودشان بشنوند. به‌علاوه که بسیاری از مفاهیم هست که با زبان خودشان خیلی بهتر می‌شود آن مفاهیم را به گوش اینها رساند. آن تعصب فارس‌گرایی به آن معنا نباید اصلا وجود داشته باشد، اگرچه فارسی زبان ملی ما است، زبان رسمی ما است، در اولویت و ترجیح آن تردیدی نیست، شکی نیست و باید همه از آن زبان استفاده کنند اما لهجه‌‌های محلی را هم مورد توجه قرار بدهید.(5)
 6- پاس دستور زبان
من همواره یادم می‌‌‌‌‌‌‌‌آید از این مسائل مربوط به دستور زبان، که اگرچه به نظر کوچک می‌‌‌‌‌‌‌‌آید اما فوق‌العاده مهم است. من باید این حقیقت تلخ را به شما برادرها بگویم: امروز در رادیوی ما دستور زبان عقب است، برخلاف دوران گذشته. در دوران پیش از انقلاب، زبان در رادیو یک زبان درستی بود، زبان صحیحی بود. آن که زبان می‌فهمید، وقتی که می‌شنید، برایش گوش‌خراش نبود؛ امروز آن  که زبان می‌فهمد، حتی [در] خبر- که منظم‌‌‌‌‌ترین و دقیق‌‌‌‌‌ترین و پرمستمع‌‌‌‌‌ترین بخش است- چیزهای گوش‌خراش گاهی می‌شنود! من لازم می‌دانم که در رادیو کسانی باشند اهل زبان- کسانی که فارسی را خیلی خوب می‌دانند- تمام این نوشته‌جات را تا مدتی دقیقا کنترل کنند، نگاه کنند.(6)
 7- دانا شمردن شنونده و بیننده
یک تجربه‌ای که ما در باب درس دادن و درس گفتن داریم- می‌دانید دیگر، اگر تخصصی هم داشته باشیم، این کار تخصصی ما است- حرف زدن و درس دادن و این چیزها [است]. همیشه مخاطب خودتان را دانا به شمار بیاورید. این معنایش این نیست که با زبان پیچیده با او حرف بزنید؛ نه! هر دانایی هم از زبان ساده بیشتر خوشش می‌‌‌‌‌‌‌‌آید تا زبان پیچیده. گناه بزرگ روشنفکرهای دوران شاه این بود که با زبانی حرف می‌زدند که مردم آن زبان را نمی‌فهمیدند. روشنفکر آن زمان، شعرش به زبانی بود که مردم نمی‌فهمیدند... باید به زبانی گفت که مردم بفهمند؛ زبان ساده برای همه دلنشین است. اما معنای زبان ساده این نیست که شما طرف‌تان را خام، نادان، بی‌سواد و خدای نکرده احمق به حساب بیاورید؛ نه! همیشه مخاطب‌تان را دانا بدانید، باهوش بدانید.(7)
 8- برنامه هوشمندانه برای کشورهای فارسی زبان
امروز ما در همسایگی خود با دیگر کشورها مسائلی داریم که این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، برنامه‌ریزی بسیار هوشمندانه‌ای را می‌طلبد؛ هم در خراسان این مسأله هست، هم در آذربایجان این مسأله هست، هم در مازندران این مسأله هست، حتی در مرزهای غربی ما به مناسبت عراق تا حدود زیادی این مسأله هست، هم در قسمت شرق ما و قسمت افغانستان این مسأله هست؛ منتها این شرق و غرب به حدت و فوریت مسائل شمال کشور که عمدتا شامل خراسان و مازندران و آذربایجان شرقی و غربی می‌شود، نیست. شما در خراسان برای مردم تاجیک- چه تاجیک‌‌های شمال افغانستان که فارسی‌زبانند، چه مردم تاجیکستان که الان بعد از 80-70 سال دارند احساس فارسی بودن می‌کنند- برنامه پخش می‌کنید. هیجانی در آن مردم وجود دارد که می‌خواهند زبان فارسی را، زبان رودکی را- که متعلق به خودشان هم هست- یا زبان شعرای برجسته و ادبای قدیمی ما را به خودشان نسبت دهند؛ این را باید توجه داشته باشید و جذب کنید. هرچه بشود برنامه فارسی خوب پخش کنید، هرچه بشود بخصوص در آن منطقه از زبان فارسی صحیح و بدون غلط استفاده کنید، این به نفع ما است... حتی در ازبکستان و ترکمنستان عده‌ای فارسی‌زبان هستند [اما] به مناسبت سیاست‌هایی که اتحاد جماهیر شوروی داشته، اینها تقسیم شده‌‌‌اند. سمرقند و بخارا جزو تاجیکستان نیست ولی زبان‌شان تاجیکی و فارسی است. فارسی زبان‌‌‌هایی که الان در منطقه آسیای میانه هستند، متفرقند و در یک جا جمع نیستند.(8)
------------------------------
پی‌نوشت:
1- حکم انتصاب دکتر علی لاریجانی به ریاست سازمان صداوسیما، 24/11/1372
2- سخنرانی در جلسه آغازین همایش درباره زبان فارسی، 25/3/1367
3- همان
4- در دیدار استادان زبان فارسی، 12/12/1377
5- در دیدار مدیران رادیو از سراسر کشور، 18/8/1362
6- همان
7- در دیدار مدیران سازمان صداوسیما، 29/10/1361
8- در دیدار مدیران مراکز استان‌های سازمان صداوسیما، 7/12/1370


Page Generated in 0/0077 sec