printlogo


کد خبر: 210734تاریخ: 1398/4/2 00:00
3 کدی که نشان می‌داد برانکو نمی‌ماند
گل به خودی

مهدی طاهرخانی: برانکو دیگر قصد ماندن نداشت؛ به دلایل بسیار موجه و عقلانی برای هر مربی حرفه‌ای خارجی دیگر در هر کجای جهان. پول بیشتر، آرامش روانی بهتر، تیمی که بازیکنانش هر هفته به‌خاطر بی‌پولی اعتصاب نمی‌کنند و ده‌ها چیز دیگر در جای دیگر منتظر برانکو بود. چرا باید می‌ماند و در انتهای لیگ نوزدهم همچنان به دنبال طلبش می‌دوید؟ عرب و تک‌تک اعضای هیات مدیره پرسپولیس که همه این سال‌ها پشت نتایج درخشان برانکو پنهان شده بودند و تصور می‌کردند خودشان عامل این موفقیت‌ها هستند، از 3 اتفاق بزرگ که هر یک کد لازم و کافی را برای خروج قطعی برانکو از پرسپولیس مخابره می‌کرد، هیچ تحلیل محتوایی نداشتند و حالا مجبورند از دست هوادار عاصی در جایی به غیر از باشگاه پنهان شوند.
اما این 3 اتفاق کدام بود؟
1- بعد از بازی برگشت پرسپولیس و الاهلی که در امارات برگزار شد، یکی از ایرانی‌های مقیم دوبی به چند خبرنگار ایرانی گفت شاهد دیدار برانکو با نمایندگان الاهلی عربستان بوده و بهتر است به مدیریت باشگاه بگویید سعودی‌ها که بتازگی سرمربی‌شان را اخراج کرده‌اند، به دنبال برانکو هستند. ایرج عرب صریحا همه اینها را کار دلال‌ها دانست و گفت او قرارداد دارد و نمی‌رود.
2- روزی که برانکو در حال بستن چمدانش برای تعطیلات پایان فصل بود، در اقدامی عجیب تمام لوازم شخصی و همه البسه‌اش را مهر و موم کرد و به گمرک فرستاد. منبع خبر هم کسی نبود جز یکی از کارمندان گمرک که گفت به مدیریت پرسپولیس بگویید این آقا خانه را جارو کرده و تنها لوازمی که قبل از حضورش در خانه بود باقی مانده است. این رفتن یعنی رفتن برای برنگشتن. این بار علاوه بر عرب، مازیار ناظمی به عنوان سخنگوی وزارت ورزش گفت اینها شانتاژ رسانه‌ای است.
3- یکی دو شب قبل از دیدار فینال جام حذفی، مهاجری مربی وقت ماشین‌سازی واسطه دیدار محرمانه برانکو و زنوزی در تهران می‌شود. این دیدار به آن معناست که اگر پیشنهاد تراکتورسازی نقد و خوب باشد، برانکو روی آن فکر می‌کند اما بعضی عناصر درون باشگاه تبریزی که خواهان جذب دنیزلی بودند، خبر را رسانه‌ای کردند تا برانکو قید تراکتور را همان فردای دیدار بزند و بگوید به زنوزی پیام من را برسانید وقتی یک نشست محرمانه و 3 نفره را کل ایران می‌فهمند یعنی تیمت حفره خبری زیادی دارد و طبیعتا هرگز من به چنین تیمی نمی‌روم.
اما واکنش باشگاه پرسپولیس چه بود؟ حتی روزهایی که رسانه‌های سعودی مدام خبر حضور برانکو در الاهلی را مخابره می‌کردند، در اینجا یکی مثل مازیار ناظمی در توئیترش صریحا نوشت: اسیر القای خبری دلالان نشوید. از نوشته ناظمی به اندازه کافی اسکرین‌شات گرفته شد تا هنگام تکذیب حرفش، سندی محکم وجود داشته باشد.
گله‌ای به عرب، نبی و وزیر نیست. مازیار ناظمی آینه تمام قدی از این مدیران است که متاسفانه امروز بر مسند قدرت نشسته‌اند و پاسخگوی هیچ یک از اشتباهات خود نیستند. تنها راه فرار وزیر ورزش هم تکرار همین یک جمله است؛ استقلال و پرسپولیس را باید واگذار کنیم؛ اتفاقی که بعید است رخ دهد و فقط نشان دهنده توان نازل مدیریت این افراد است.
هوادار امروز یکصدا نام برانکو را مقابل ساختمان خالی از مدیر پرسپولیس فریاد می‌زند و تردید نکنید این صدای اعتراض از همان هفته اول لیگ نوزدهم در ورزشگاه‌ها شنیده خواهد شد و همین نشانه‌ای بزرگ است از شکست مفتضحانه وزارت ورزش با انتخاب چنین مدیرانی برای پرسپولیس؛ همان وزارتخانه‌ای که پس از قهرمانی قرمزها در لیگ هجدهم، سخنگویش با افتخار توئیت می‌کند که بله! این خروجی درایت ما است که در این 5 ساله همیشه سرخابی‌ها در بالای جدول بوده‌اند! مصادره به مطلوب دقیقا یعنی همین. آنهایی که در دولت قبل، کوچک‌ترین نزدیکی فدراسیون و دولت را برنمی‌تابیدند و مدام در حال فریاد حقیقت به زعم خویشتن بودند، حالا تمام قد معترض به تاج هستند که چرا می‌گوید آقای دولت تو که پول نمی‌دهی دست سنگینت را از روی سر تاس این فوتبال بردار.
این قصه منتقدان ما است؛ آنهایی که بیرون گود همه «چگوارا» و چریک زمانه می‌شوند و  وقتی آلوده قدرت، منصب و پول شدند، 180 درجه علیه دیروز خودشان و بدتر از همه توجیه‌کننده ظلم و اشتباه می‌شوند.
برانکو رفت. کجا؟ الاهلی. کدام کشور؟ عربستان سعودی؛ همان‌هایی که چند سال است در همه ابعاد (چه سیاسی و چه ورزشی) با ما وارد جنگ شده‌اند و چه دقیق این بار موفق‌ترین تیم چند سال اخیر فوتبال ما را نشانه رفتند و پیروز شدند. وقتی رقم قرارداد برانکو با پرسپولیس و الاهلی را قیاس کنید، می‌بینید سعودی‌ها حتی بدون آنکه آنچنان زیاد ریخت و پاش کنند توانستند اتاق فکر رقیب را بدزدند. پرسپولیس با آپشن‌های قهرمانی حدود یک و نیم میلیون یورو به برانکو می‌داد و حالا عنوان شده الاهلی به او یک میلیون و هشتصد هزار یورو داده است. چه خوب که مدیران بالادستی نظامی ما هیچ شباهتی به گردانندگان ورزش و فوتبال‌مان ندارند که اگر چنین بود، خدا می‌دانست الان زیر چند من آوار بی‌مدیریتی و ندانم‌کاری محض دفن بودیم.


Page Generated in 0/0069 sec