احسان سالمی: درست در روزهایی که بسیاری از مخاطبان سریالهای روز جهان در بهت و حیرت از پایانبندی عجیب و غریب سریال پرمخاطب «بازی تاجوتخت» بعد از چند فصل کشمکش میان خاندانهای مختلف دنیای وستروس بر سر رسیدن به تخت آهنین بودند، شبکه آمریکایی HBO با انتشار یک مینیسریال پرسروصدا در ارتباط با فاجعه چرنوبیل، خاکسترهای روی آتشی را که سالها پیش در ظاهر خاموش شده بود کنار زد تا با «روایت آمریکایی فاجعه چرنوبیل» تصویر مورد نظر خود را از یکی از مهمترین دشمنان دیرینهاش، یعنی روسها به جهان ارائه کند. تصویری زیرکانه از دشمنی در ظاهر نادان که زمینهساز یک فاجعه انسانی شده است. اما «چرنوبیل» در حالی با پروپاگاندای رسانهای تبدیل به سریالی مورد توجه شد که نمونههایی به مراتب بدتر از فاجعه چرنوبیل در داخل آمریکا به وقوع پیوسته است و آمریکاییها با ارائه روایتهای مخدوش حقایق آنها را وارونه نشان دادهاند.
این گزارش درباره یکی از نمونههای این موضوع است.
هولوکاست فراموشنشدنی آمریکایی!
19 آوریل 1993 منطقه ویکو در منطقه الک در ایالت تگزاس ایالات متحده آمریکا شاهد فاجعهای بود که یک نسخه تمامعیار و «واقعی» از فاجعه هولوکاست بود. اگر افسانه هولوکاست در دوره جنگ دوم جهانی صرفا به روایتهای بدون سند یهودیانی محدود میشد که برای غصب زمینهای فلسطینیان به دنبال بهانه و مقصری میگشتند اما این هولوکاست واقعی در مقابل دیده جهانیان و دوربین رسانهها به وقوع پیوست. پیروان یکی از فرقههای مسیحیت که از آنها تحت عنوان «فرقه داوودیه» یاد میشد، به واسطه حمله FBI به کلیسای محل تجمعشان، زنده زنده در آتش افروخته شده توسط نیروهای امنیتی دولت آمریکا سوختند؛ یک تراژدی تمامعیار انسانی که در نهایت دولت آمریکا با «ماستمالی» همیشگی خود دلیل این اقدام سرکوبگرانه را نگرانیهای خود از وضع بهداشتی محل اقامت داوودیان و جلوگیری از آزار و اذیت کودکان از سوی دیوید کورش، رهبر این فرقه و نیز طولانی شدن مدت زمان ماموریت و محاصره و در نتیجه خسته شدن ماموران FBI عنوان کرد.
همه مقصرند، الا آمریکا!
هرچند آمریکاییها که پس از وقوع این فاجعه و در شرایطی که تحت فشار افکار عمومی بودند، با برگزاری چند دادگاه صوری و با این بهانه که ادله کافی برای بررسی موضوع وجود ندارد به نوعی مقصران این ماجرا را تبرئه کردند اما این مانع از آن نشد تا آنها برای اصلاح تصویری که از دولت و نیروهای امنیتی آمریکا به جهان مخابره شده بود، دست به کار نشوند؛ اتفاقی که خروجی آن شکل گرفتن بحثهایی ضدونقیض در ارتباط با کاراکتر دیوید کورش، رهبر فرقه داوودیه بود که در نهایت بیش از همه به مقامات آمریکایی کمک کرد تا وقوع این فاجعه انسانی را توجیه کنند. البته این تصویرسازی رسانهای محدود به رسانههای مکتوب و مجازی و تلویزیونی نماند و ساخت سریال «Waco» در سال 2018 در ارتباط با این فاجعه نیز یکی دیگر از قطعات پازل آمریکاییها برای ارائه روایتی آمریکایی از یک فاجعه است؛ روایتی که شاید کمی آمریکا را هم در وقوع فاجعه مقصر نشان دهد ولی در نهایت متهم اصلی، دیگری است!
نبرد روایتهای آمریکایی با سایر روایتها
در نگاه اول تصویری که کمپانی آمریکایی پارامونت به عنوان سازنده سریال «Waco» از ماموران امنیتی آمریکا نشان میدهد، تصویری در راستای حمایت از مظلومیت کشتهشدگان این فاجعه است ولی واقعیت آن است که در زیر این دستکش مخملی، دستی از چدن پنهان شده است! روایت آمریکاییها در عین آنکه از رهبر فرقه داوودیه تصویری کاریزماتیک ارائه میکند، او را فردی زنباره، تندخو و متوهم نشان میدهد که توانسته صرفا به واسطه قدرت کلامش، از سادگی گروهی از مردم سوءاستفاده کند؛ فرقهای که قوانین آمریکا را زیر پا گذاشته و در نهایت راهی جز مواجهه خشن با خود را برای آمریکا باقی نگذاشت. البته سریال سعی کرده در یک بدهبستان منطقی چهره پیروان فرقه داوودیه را چهرهای انسانی نشان دهد و در سوی دیگر علاوه بر مامور رئوف و خوشقلب FBI که مسؤول مذاکره است، حتی نماد خشونت سریال نیز در نهایت از فاجعه رخداده متاثر میشود تا برآیند کلی اثر تصویری بشردوستانه و عدالتطلبانه از نیروهای آمریکایی به مخاطب ارائه کند.
چرا آمریکاییها به دروغگویی علاقه دارند؟
«Waco» یکی از صدها نمونه از سریالهایی است که آمریکاییها در این سالها برای اصلاح چهره خود یا تخریب چهره حریف تولید کردهاند. سریال «چرنوبیل» درواقع روی دیگر سکهای است که میخواهد با ساخت آثاری همچون«Waco» تصویری متفاوت از دشمنان آمریکا را در ذهن مخاطبان جای بدهد؛ در حالی که ممکن است یک روز این دشمن روسها باشند و یک روز گروهی از شهروندان آمریکایی! برخلاف تصور برخی کارشناسان و سیاستمداران ایرانی که با ذوقزدگی اقدام به تعریف و تمجید از سریالهایی همچون «چرنوبیل» میکنند، حقیقت آن است که آنچه به عنوان واقعیتهای تاریخی در این سریالها به خورد مخاطب داده میشود، تنها روایتی آمریکایی از اتفاقات است؛ روایتهایی که در آنها همیشه دشمنان آمریکا، دشمنان بشریت هستند و این آمریکاست که باید ناجی بشریت باشد. حتی اگر این دشمنان گروهی از زنان و کودکان بیدفاع آمریکایی باشند که سرنوشت تلخشان سوختن در آتشی باشد که نیروهای امنیتی آمریکا باعث و بانی شعلهور شدن آن هستند!