احسان سالمی: اگر اهل حضور در نمایشگاههای کتاب باشید، احتمالا هر بار با نام ناشرانی روبهرو شدهاید که بسیاری از آنها برای شما جدید و تازه بودهاند؛ ناشرانی که کتابهایی در حوزههای مختلف از دیوان حافظ و کلیات سعدی و اشعار فروغ فرخزاد گرفته تا کتابهای آشپزی و تعبیر خواب و ... منتشر میکنند! اما واقعیت آن است که نبض بازار کتاب حداقل در میان مخاطبانی که به دنبال خواندن کتابهایی تازه و جذاب هستند، در اختیار تعداد محدودی از ناشران است؛ ناشرانی که بعضی از آنها با وجود جوان بودن، کارهای بزرگی در زمینه جلب مخاطب انجام دادهاند و برخی دیگر نیز بعد از مدتی رکود، دوباره به چرخه اصلی رقابت در صنعت نشر بازگشتهاند و تبدیل به رقبای قدرتمندی برای بسیاری از ناشران قدیم و کمکار و خسته این روزها شدهاند، هر چند که مشکلات این روزهای صنعت نشر، مشکلات آنها هم هست ولی تلاش کردهاند در این رقابت سخت، تنه به تنه بزرگان بزنند.
آه از گرانی کاغذ!
گرانی کاغذ این روزها داد همه فعالان صنعت نشر را در آورده است. از روزنامهها و مجلات گرفته تا ناشران کتابهای غیرآموزشی و حتی برخی ناشران کمک آموزشی، همه با بحران تامین کاغذ روبهرو شدهاند. نبود اراده از سمت دولت برای تولید کاغذ در داخل از یک سو و مدیریت نادرست توزیع آن از سوی دیگر باعث شده از سال گذشته تا به همین لحظه که شما مخاطب عزیز در حال مطالعه این گزارش هستید، قیمت کاغذ در جهشی حتی فراتر از جهش قهرمانان مسابقات پرش با نیزه المپیک، چند برابر شود و صنعت نشر را تبدیل به یکی از صنایع لاکچری کشور کند! صنعتی که هم تولیدکنندگان آن در مضیقه هستند و هم مصرفکنندگانش. کار تا آنجا بالا گرفت که به قول یکی از ناشران که چاپ آخر یکی از کتابهای پرفروش انتشاراتش تمام شده بود، «این روزها نمیدانیم باید بابت استقبال از کتاب انتشاراتمان و تمام شدن نسخههای آن در بازار خوشحال باشیم یا بابت نبود کاغذ برای تجدید چاپ همان کتاب، ناراحت ؟!»
همیشه راهحل جایگزین وجود دارد
این انصاف نیست که به قول آن حکایت معروف جناب سعدی که میگفت «سگ را گشادهاند و سنگ را بسته»، ناشران را نیز درست در روزهایی که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی همه ابعاد زندگی مردم از جمله کتابخوانی را تحت تاثیر قرار داده، با بحران کاغذ تنها بگذاریم. صنعت نشر این روزها بشدت تحت تاثیر فضای مجازی قرار گرفته و در این میان برنده آن کسی است که بتواند از پیشرفتهای تکنولوژیک استفاده بیشتری برای معرفی و فروش محصولاتش کند. اتفاقا یکی از بزرگترین عوامل موفقیت ناشرانی که توانستهاند طی چند سال گذشته در این حوزه عرضه اندام کنند، توجه به همین نکته است. توجه به این قالب و پلتفرم جدید برای ارائه محصولاتی از جمله کتابهای الکترونیکی و کتابهای صوتی یا استفاده از این روش جدید برای تبلیغات گستردهتر محصولات تولید شده در حوزه نشر، سهم بسزایی در ارتقای مطالعه بسیاری از مخاطبان و افزایش ارتباط آنها با دنیای کتاب و کتابخوانی داشته است.
ناشر داریم تا ناشر!
از «الف» تا «ی»، سالن شبستان نمایشگاه کتاب تهران هر ساله آنقدر ناشر را به ترتیب حروف الفبا گردهم جمع میکند که برای یک بازدید کلی و سریع از تمام غرفهها حداقل یک روز کاری کامل را باید به این کار اختصاص دهید اما تعداد انگشتشماری از این ناشران هستند که کتابهایی پرمخاطب و جذاب عرضه میکنند. طی چند سال اخیر حداقل در جریان ناشران انقلابی، 4 انتشارات «کتابستان معرفت»، «شهید کاظمی»، «روایت فتح» و «شهرستان ادب» جزو معدود ناشرانی بودهاند که همیشه کارهایی تازه، پرمخاطب و جذاب برای ارائه به مخاطبانشان داشتهاند؛ ناشرانی که 2 مورد اول آنها هر چند سابقه کمی دارند ولی به سرعت خود را در میان ناشران مهم و جدی جریان انقلابی جا دادند و 2 مورد بعدی نیز پس از یک افت نسبی، با طرحهایی ابتکاری و خلاقانه مثل کتابهای مدرسه رمان شهرستان ادب یا کتابهای مدافعان حرم روایت فتح، با نفسی تازهتر به چرخه اصلی صنعت نشر بازگشتند.
خلاقیت، کیمیای کمتر دیده شده نشر
اما چگونه ناشرانی همچون انتشارات شهید کاظمی یا کتابستان معرفت میتوانند با حضور ناشرانی باسابقه و قدرتمند که طبعا امکانات بیشتری هم دارند، نبض بازار نشر را در دست بگیرند؟ آنچه مسلم است، «خلاقیت» و «ابتکار» است که هر فعالیت مردهای را زنده خواهد کرد. انتخاب سوژههای جذاب و جدید برای خلق کتاب، اعتماد کردن به نویسندگان جوان و ایدههای آنها، خلق ارزش افزوده برای کتابهای تولید شده توسط ناشر و توجه به ظرفیتهای رسانهای برای تبلیغ بیشتر کتاب تنها بخشی از فرآیندی است که میتواند یک ناشر را در وضعیت فعلی نشر به جمع مدعیان اصلی بازار این حوزه برساند. خلاقیت گاهی میتواند تغییر شکل ظاهری برخی کتابهای معروف باشد؛ اتفاقی که «روایت فتح» با مجموعههای پرمخاطبی مثل «یادگاران» انجام داد و گاهی میتواند دست گذاشتن بر ترجمه کتابهای مهم و کمتر دیده شده مثل «به من گفتند تنها بیا» باشد که کتابستان معرفت به دنبال آن رفت و اتفاقا استقبال بالایی هم از آن شد. خلاقیت و ابتکار کیمیای این روزهای صنعت نشر است، کیمیایی که داشتنش لازمه رقابت است.