سید احسان حسینی: پس از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت سال 97 و بازگشت مجدد تحریمهای نفتی، محدودیتهای جدی بر فروش نفتخام ایران اعمال شد و میزان صادرات نفت کشور افت قابل ملاحظهای را تجربه کرد. بر اساس آخرین گزارش ماهانه سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، تولید نفت ایران در ماه مه ۲۰۱۹ (۱۱ اردیبهشت تا ۱۰ خرداد ۱۳۹۸) به ۲ میلیون و ۳۷۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته است. با توجه به اینکه ظرفیت پالایشی ایران مقداری ثابت بوده و 8/1 میلیون بشکه در روز است، میتوان با کسر این عدد از میزان تولید نفت خام، میزان صادرات نفتخام را محاسبه کرد که با توجه به ارقام ذکر شده کمتر از یک میلیون بشکه در روز است.
قبل از بازگشت مجدد تحریمها میزان صادرات نفت ایران روزانه 5/2 میلیون بشکه بوده که این آمار حاکی از کاهش حدود 2 میلیون بشکهای در صادرات نفت کشور است. همچنین خبرگزاری رویترز با استناد به منابع صنعتی و شرکتهای ردیابی نفتکشها گزارش داده صادرات روزانه نفت ایران در 3 هفته ابتدایی ماه ژوئن (خردادماه) احتمالا به ۳۰۰ هزار بشکه یا کمتر از این رقم سقوط کرده است. موسسه ریفینیتیو آیکون نیز صادرات نفت خام ایران را 250 هزار بشکه در روز و صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران را حدود 400 هزار بشکه در روز تخمین میزند. در هر صورت آمار و ارقام میزان صادرات نفت بیانگر افت زیاد فروش نفت ایران بوده و عملا نشان میدهد آرایش جنگی وزارت نفت به عنوان متولی اصلی فروش نفت کشور نتیجه مطلوبی را به همراه نداشته است. درآمدهای نفتی یکی از پایههای اصلی بودجه در ایران است؛ در نتیجه نقش وزارت نفت و تفکر حاکم بر آن تاثیر بسزایی بر اقتصاد و معیشت مردم دارد و در صورتی که سیاستهای درستی در این وزارتخانه پیادهسازی نشود، کشور با چالشهای زیادی از جمله کسری بودجه دولت مواجه میشود.
وزارت فروش نفت!
در این بین اما شخص وزیر نفت مواضعی در واکنش به انتقاد کارشناسان نسبت به خامفروشی نفت نیز گرفته است. وی در مصاحبهای در بهمن سال گذشته گفت: «اینکه گفته میشود من دشمن پالایشگاهسازی هستم، به هیچوجه صحیح نیست. سیاستهای اصل 44 و قانون به ما اجازه نمیدهد پالایشگاهسازی در دولت دنبال شود و پالایشگاههای دولتی نیز واگذار شده و بخش خصوصی باید در این زمینه سرمایهگذاری کند».
اما سوال اساسی اینجاست که آیا وزارت نفت نباید در زمینهسازی برای ورود بخش خصوصی به ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه برنامهریزی کند؟ آیا وزارت نفت اساسا مطالعهای در راستای پالایشگاهسازی داشته تا اگر سرمایهگذاری برای ساخت پالایشگاه اعلام آمادگی کرد در اختیار او قرار داده شود؟ وزیر نفت به گونهای اظهارنظر میکند که انگار مجموعه وزارت نفت تنها مسؤول فروش نفت است و در قبال ساخت پالایشگاه هیچ مسؤولیتی ندارد. در واقع این تفکر می تواند دلیل اصلی عقبماندگی صنعت نفت کشور باشد.
تاکید بر خامفروشی و اراده نداشتن برای ساخت پالایشگاه حتی در ادبیات همکاران زنگنه نیز مشاهده میشود. سیدمحسن قمصری، مدیر سابق امور بینالملل شرکت نفت درباره راههای دور زدن تحریمهای نفتی میگوید: «ساخت هر 100 هزار بشکه پالایشگاه، حدود 6 تا 8 میلیارد دلار سرمایه میخواهد. وزارت نفت که چنین پولی ندارد. دولت هم که مشخص نیست داشته باشد. ما اگر به جایی برسیم که در زمان تحریم، بازار جهانی نتواند نبود نفت خام صادراتی ایران را تحمل کند، قطعاً تحریم صادرات نفت ایران غیرممکن میشود».
یعنی ایران باید آنقدر نفت خام بفروشد که آمریکا نتواند نفت دیگری را جایگزین نفت ایران در بازارهای جهانی کند. اتفاقا این راهبرد علاوه بر اینکه تاثیری در بیاثر کردن تحریمهای نفتی ندارد، بلکه دلیل اصلی اثرگذاری این تحریمها نیز است، زیرا طبق آمار و در کمتر از یکسال میزان صادرات نفت ایران از 5/2 میلیون بشکه به 5/0 میلیون بشکه در روز رسیده و در صورت تداوم روند فعلی اصلا آینده روشنی در انتظار صنعت نفت کشور نیست.
تحریم فرآورده، سختتر از تحریم نفت
اما مخالفت زنگنه با ساخت پالایشگاه حتی تا زیرسوال بردن بدیهیات نیز ادامه پیدا میکند؛ جایی که وزیر نفت در برنامه گفتوگوی خبری شبکه دوم سیما در 22 آبان 97 میگوید: «برخی فکر میکنند فرآورده در تحریم نیست و نفت در تحریم است. اصلا این طور نیست. فرآورده و نفتخام با یک شدت تحریم میشوند. میخواهم بگویم از نظر تحریم فرقی ندارد و حتی الان برای فشار برای صادرات فرآورده ما حتی بیشتر از صادرات نفتخام ما است. یعنی آمریکا برای خرید نفت از ایران معافیت داد ولی برای خرید فرآورده معافیت نداد». همچنین بیژن زنگنه در نشست خبری گرامیداشت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی نیز این ادعا را تکرار کرد: «عدهای بسادگی میگویند صادرات فرآورده سادهتر از نفت خام است؛ معلوم نیست با چه توجیهی این مطالب را مطرح میکنند». این ادعا در حالی است که به 5 دلیل صادرات فرآورده در شرایط تحریم آسانتر از از نفتخام است.
1- صادرات فرآورده بر خلاف نفت خام در محمولههای کوچک انجام میشود، 2- تعداد خریداران و عرضهکنندگان آن در مقایسه با نفت خام گستردهتر است، 3- شیوه صادرات آن تنوع بیشتری دارد و میتوان با خط لوله، کشتی و خودروهای سنگین نیز آن را جابهجا کرد، 4- برخلاف نفت مقاصد فروش آن در فاصله نزدیکتری به ایران قرار دارد، 5- حجم تراکنشهای بانکی آن کوچک بوده، در نتیجه امکان شناسایی و تحریمپذیری آن بسیار کاهش مییابد. همچنین موضعگیری روابط عمومی وزارت نفت در قبال برنامه دانشجویی «خواب آشفته نفت» که در دانشکده فنی دانشگاه تهران برای بررسی ابعاد عرضه نفت در بورس برگزار شد و متهم کردن دانشجویان برگزارکننده به پیاده نظامان بابک زنجانی نیز گواهی دیگر بر این مدعاست. در حالی که بابک زنجانی ماحصل فروش نفت در اتاق تاریک بوده اما فضای بورس انرژی با ضابطههای مشخص و اخذ تضامین کافی به اندازه بهای محمولههای خریداری شده، عملا مانع ایجاد فساد میشود. در این راستا هدایتالله خادمی، عضو کمیسیون انرژی مجلس گفت: «این تیم برای اینکه نفت نفروشد پشت بابک زنجانی قایم شده است. یعنی میگویند آقا ما نفت نمیفروشیم، شاید مثل بابک زنجانی شویم. خب! شما اگر نمیخواهی ریسک کنی از وزارت نفت استعفا بده. الان ما کسانی را میخواهیم که از آبرویشان، از حیثتشان، از همه چیزشان برای نظام و انقلاب و کشورشان بگذرند».
آدرس غلط وزارت نفت به بخش خصوصی
همچنین از دیگر اقدامات بیژن زنگنه در راستای موفقیت نیافتن عرضه نفت در بورس میتوان به اظهارنظرهایش درباره سازوکار خرید نفت از بورس انرژی اشاره کرد که این اظهارنظرها ثبات و اطمینان را از بازار نوپای بورس انرژی گرفته و مانع فروش و دور زدن تحریمهای نفتی میشود. در این راستا زنگنه در نشست خبری که به مناسبت افتتاح فازهای ١٣ و ٢٢ تا ٢٤ میدان گازی پارسجنوبی در عسلویه برگزار شد، گفت: «اگر نفت در بورس به فروش برسد خوشحال میشویم و اگر به فروش نرود ما وظیفه قانونی خود را انجام دادهایم. مشکل اینجاست که بورس شفافترین روش برای انجام معامله و رقابت است و ما میخواهیم شفافترین کار را برای ناشفافترین اقدام که همان دور زدن تحریمهاست، انجام دهیم». این ادعا در حالی است که سازوکار فروش نفت در بورس شفاف است نه اسامی خریداران. یعنی در بورس انرژی بستری فراهم شده که هر شرکت خصوصی که توانمندی خرید و فروش نفت را دارد بداند چگونه میتواند نفت ایران را خرید و فروش کند؛ نه اینکه مشخصات خودش را شفاف کند. در واقع در روش عرضه نفت در بورس سازوکار شفاف و اسامی گمنام است. میتوان گفت اقدامات وزارت نفت در مسیر عرضه نفت در بورس مانند ارتباط دادن این ماجرا به ماجرای بابک زنجانی، اطمینانزدایی از بازار با ترساندن شرکتهای خصوصی از تحریمپذیری، راهاندازی سازوکار موازی با بورس و فروش نفت در اتاق تاریک باعث عدم موفقیت این راهکار ضدتحریمی شده است. در مجموع تفکرات حاکم بر وزارت نفت مبنی بر 1- توسعه ندادن صنایع پالایشی و اصرار بر خامفروشی، 2- انحصارطلبی مجموعه وزارت نفت در صادرات نفت و عدم زمینهسازی برای شکلگیری تجارت نفت توسط بخش خصوصی و 3- اتکای صرف به کشورهای غربی و عدم توجه به سایر ظرفیتهای موجود، از جمله دلایل اثرگذاری تحریمهای نفتی بر اقتصاد کشور شده و تا زمانی که این نوع تفکر بر وزارت نفت حاکم باشد، منطقا گشایشی در صنعت نفت کشور حاصل نمیشود. با توجه به وضعیت موجود و افت شدید میزان صادرات نفتخام شاید لازم باشد دولت و مجلس در مدیریت وزارت نفت تجدیدنظر کنند، زیرا تداوم روند موجود در وزارت نفت چشمانداز مطلوبی برای آینده کشور به همراه نخواهد داشت.
توجه به خامفروشی به جای توسعه زیرساختی
دیروز بیژن زنگنه درباره اخبار حول این وزارتخانه گفت: همانطور که گفتهام اگر دوستان وقت ما را نگیرند و بگذارند که کار کنیم، بر دشمنان غلبه میکنیم! این در حالی است که با شروع تحریمهای فروش و بازگشت پول حاصل از فروش نفت، کارشناسان راههای جایگزین را به این وزارتخانه پیشنهاد دادند اما زنگنه با تمام
آنها مقابله کرد. زنگنه بارها ثابت کرده تمام اقداماتش در راستای خامفروشی بوده اما آمارهای رسمی نشان میدهد که او در این موضوع هم عاجز مانده است. زنگنه در تمام ادواری که صدارت وزارت نفت را بر عهده داشته، مانع توسعه زیرساختهای ایجاد ارزش افزوده در صنعت نفت بوده و حالا زمانی که نمیتواند حتی در خامفروشی هم به توفیقی برسد، انتقادها را عامل شکست خود میداند. شاید بتوان گفت عملکرد وزارت نفت بویژه در زمان حال کمتر از صحبتها و ادعاهای آقای وزیر است.