محسن شهمیرزادی: برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» با اجرای رضا رشیدپور بعد از دوران رکود رسانه ملی در برنامههای صبحگاهی توانست نظر مدیران تلویزیونی را جلب کند و بعد از مدتی به عنوان یکی از پرطرفدارترین برنامههای تلویزیون در نوبت صبحگاهی مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد؛ برنامهای که اگرچه در ادامه مجموعههای پرمخاطب صبحگاهی چون «صبح به خیر ایران»، «مردم ایران سلام»، «ویتامین 3» و... روی آنتن میرفت اما توانست استانداردهای تازهای را ایجاد کند که برنامههای بعد از آن مجبور به ادامه دادن آن مسیر و پیروی از آن استانداردها شدند. اکنون حالا خورشید بعد از استراحت حدود 6 ماهه بنا دارد بار دیگر به آنتن تلویزیون باز گردد. برنامهای در تراز ژورنالیسم تلویزیونی که اگرچه با ایرادات قابل توجهی هم مواجه بود اما راهاندازی مجدد برنامههای پرمخاطب صبحگاهی تلویزیون اقدامی تحسینبرانگیز به حساب میآمد.
صبح به خیر ایران؛ دورهمی دوست داشتنی
قطع به یقین نخستین برنامه پرمخاطب صبحگاهی تلویزیون «صبح به خیر ایران» بود؛ برنامهای با نشاط و ساختارشکن که طی 22 سال توانست مخاطبان بسیاری را حین صرف صبحانه پای آنتن شبکه یک بکشاند. در این برنامه افرادی چون محمدرحمان نظاماسلامی، امیر جوشقانی، احمد توکلی، عبدالرضا امیراحمدی و... به صورت متناوب به اجرا میپرداختند. همچنین بخش «سفرنامه» با اجرای اقبال واحدی یکی از بخشهای محبوب برنامه به حساب میآمد. این برنامه اما از نیمه دوم دهه 80 به بعد دچار افول شد و هیچگاه به قوت اولیه خود روی آنتن نرفت. هر چند برنامههایی چون «فرمول یک» در نوبت صبحگاهی تلاش داشتند اعتبار «صبح به خیر ایران» را بار دیگر احیا کنند اما این اتفاق هیچگاه رخ نداد. البته اخیرا برنامه صبح به خیر ایران به آنتن شبکه یک بازگشته، اما تغییر ذائقه و استانداردهای برنامهسازی موجب شده دیگر نه برند این برنامه مورد توجه قرار بگیرد و نه مجریان آن.
مردم ایران سلام؛ صبحانه فرهیخته
محمدرضا شهیدیفر در شبکه دوم سیما با اجرای برنامه «مردم ایران سلام» استانداردهای جدیدی را در برنامههای صبحگاهی تلویزیون به وجود آورد. این برنامه وجوه فرهیختگانی بیشتری نسبت به صبح به خیر ایران داشت اما در عین حال آیتمهای متنوع جذابیت بالایی به این برنامه میداد. در «مردم ایران سلام» بود که شخصیتهایی چون مرحوم اینانلو و ایرج میلانی در بخش گردشگری، شهاب مرادی در بخش دینی، ایرج میرفخرایی در بخش علمی، منصور ضابطیان در حوزه سینما و خسرو معتضد با روایت تاریخی مورد توجه قرار گرفتند؛ برنامهای که در نیمه دوم دهه 80 در اوج خود پایان یافت و پس از آن هیچگاه شبکه 2 سیما نتوانست گوی رقابت برنامههای صبحگاهی برباید.
حالا خورشید؛ استانداردی جدید
پس از آن نوبت شبکه 3، شبکه جوان بود تا بتواند در برنامههای صبحگاهی عرض اندام کند. علی ضیا با «ویتامین3» توانست اقبال صبحگاهی مخاطبان را نسبت به این شبکه جلب کند. جسارت ضیا ذائقهسازی جدیدی را در حوزه برنامهسازی صبحگاهی در پی داشت، به شکلی که مخاطبان این برنامه میانگین سنی پایینتری نسبت به «صبح به خیر ایران» و «مردم ایران سلام» داشتند. در نهایت این برنامه جوانپسند نیز به عنوان مجموعهای صبحگاهی در کیفیتی بالاتر از حد متوسط به کار خود پایان داد. بعد از آن «حالا خورشید» از راه رسید که توانست اهمیت برنامههای صبحگاهی را احیا کند؛ برنامهای که به معنای واقعی میتوان آن را نمونه تراز ژورنالیسم تلویزیونی دانست که میزان تاثیرگذاری رسانه ملی میان مردم و مسؤولان را به رخ سایر رسانهها کشاند اما این برنامه مدت زیادی روی آنتن بود و برای تجدید قوا و شروع دوباره نیاز به استراحت چند ماهه داشت؛ استراحتی که با خبر آغاز پیشتولید به نظر میرسد به پایان رسیده است. در این میان «سلام صبح به خیر» تلاش داشت با عوامل جوان خود جایگزین مناسبی برای حالا خورشید باشد؛ برنامهای که یقینا توانست موفق حاضر شود اما راه زیادی تا رسیدن به بهترین وضع ممکن دارد؛ تیم جوانی که در حوزه اجتماعی و فرهنگی توانست اثرگذاریهای فراوانی داشته باشد و به عنوان یک برنامه پرطرفدار صبحگاهی مورد توجه مخاطبان قرار گیرد.
غفلت از یک معجزه؛ صبحانه تلویزیونی
برنامههای صبحگاهی همیشه از اهمیت ویژهای برخوردار بوده اما در عمده این سالها مورد بیتوجهی قرار گرفته است. برنامههای صبحگاهی از ظرفیت بالایی برای سرگرمیسازی و آگاهیرسانی برخوردارند. این برنامهها توانایی شفافسازی بسیاری از چالشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را دارند که این توانایی حتی در بخشهای خبری رسمی تلویزیون نیز نیست. ارتباط مستقیم با مخاطب و تبدیل شدن به صدای مردم جهت پیگیری مسائل ظرفیتی بود که در «حالا خورشید» و «سلام صبح به خیر» بخوبی مشاهده شد. حتی پویشهای اجتماعی نیز به واسطه برنامههای صبحگاهی قابلیت پیگیری دارند، برای نمونه میتوان به پویش اخیر «صاحبخانه خوب» اشاره کرد. در این برنامهها ظرفیت به چالش کشیدن مسؤولان و کشاندن آنها پای میز پاسخگویی هم هست؛ ظرفیتی که سایر برنامههای ترکیبی تلویزیون در حد برنامههای صبحگاهی از آن برخوردار نیستند. فارغ از تمام قابلیتهای اینگونه برنامههای تلویزیونی، تعداد بالایی از مخاطبان صبح خود را با این برنامهها آغاز میکنند. میزان نشاط و انرژی و امیدی که این برنامهها میتوانند به جامعه مخاطب خود منتقل کنند در هیچ زمان دیگری از کنداکتور پخش امکانپذیر نیست؛ تا جایی که این القای شادی یا اندوه میتواند در طول روز همراه مخاطب باشد و در جو روانی جامعه تاثیر بسزایی بگذارد.