احسان سالمی: بعضی کتابها اساسا برای این نوشته میشوند که تصویر ذهنی مخاطبان و تصور آنها درباره برخی موضوعات را تغییر دهند؛ تصوراتی که معمولا به واسطه تبلیغات رسانهای در ذهن آنها شکل میگیرد ولی نسبت چندانی با واقعیت ندارد. از این منظر «سینمای امنیت ملی» دقیقا یکی از کتابهایی است که میتواند ذهنیت شما را در ارتباط با چگونگی سیاستگذاری در سینمای هالیوود به عنوان بازیگر اصلی سینمای جهان تغییر دهد. ترجمه چند صد صفحه از اسناد مرتبط با تاثیر نهادهای امنیتی و نظامی آمریکا بر سینمای این کشور که در دسترس بوده، باعث شده «سینمای امنیت ملی» که حاصل تحقیق «متیو آلفرد» و «تام سکر» است، یک منبع ارزشمند برای شناخت بیشتر سینمای هالیوود و پشت پردههای آن باشد.
از پنتاگون تا سیا و FBI در قلب سینما!
شاید برای آنها که کمی با فضای کلی سینمای هالیوود آشنایی دارند، شنیدن این نکته که سازمانهای امنیتی و نظامی آمریکا در روند ساخت برخی آثار سینمایی نظارت و اعمال نظر دارند، موضوعی عجیب و غریب نباشد ولی ماجرا زمانی جالب و قابل توجه میشود که شما مصادیق آن را بدانید؛ مصادیقی از تاثیر نیروهای امنیتی و نظامی آمریکا بر بسیاری از فیلمهای به ظاهر غیرنظامی و البته پرسروصدا و مهم سینمای آمریکا که کمتر کسی حتی یک درصد احتمال میدهد نیروهای امنیتی آمریکایی به نوعی در سناریو یا روند ساخت اثر اعمال نظر کرده باشند؛ از فیلم مشهور و بشدت نژادپرستانه «تولد یک ملت» که با حمایت نیروی گارد ملی آمریکا ساخته شد تا فیلمهای مهم و محبوب ابرقهرمانی که طی این سالها با نظارت مستقیم نهادهای نظامی و امنیتی آمریکا ساخته شدهاند. جدیترین گامها در این مسیر با تاسیس دفتر «همکاری با سرگرمی» در پنتاگون برداشته شد که بعدها ابعاد پیچیدهای به خود گرفت و نهادهای مختلفی از جمله سیا (سازمان جاسوسی آمریکا) و افبیآی (پلیس فدرال آمریکا) به آن ورود کردند و هر کدام به نوعی بر روند ساخت برخی فیلمها تاثیر مستقیم و غیرمستقیم گذاشتند.
احیای محبوبیت از دست رفته در پوشش سینما
شاید هیچکس به اندازه آمریکاییها نتوانسته باشد محبوبیت از دست رفته خود در این سالها را از طریق سینما احیا کند؛ موضوعی که فصل دوم کتاب مورد اشاره نیز به شکلی مفصل به آن میپردازد و با استناد به مدارک منتشر شده نشان میدهد سازمانهای امنیتی آمریکا بویژه «سیا» چگونه با استفاده از محبوبیت ستارههای سینما و دست بردن در پروژههای سینمایی، نگاه جامعه جهانی را نسبت به فعالیتهای این سازمان تغییر میدهند. در بخشی از این فصل در ارتباط با نسبت این سازمان با گروهی از بازیگران سرشناس هالیوودی میخوانیم: در فصلهای قبل اشاره کردیم که تعداد زیادی از ستارهها، به طور رسمی از دفتر سیا در لانگلی بازدید کردند. از میان آنها میتوان به رابرت دنیرو، تام کروز، دین کین، دن اکروید، ویل اسمیت، پایپر پرابو، پاتریک استوارت، کوین و مایکل بیکن، کلر دینز، مایک میرو و برایان کرانستون اشاره کرد. جرج کلونی و آنجلینا جولی نیز در فیلمهایی با سازمان سیا همکاری کردهاند... در مصاحبهای درباره فیلم ضد ایرانی آرگو، بن افلک به شوخی میگوید: «به گمان ما احتمالا هالیوود پر است از عوامل سیا که ما آنها را نمیشناسیم و من از اینکه بفهمم این موضوع همهگیر است، شگفتزده نمیشوم».
دوره کامل استکبارشناسی!
نکته جالب توجه در ارتباط با این کتاب که محمدعلی شفیعی آن را ترجمه و انتشارات ساقی منتشر کرده، آن است که اولا نویسندگان کتاب سعی کردهاند با پرهیز از هر دو نگاهی که یکی میگوید «هالیوود کاملا در سیطره نهادهای امنیتی آمریکاست» و دیگری به عکس اعتقاد دارد «نهادهای امنیتی هیچ تاثیری بر روند فیلمسازی در آمریکا ندارند»، صرفا با استناد به اسناد و مدارک منتشر شده در ارتباط با تاثیر مستقیم و غیرمستقیم نهادهای امنیتی آمریکا بر سینمای این کشور، به بررسی این موضوع بپردازد. دوم اینکه در این کتاب اسنادی نیز در ارتباط با تاثیر نیروهای امنیتی آمریکا بر بسیاری از برنامههای پرمخاطب تلویزیونی و همچنین مستندها و مسابقات تلویزیونی و حتی برنامههای آشپزی آورده شده که هرکدام به نوبه خود جالب توجه است و نشان میدهد رسانه چه جایگاهی از منظر نهادهای بالادستی در آمریکا دارد. شرح جزئیات دخالت این نهادها در روند ساخت فیلمهای سینمایی و برنامهها و مسابقههای تلویزیونی و نوع نگاه آنها به موضوعات مختلف و تلاشی که آنها در ارائه تصویری مطلوب از فعالیتهای این نهادها و همچنین تصمیمات دولت آمریکا دارند، یک دوره کامل شناخت تفکر «آمریکایی» و «استکباری» درباره همه موضوعات از جمله هنر و سینماست.
چرا این کتاب را باید خواند؟
اما گذشته از محتوای باکیفیت کتاب که هر آنچه در ارتباط با آن نوشته شود، نمیتواند لذت ناشی از خواندن آن را به مخاطب القا کند، مسیری است که مطالعه اینگونه کتابها میتواند پیش روی مدیریت فرهنگی و سینمایی کشور بگشاید. مسیری که نشان میدهد سینما و تلویزیون و اساساً هر ابزار رسانهای، باید در خدمت منافع ملی کشورها باشد. البته مطالعه این کتاب، نه تنها برای مدیران فرهنگی و سینمایی کشور بویژه در بخشهای دولتی حائز اهمیت است، بلکه «سینمای امنیت ملی» کتابی است که به نظر میرسد خواندن آن را باید این روزها بیش از همه به گروهی از فعالان سینمایی و برنامهسازان تلویزیونی توصیه کرد تا متوجه شوند بر خلاف تصور اشتباه آنها در ارتباط با آزادی عمل فیلمسازان هالیوودی در ارائه هر نوع تصویری از موضوعات مرتبط با جامعه آمریکا و دیگر جوامع جهان، در پشت پرده هالیوود، جریانی قدرتمند از نهادهای نظامی و امنیتی به عنوان ناظرانی جدی به اصلاح محصولات نمایشی تولید شده مطابق امنیت ملی آمریکا میپردازند؛ تصویری که آمریکا و آمریکاییها را منجی بشریت معرفی میکند و توجیهگر تصمیمات مختلف آنها در ارتباط با سایر ملتها و کشورهاست.