printlogo


کد خبر: 211034تاریخ: 1398/4/11 00:00
عاقبت غذای مجازی

آن درآورنده شاخ‌بازی با همسرش سویل، آن زاده‌شده از مامانش به برج فروردیل(ضرورت تقافی)، آن به معنای واقعی سوپرسلبریتی، آن چشمان آبی‌اش مثل سرندی‌پیتی، آن افشانده‌شده نزاکت از اسمش، آن سازنده ضایع دابسمش، آن سواد رسانه‌ای‌اش در حد تلفن کارتی، آن منتشرشده فیلم‌هایش در پارتی، آن سازنده کلیپ با کلت و چاقوی زنجانی، شیخنا و عشق شهرتنا محسن افشانی! تمت بسته‌ اینترنته اجمعین.
آورده‌اند که  شیخ کرامات بسیار داشتی، من جمله چشمان فتان آبی که در موفقیت کم از تیم فوتبال رنگ آبی نداشتی!
شیخ به تی‌وی برفتی و اجرا پی در پی همی بکردی و چون گفتندش شیخ چونی؟ گفت: بیش خواهم! سریال‌ها بدو منقش نموده و مجدد گفتند چونی یا نه؟ گفت: هل من مزید؟ روانه سینمایش کردند و فیلمش بکردند، پرسیدند حالا دیگر چونی؟ گفت این بچه‌بازی‌ها چیست؟ حکیم ابوالفلان‌خان بهمانی پسر عموی فلانی معروف، شیخ را که از کودکی اشتها بسیار داشت توصیه به فضای مجازی نمود و ضمیمه کرد خوراکت است و آنجا هر چقدر بخواهی روزی مجازی بخوری و آن‌ را پایان نباشد. شیخ به غایت مشعوف شد و نیشش تا بناگوش باز همی ‌شد و باز همی‌ ماند. شیخ به قوت خوردن و تفرج در مجازی اشتغال یافت تا لقمه در گلوگیر آمد. پرسید با چه فرو دهم، حکیم اشارت نمود آب خنک. شیخ زین سبب راه محبس پیش گرفت و مدتی به آنجا شد. پس شد آنچه شد.


Page Generated in 0/0082 sec