سمیرا کریمشاهی: خبر فعالیت ایران در بندر لاذقیه سوریه مدتهاست در اخبار سوریه پسابحران توجهات را به خود جلب کرده است. دوشنبه هفته گذشته مدیرعامل راهآهن کشورمان اعلام کرد بندر امام خمینی از طریق خط ریلی به بندر لاذقیه در سوریه متصل میشود. بعد از آن حسن داناییفر، دبیر ستاد توسعه روابط اقتصادی ایران با عراق و سوریه، در گفتوگو با «وطنامروز»، خبر واگذاری مدیریت بندر لاذقیه به ایران را تایید کرد.
این اخبار نوید اتفاقاتی مبارک را میدهد که همان اندازه که برای محور مقاومت در منطقه عواید خواهد داشت برای دشمنانش عواقب و نگرانی رقم خواهد زد. بیان چند نکته مهم پیرامون توسعه راههای مواصلاتی در قلب منطقه و واگذاری کنترل و مدیریت بندر لاذقیه به ایران ضروری است تا اهمیت این ابرپروژه محور مقاومت برای ما آشکار شود.
1- راه ابریشم جدید، بستر فرصتها: احداث یک مسیر ترانزیتی ریلی از جنوب کشور تا غرب سوریه و دسترسی به شرق دریای مدیترانه، به معنی اتصال 2 نقطه مهم گذرگاهی و استراتژیک و برقراری یک شاهراه مواصلاتی تجاری و بازرگانی در سطح بینالمللی است و مهمتر اینکه قرار نیست ایران صرفا مدیریت مبدا این مسیر که در خاکش قرار دارد را به عهده داشته باشد بلکه تسلط و کنترل ایران بر این شاهراه دوطرفه در مبدا و مقصد است. احداث و فعال شدن این مسیر ترانزیتی ایران را به ظرفیتی از فعالیت در مبادلات اقتصادی و انرژی غرب آسیا میرساند که در نوع خودش انحصاری خواهد بود. علاوه بر آن، با اتصال بنادر جنوبی ایران به عراق؛ سپس به سوریه بر حجم مبادلات 3 کشور به طور فزایندهای افزوده میشود و ایران میتواند نقشآفرینی بیمانندی در بازار عراق و سوریه داشته باشد.
همچنین امکان بالقوهای برای تبدیل ایران به پل ارتباطی شرق آسیا به شرق مدیترانه شکل میگیرد که با استفاده از ظرفیت دیپلماسی اقتصادی میتوان آن را فعال کرد. با توجه به اینکه برای ایران به دور است که در تامین امنیت این مسیر با مشکل برخورد کند، قطعا استفاده از یک مسیر مطمئن و به صرفه با استقبال کشورهای آسیایی همراه خواهد بود. بدین ترتیب انحصار ترکیه به عنوان حلقه وصل آسیا و اروپا شکسته میشود.
2- دیپلماسی همگام با مقاومت: پروژه شاهراه مواصلاتی ایران، عراق و سوریه به قدری با اهمیت است که آن را راه ابریشم جدید مینامند. این اتفاق برای ایران یک موفقیت تازه منطقهای محسوب میشود که این بار هم جز به پشتوانه مقاومت به دست آوردنش غیرممکن بود.
ایران به واسطه قریب به یک دهه حضور فعال در بحران سوریه و ایفای نقش اصلی در نابودسازی پیکره داعش، پیوندی عمیق و قرابتی در بالاترین سطح با سوریه برقرار کرده که انتظار میرود در دوران بازسازی این کشور حضوری فعال داشته باشد و ضمن آورده اقتصادی برای کشورمان در سازندگی کشورهای جنگزده عراق و سوریه همکاریهای دوجانبه و چندجانبه شکل بگیرد. در این مرحله است که باید دیپلماسی وارد عمل شود و محصول مقاومت را درو کند.
به رغم انتقاداتی که به انفعال دولتمردان برای نقشآفرینی در بازار 2 کشور وارد است، تحرکات اخیر دولت بویژه سفرهای چند ماه گذشته به سوریه و رفتوآمدهای بین ایران و عراق در بالاترین سطوح، اقدامات مثبتی در راستای توسعه همکاری این سه کشور بوده است. ظرفیتهای موجود در زمینههای سوخت و انرژی، کشاورزی، مبادلات بانکی، بهداشت و درمان و حملونقل میان این سه کشور توسعه مراودات را اجتنابناپذیر میکند. چنانکه معاون اول رئیسجمهور در حاشیه سفر خود به دمشق از توافق بانکی بسیار مهم با سوریه و احداث یک نیروگاه برق در استان لاذقیه خبر داد.
افزایش سطوح همکاری تا جایی که به ایران در آیندهای نزدیک این امکان را میدهد که بعد از گذشت قرنها دوباره قدم بر سواحل مدیترانه بگذارد، تعبیر کابوس مخالفان محور مقاومت است که با دلارهای سعودی، قدرت نظامی آمریکا و ددمنشی تکفیریها، زورشان به عدم وقوع آن نرسید.
این دستاورد عظیم بار دیگر ثابت میکند دیپلماسی در پیوند با مقاومت میتواند آوردهای ناب کسب کند؛ ناب به این جهت که چنین دستاوردهایی در کنار هیچ مقوله دیگری بهدست نمیآید همانگونه که اکنون ماحصل پیوند دیپلماسی با سازش را درباره برجام شاهد هستیم!
3- پادزهر تحریم: جاشوآ لندیس، استاد دانشگاه اوکلاهامای آمریکا و مدیر بخش خاورمیانه این دانشگاه، در مصاحبهای گفته است: «برای تهران که با مشکل تحریمهای آمریکا روبهرو شده دسترسی درازمدت به دریای مدیترانه پتانسیل تغییر دادن شرایط بازی تحریمها به نفع ایران را ایجاد میکند».
هنوز از موضوع برجام منطقهای آنقدر نگذشته که فراموشش کرده باشیم. آمریکا و همپیمانان منطقهایاش در اوج موفقیتهای میدانی رزمندگان محور مقاومت، اصرار به انداختن دولتمردان کشورمان در چاهویل برجام منطقهای داشتند حتی در همین راستا کنگره آمریکا طرح تحریمی را تصویب کرد که هر کشور یا شرکتی که با سوریه تجارت کند یا کمک مالی به دولت آن داشته باشد، در تیررس تحریم قرار خواهد گرفت.
این اصرار و تهدیدات آمریکاییها برای ندیدن چنین روزهایی بود که نه تنها وعده تابستان داغ و فتح تهران محقق نشد بلکه ایران به دروازه اروپا دسترسی مییابد.
از طرفی همچنان مذاکرات ایران و طرفهای برجام برقرار است. اتصال ایران به شرق مدیترانه اهرم مناسبی به دست تیم مذاکرهکننده کشورمان میدهد که بهجای اتلاف وقت بر سر طرح توخالی اینستکس، به بررسی ظرفیت جدیدی که برای ایران ایجاد خواهد شد بپردازند که چگونه میتواند در خنثیسازی اثر بخشی از تحریمها و ایجاد یک کانال فعال اروپایی در همین راستا کمک کند.
4- پیروزیهای منطقهای و ترقهبازی شایعات: موفقیتهای منطقهای ایران هر بار اثبات ضعف دشمنان را تکرار میکند و عجز در این تقابل با پناهگیری در بازار شایعات آشکار میشود. به عنوان مثال بارها شاهد بودهایم به هنگام پیروزیهای میدانی مقاومت یک خبر کذب شایع میشود: اختلافهای ایران و روسیه! بحث این روزهای لاذقیه هم از توهم تنش میان ایران و روسیه مستثنا نبوده. با کمی جستوجو در خبرگزاریهای معاند متوجه انتشار اخبار کذبی میشویم که مدعی میشوند کرملین از قرار واگذاری بندر لاذقیه به ایران بشدت عصبانی است.
اما واقعیت نشان میدهد تهران و مسکو در عالیترین سطح همکاری با یکدیگر هستند و اگر رقابتی هم برای جذب امتیازات بیشتر در سوریه وجود دارد ناشی از امری طبیعی در فضای روابط بینالمللی است نه یک درگیری! درباره اداره بنادر در سوریه، اعلام خبر واگذاری بندر طرطوس به روسیه و بندر لاذقیه به ایران نشان از آن دارد که یک تقسیم کار شده است. این سطح از همکاری یقینا ناتوانی دشمنان محور مقاومت را نشان میدهد که چارهای جز تشویش و انتشار شایعات برای پنهان کردن آن ندارند که البته هیچکدام خاموش شدن صدای غرش مقاومت در منطقه را رقم نخواهد زد.