حسین قدیانی: از بدو تشکیل دولت کنونی یعنی قریب ۶ سال از وقت گرانبهای این ملت، روزها و هفتهها و ماهها و سالها اینگونه گذشته که مدتی حضرات، چشمشان به وعده و وعید اوباما باشد، بلکه امضای وزیرخارجهاش؛ جانکری تضمین شد که نهتنها نشد، بلکه خود آقایان، عایدی مردم ما را از توافق «تقریبا هیچ» دانستند! بعد درگیر ترامپ که آیا آمریکا را در برجام نگه میدارد یا نه! و وقتی که نگه نداشت، بیخیال کدخدا، معطوف شدند به اروپا! روزی سلفی با موگرینی و دگر روز اما توجه خاص به نماینده غرب؛ جناب آبه و حالا هم ذوقمرگی از احتمال سفر مکرون به ایران! و این همه وقت، اتلاف وقت و تمرکز افراطی بر سیاستخارجه، برای چه؟ که مثلا تحریمها بالمره لغو شود! اما اساسیترین نکته این است؛ رئیس این دولت یعنی حسن روحانی، جمله قصار، صریح و صحیحی دارد که نمیدانم چرا کم روی آن مانور داده میشود! جمله این است: «مشکلات کشور، آنقدری که به سوءمدیریتها مربوط میشود، به تحریم ربطی ندارد»!
صدالبته روحانی این گزاره را در نقد دولت پیش از دولت خود طرح کرده بود لیکن الان هم واقعیت محض آن است که «مشکلات کشور، آنقدری که به سوءمدیریتها مربوط میشود، به تحریم ربطی ندارد»! من اینجا مقایسه میکنم دولت را با سپاه! از اول انقلاب، بیشترین، مؤثرترین و سختترین تحریمها حتی بعضا تحریم سیمخاردار فکسنی، متمرکز بر سپاه بوده اما نیروهای نظامی ما از جمله ارتش، متأثر از اتکا به جوانان همین مردم، نهتنها روز سوم خرداد ۶۱ موفق شدند خرمشهر را با مدد از تفضل الهی آزاد کنند که در آخرین حماسه، رونمایی کردند از قدرت و عظمت سامانهای عدل با همان نام سوم خرداد! پس با وجود تحریم هم میتوان به پیشرفت و فتوحاتی فراتر از اوراق کاغذی رسید!
اساسا ۲ نگاه حاکم است؛ نگاه ذلتبار بنیصدری که خاک میدهد و نگاه عزتبار مقاومت و ایستادگی که خاک را پس میگیرد! آنی فرض کنید ارتش و سپاه و بسیج که قوایی برآمده از رعناترین جوانان همین مردمند، هیچ در تحریم نمیبودند لیکن حال و حوصله مقاومت و ایستادگی نمیداشتند! آیا خرمشهر آزاد میشد؟! و آیا به سامانه سوم خرداد میرسیدیم؟! پس تحریم اگرچه زخم میاندازد اما هرگز بهانه توقف و سکون نیست! مکرون هم آمدیم آمد و بعدش رفت! خب بعدش؟! قرار بر حرکت با دستفرمان این ۶ سال اخیر باشد، لابد باید مترصد این باشیم که چند صباح دیگر، کی میشود رئیس اتحادیه اروپایی و کی میشود رئیسجمهور بعدی آمریکا! واقعا هنوز این مردمان دولتنشین متوجه نشدهاند که «گشایش اقتصادی» از راه «سازش و تسلیم» میسر نمیشود؟! در این ۴۰ سال اخیر، بیشترین عنصر ایرانی که با غربیها پای مذاکره نشسته و مکرر از قدرت غرب و بویژه آمریکا، تعاریف آنچنانی کرده، کسی نبوده جز ظریف! و شگفتا! چه باید باشد نتیجه؟! تصحیح روند غلط ۶ سال گذشته یا باز هم دلی خوش به صدقه موهوم دشمن؟! توی دولت وقتی در شمال، برف میبارد و در جنوب، سیل و در غرب، زلزله؛ از همه دیرتر سر صحنه حاضر میشوی، این مربوط به سوءمدیریت حضرتعالی و اساسا عدم اهتمام تو به کار و تلاش و همت میشود، نه تحریم! در بسیاری از حوزهها منجمله حوزههای اقتصادی همین است! اینکه وزیر مسکن مستعفیات لابد از منظر تفرعن لیبرالیستی، افتخار به عدم افتتاح حتی یک خانه برای محرومان توسط خودش میکند، بیآنکه عاقبت از طرح خود برای مسکن، رونمایی عملی کند یا اینکه وزیر بهداشت سرکار، آن مدلی از کابینه خداحافظی میکند و مهمترین طرح پزشکی این سالیان را لنگ در هوا ول میکند و یا موضوع فیشهای نجومی و اهمال دولت در معرفی نجومیبگیران به دستگاه قضا و یا موارد متعدد از تورم و گرانی که ناشی از عدم نظارت خود متولیان امر در قوه مجریه است و دهها مورد دیگر، خدایی نه به اوباما ربط دارد و نه به جانکری و نه به ترامپ و نه به بولتون و نه به موگرینی و نه به آبه و نه به مکرون! بله! تحریم هستیم و فلان دارو یا بهمان قطعه را سخت بتوانیم وارد کنیم یا حتی در فروش نفت و دریافت پول، واقعا مشکلاتی داریم اما حال که دشمن، تحریم را بیشتر هم کرده، منتکشی بیشتر، عینا یعنی تکرار همان راهی که ۶ سال رفتیم و نتیجه هم نگرفتیم! پس تدبیر را و رسیدگی به اقتصاد را بیشتر باید کرد! به دولتمردان مستقر در کابینه برنخورد اما ما بیشتر در تحریم عزم و همت نداشته آقایانیم تا تحریم دشمن! و بیشتر در تحریم غربزدهها هستیم تا تحریم غرب! ما هنوز در تحریم آن تفکر متحجرانهایم که توهمزده تا از فرق سر تا نوک پا غربی نشوی، پیشرفت نخواهی کرد و اینکه طرف میگوید؛ «آمریکا قادر به نابودی ایران نیست، الا با بهره از سلاح نامتعارف» یعنی همچنان باید از تقیزادهها ترسید!
فرض کنید عوض حاجقاسم، یک غربزده فرمانده نیروی قدس سپاه بود! در آن صورت، هیچ آیا مهم بود سپاه ما در تحریم دشمن باشد یا نباشد؟! یا باز فرض کنید این سالیان، درگیر هیچ تحریمی نمیبودیم! آیا از آخوندی و امثالهم خدمت درخور مردم درمیآمد؟! قطعا کسی منکر تأثیر مخرب تحریم نیست اما اصلا من فرض میکنم روحانی و ظریف، عالی وارد مذاکرات شدند لیکن دشمن، دشمن فوقالعاده بدعهدی است! چاره چیست؟! رها کردن یک دشمن و آویزان شدن به دشمن دیگر یا تعویض ریل و نگاه جدیتر به داخل؟! احمق است اگر کسی فرض کند اوباما آدم بود و مشکل از ترامپ است! نان اغلب این تحریمها در تنور امثال اوباما، هیلاری و جانکری پخته شد! نگاه از منظر عجز و دریوزگی واقعا تا کی؟! اروپا هم مثل آمریکا؛ دلش هیچ برای ما نسوخته! او دنبال نفع خویش است و درگیر با مشکلات خودش! مکرون اگر معجزه میتوانست، شنبههای پاریس را عوض گاز اشکآور با تدبیر جمع میکرد! آقای روحانی! اکثریت گیرم شکننده این مردم، به شما رأی دادند، نه به مکرون و موگرینی و ترامپ و اوباما! دولت شما اگر دست روی زانوی خود نگذارد و غافل از اراده و استعداد نسل جوان باشد، بدون تحریم هم وضع چندان بهتر نخواهد شد! برگردید به جمله ۶ سال قبلتان! اگر دشمنی داریم که حتی ظریف را هم تحریم میکند، شما با تدبیر درست امور در داخل، تحریم اجنبی را بیاثر کن! والا امروز شرطی میشویم روی مکرون و فردا یارویی دیگر! و این ۲ سال باقیمانده هم مثل آن ۶ سال! بس نیست؟! یک بخش مثبت، همین برگشتن به مسیر قبل از برجام است و تنبیه دشمن بدعهد اما بهموازات غنیسازی هستهای، شما قول داده بودید چرخ کارخانهها هم بچرخد! مکرون رئیسجمهور فرانسه است، ترامپ رئیسجمهور آمریکا و شما اما رئیسجمهور ایران! و انتظار تدبیر و ترحم و کار از شماست، نه اجنبی! مکرون خیلی عرضه دارد، کار برای جوانان فرانسوی درست کند که هر شنبه، آبروی مهد دموقراضه نرود! تکرار میکنم جمله خودتان را که حقیقتا قشنگ فرمودید: «مشکلات کشور، آنقدری که به سوءمدیریتها مربوط میشود، به تحریم ربطی ندارد»!
پانوشت: واقعا معتقد به چم و خم اصول دیپلماسی و رعایت موازین آن، منجمله پرهیز از شعارزدگی و کارهای هیجانی هستم، هرچند اوج شعارزدگی و هیجانبازی آنجا بود که ظریف، امضای کری را تضمین دانست! این «پانوشت» اما به علت دیگری تحریر شد!
راستش در تمام یکساعتی که درگیر این متن بودم، مرتب صدای سرفه و خسخس سینه جانبازان مظلوم شیمیایی متأثر از گازهای اهدایی همین کشور فرانسه به صدام آمریکایی، به گوشم میرسید و تا عمق جان نفوذ میکرد! الغرض! حرمتی دارد این سرفهها و خسخسها و اقلش این است که دولت محترم از موضع عزت و اقتدار با مکرون و امثالهم به مصاحبه بنشیند! چه ریهها که به خون نشست تا به امنیت، نفسی در این وطن بکشیم...