محمدرضا تقویپور* : با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا و کشورهای همپیمان آن همواره تحریم را بهعنوان یکی از ابزارهای اصلی تغییر رفتار ایران به کار گرفتهاند. این تحریمها بهطور عمده با بهانه ۳ موضوع کلیدی و راهبردی «انرژی هستهای»، «سامانههای موشکی» و «حقوق بشر» اعمال شده است. با توجه به اینکه افکار عمومی داخلی، درباره 2 موضوع نخست، غالباً موافق موضع جمهوری اسلامی ایران بوده است، هجمه رسانهای کشورهای غربی برای توجیه تحریمها عمدتاً معطوف به افکار عمومی جهانی بوده و در اقناع ایرانیان توفیق چندانی نداشته است؛ اما موضوع پروندههای حقوق بشری به دلیل داشتن پتانسیل ایجاد همدردی در مردم و همچنین به علت بیاطلاعی عموم مردم از منافع اجرای مجازات مجرمان، در قیاس با 2 موضوع گذشته، بیشتر مورد توجه رسانههای ماهوارهای برای تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی داخلی واقع شده، بهطوری که موضوع حقوق بشر همواره بهعنوان یکی از مهمترین و پربسامدترین موضوعات مورد بحث و بررسی در این رسانهها بوده است. شبکههای ماهوارهای همیشه تلاش کردهاند جمهوری اسلامی را به دلیل اجرای مجازات مجرمان مورد حمایت غرب، محکوم کنند؛ موضوعی که باعث فاصله گرفتن مردم از حاکمیت در بلندمدت میشود و باید برای مقابله با آن چارهای اندیشید. بیتردید کشف و شناسایی تکنیکهای مورد استفاده رسانههای بیگانه در موضوع پروندههای حقوق بشری میتواند قدم بزرگی در کمک به رسانههای داخلی برای انتخاب راهکارهای مطلوب مقابله با تحت تأثیر قرار دادن افکار عمومی داخلی باشد. از میان شبکههای ماهوارهای فارسیزبان، بررسی و تحلیل اخبار پروندههای حقوق بشری در شبکه بیبیسی فارسی، بیشترین اطلاعات را در اختیار فعالان رسانهای میگذارد، چراکه این شبکه از سویی پرمخاطبترین شبکه خبری ماهوارهای فارسیزبان است و در مقایسه با دیگر شبکهها، بر طیف گستردهتری از مخاطبان تأثیر میگذارد و از سوی دیگر بیبیسی فارسی به گواه تحلیلگران و پژوهشگران، حرفهایترین رسانه خبری فارسیزبان خارجی است و شناسایی تکنیکهای استفادهشده از سوی این شبکه، راهنمایی جامع و کامل است که تکنیکهای مورد استفاده دیگر رسانهها را نیز شامل میشود. روند جریانسازی در مجموعه رسانهای بیبیسی فارسی بدینگونه است که تیم فکری این مجموعه ابتدا محورهای مورد نظرش را به شکل مکتوب در وبسایت بیبیسی منتشر میکند و چندی بعد این محورها در قالب مستند و گزارشهای خبری از طریق تلویزیون این شبکه پخش میشود. لذا برای شناسایی مهمترین محورهای محتوایی مجموعه بیبیسی فارسی، رصد و تحلیل وبسایت این شبکه منبعی غنی و جامع محسوب میشود. در میان پروندههای حقوق بشری مورد تأکید بیبیسی فارسی، پروندههای «نرگس محمدی»، «نازنین زاغری»، «امید کوکبی» و «محمدعلی طاهری» در زمره پربسامدترینهاست. این شبکه با پوشش جزئیترین موارد مطرحشده در این پروندهها از ابتدای تشکیل تاکنون، نشان داده که چه اهمیتی برای آنها قائل است. این رسانه تاکنون نزدیک به 200 بار در وبسایت خود به این پروندهها پرداخته است. هر یک از پروندههای ذکرشده با نظر کارشناسان حوزه رسانه انتخاب شدهاند. به اعتقاد ایشان با توجه به موضوع متفاوت هر یک از این پروندهها، بررسی تجمیعی آنها میتواند نتایج جامع و چندبعدی را در پی داشته باشد. لذا در این پژوهش به دنبال شناسایی تکنیکهای جریانسازی بیبیسی فارسی در موضوع پروندههای حقوق بشری بودیم.
* کارشناس ارشد مدیریت رسانه
روششناسی
این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. تحلیل محتوای کیفی را میتوان روش تحقیقی برای تفسیر ذهنی محتوایی دادههای متنی از طریق فرآیندهای طبقهبندی نظاممند، کدبندی و تمسازی یا طراحی الگوهای شناختهشده دانست. رویکردهای عمده روش تحلیل محتوای کیفی شامل رویکردهای استقرایی و قیاسی است که در این پژوهش از شیوه ترکیبی قیاسی- استقرایی استفاده شده است. در این رویکرد، ضمن استفاده از چارچوبهای نظری پیشین، شیوههای جدید نیز به موارد قبلی افزوده میشود. در این پژوهش، موارد انتخاب شده برای بررسی با نظر خبرگان حوزه رسانه برگزیده شدند. همچنین بهمنظور دسترسی به اطلاعات کامل و جامع، وبسایت بیبیسی فارسی بهعنوان جامعه مورد بررسی انتخاب شد. بهمنظور جامعیت نتایج، 195 گزارش این وبسایت، مرتبط با موضوع پژوهش، در بازه زمانی حدوداً 8 ساله تمامشماری شد. طی این روند بیش از 303 کد به دست آمد که در 53 مقوله جای گرفت.
دادههای پژوهش
در این بخش، بهمنظور آشنایی خوانندگان با روند ارائه مطلب از سوی بیبیسی، کدهای اولیه بهدستآمده از پژوهش ارائه میشود. آنچه در زیر آمده، ویژگیهای ذاتی سوژههای مورد نظر بیبیسی یا عباراتی است که این رسانه عینا درباره سوژههایش بیان کرده است.
نرگس محمدی
جوان بودن چهره رسانهای، قلم شیوا، گفتار بلیغ، زن بودن، وضعیت نامناسب جسمانی به دلیل بیماری آمبولی ریه، اختلالات عصبی و فلج عضلانی، محکومیت سیاسی همسر محمدی، زندگی همسر محمدی در فرانسه به دلیل محکومیت سیاسی، داشتن فرزندان خردسال دوقلو، بیماری یکی از فرزندان، معرفی حاکمیت بهعنوان عامل دوری محمدی از فرزندان، نایبرئیسی کانون مدافعان حقوق بشر، ریاست هیأت اجرایی شورای ملی صلح، برنده جایزه کمیته علمی بنیاد الکساندر لانگر، تصویرسازی منفی از عوامل انسانی قوهقضائیه و نقض حریم بیماران زندانی، ایجاد تقابل میان مردم و قوهقضائیه، پوشش مفصل حمایتهای اشخاص و نهادهای معتبر خارجی (همچون اتحادیه اروپایی و وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا)، ترسیم چهرهای قهرمانگونه، به کار بردن القابی چون فعال حقوق بشر، حامی حقوق زندانیان سیاسی، دموکراسیخواه، مدافع آزادی بیان و فعال مدنی، ترسیم چهرهای خیرخواه، روایت از زاویه نگاه کودکان خردسال، روایت از زاویه نگاه نرگس محمدی بهعنوان یک مادر، ارائه تصویری غیرعقلانی از مقامات قضایی حکومت، دامن زدن به شکافهای سیاسی، جنسیتی و مذهبی موجود، تجاوز قوهقضائیه به حریم بانوان مسلمان، تبعیض آشکار و سختگیریهای افراطی علیه زنان زندانی سیاسی- عقیدتی، ایجاد شرایط سخت برای زنان و لزوم تغییر شرایط برای زنان، حمایت نرگس محمدی از لغو اعدام چند فرد اهل سنت
امید کوکبی
شرایط نامساعد جسمی و مبتلا بودن به سرطان کلیه در عین جوانی، اقلیتهای قومی و مذهبی، ترکمن، سنی مذهب، رتبه 29 در کنکور سراسری سال 79 در رشته ریاضی، کسب رتبه سوم المپیاد علمی شیمی ایران، دریافت لوح تقدیر از رهبر ایران به ادعای وکیل کوکبی، تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف و بارسلون اسپانیا، تحصیل در دانشگاه تگزاس آمریکا در رشته فیزیک اتمی و در مقطع دکترا، دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی و همچنین ایجاد شکاف میان جامعه علمی و حاکمیت، پوشش اخبار نامه کوکبی به رئیسجمهور، نامه 18 برنده جایزه نوبل به رهبر انقلاب و تبدیل شدن موضوع امید کوکبی به ترند نخست دنیا در توئیتر، حمایت انجمن فیزیکدانان آمریکا، مدیر بخش خاورمیانه دیدهبان حقوق بشر و انجمن گسترش علوم آمریکا از کوکبی، گرفتن اعتراف اجباری، ممانعت از دسترسی به مراقبتهای پزشکی ضروری، قطع ارتباط زندانی با خانواده و خوف، ترس، اکراه، تهدید و سلول انفرادی، زندانی شدن کوکبی به دلیل امتناع از همکاری با مراکز تحقیقات نظامی جمهوری اسلامی ایران و دستهای فراقانونی برای زندانی کردن او
محمدعلی طاهری
بنیانگذاری عرفان حلقه، شهرت قابلتوجه، بیان گیرا، حمایت مقطعی حاکمیت از وی و تعداد قابلتوجه حامیان جوان در داخل و خارج با ظرفیت کمپینسازی، تقابل جمهوری اسلامی با آیینهای معنوی متفاوت با مفاهیم سنتی اسلام، ترسیم چهرهای سنتی و متحجر از حاکمیت، برچسب زدن جمهوری اسلامی به رقبا، پیشنهاد اعتراف طاهری به ارتباط با آمریکا به منظور رهایی از اعدام
نازنین زاغری
زن بودن، جوانی، داشتن همسری بریتانیایی، مادر فرزندی خردسال، دوتابعیتی بودن، عضویت در بنیاد خیریه رویترز، مراقبتهای پزشکی ناکافی، عدم دسترسی به وکیل، ظالمانه بودن حکم صادر شده، گرفتن اعترافات اجباری، جدا کردن مادر از فرزند، نقض حقوق زندانیان سیاسی زن، اعلام آزادی مشروط زاغری در ازای دریافت پول از سوی بریتانیا توسط مسؤولان جمهوری اسلامی، حمایت نخستوزیر انگلستان، مدیر بنیاد تامسون رویترز و سازمان حقوق بشری عفو بینالملل از زاغری، دغدغهای بینالمللی، بهرهگیری از مقدسات و عواطف مخاطب، پوشش اقدامات زاغری در قالب فعالیت خیریه، محکوم کردن حاکمیت به دلیل جدایی متهم از فرزند، مادر، همسر و خواهر
بحث و نتیجهگیری
نتایج حاصل از بررسی یافتههای پژوهش نشان میدهد گزارشهای شبکه بیبیسی فارسی، مرتبط با موضوع پژوهش را میتوان در 2 بخش «انتخاب سوژههای جریانساز» و «تکنیکهای جریانسازی» دستهبندی کرد. در بخش انتخاب سوژههای جریانساز تعداد 62 کد و در بخش تکنیکهای جریانسازی بیش از 241 کد شناسایی شد که درمجموع حدود 303 کد اولیه را شامل میشود.
در بخش انتخاب سوژههای جریانساز، پژوهشگر به دنبال دلایل انتخاب این سوژهها از سوی بیبیسی فارسی بوده است. به عبارت دیگر، این دلایل، «ارزشهای خبری» ویژه بیبیسی در پروندههای حقوق بشری هستند. نتیجهگیری از یافتههای پژوهش نشان میدهد این رسانه به علل خاصی روی پروندههای مذکور تمرکز کرده است. به نظر میرسد بیبیسی دارای پازلی طراحیشده از وضع مطلوب بازنمایی پروندههای حقوق بشر از منظر خود است و در انتخاب سوژههایش سعی میکند اجزای این پازل را تکمیل کند. در ادامه با بررسی موردی این سوژهها، پازل طراحیشده این شبکه بازمهندسی شده است.
نتایج پژوهش نشان میدهد بیبیسی فارسی در انتخاب نرگس محمدی بهعنوان پربسامدترین سوژه خود در پروندههای حقوق بشری، هدفمند عمل کرده است. وی به دلایلی همچون شرایط ویژه جسمی و خانوادگیاش، پتانسیل تحریک احساسات و عواطف عمومی را داراست. از طرفی او یک زن است و پوشش اخبار محکومیتهای او میتواند انگاره تقابل قوهقضائیه (بهمثابه نماینده جمهوری اسلامی) با حقوق زنان را ایجاد کند؛ انگارهای که سالهاست از سوی مخالفان حاکمیت مبنی بر پایمال شدن حقوق زنان از سوی اسلام تبلیغ و ترویج میشود.
از سوی دیگر نرگس محمدی بهعنوان یک وکیل و همچنین بهعنوان نایبرئیس کانون مدافعان حقوق بشر، سوژه مناسبی برای نمایش تقابل جمهوری اسلامی با قوانین حقوق بشری است. روایت تقابل یک حقوقدان با قوهقضائیه میتواند مجموعه نظام قضایی کشور را زیر سؤال ببرد، چراکه در اینجا سوژه انتخابی دارای تخصص مرتبط با موضوع است و همین نکته باعث تقویت انگاره موردنظر بیبیسی است.
درباره دلایل انتخاب نازنین زاغری نیز باید گفت وی به دلیل دوتابعیتی بودن نماینده خوبی برای دوتابعیتیها و ایرانیان خارج از کشور است. بیبیسی با انتخاب این سوژه به دنبال نمایش برخورد حاکمیت با ایرانیان خارج از کشور است. از سوی دیگر نازنین زاغری همچون نرگس محمدی دارای شرایط ویژه خانوادگی است. بهعلاوه او نیز یک زن است و مواردی که درباره نرگس محمدی بیان کردیم درباره وی نیز صادق است.
امید کوکبی اما دارای خصوصیاتی است که میتواند بخشهای دیگری از پازل انگارهسازی بیبیسی از جمهوری اسلامی را تکمیل کند. وی در گزارشهای این شبکه به دلیل داشتن شرایط برجسته علمی در جایگاه نماینده علم و پیشرفت در مقابل تحجر حاکمان گذاشته میشود. به بیان دیگر، انگاره تقابل علم و دین و تقابل جمهوری اسلامی با پیشرفت بهوسیله انتخاب کوکبی تقویت میشود؛ انگارهای که از آن با عنوان ایران سیاه- غرب طلایی یاد میشود.
از سوی دیگر امید کوکبی از اقلیتهای قومی و مذهبی است و در گزارشهای بیبیسی بهعنوان نماینده این اقلیتها در مقابل جمهوری اسلامی قرار میگیرد تا ظرفیت نهفته در این قشر از جامعه را علیه حکومت فعال کند.
نتایج حاصل از پژوهش درباره تکنیکهای انتخاب سوژه درباره محمدعلی طاهری نیز حکایت از انتخاب دقیق وی بهعنوان نماینده گفتمان نوگرایی و روشنفکری دینی در مقابل گفتمان سنتگرایی منتسب به حاکمیت دارد. طاهری در گزارشهای بیبیسی بهعنوان نماد آزادی اندیشه و پویایی تفکر دینی معرفی میشود و قوهقضائیه بهعنوان نماینده حاکمیت، در جایگاه جمود فکری و تحجر دینی قرار میگیرد. همچنین جریانسازی روی این سوژه میتواند به انگاره قدیمی مخالفت اسلام با آزادی بیان در جامعه دامن بزند.
بنابراین بیبیسی با انتخاب این سوژهها به دنبال ایجاد انگارههایی از قبیل «تقابل اسلام و حقوق زنان»، «تقابل اسلام و حقوق بشر»، «تقابل انقلاب اسلامی با ایرانیان خارج از کشور»، «ایران سیاه- غرب طلایی»، «تقابل علم و دین» و «مخالفت اسلام با آزادی بیان و اندیشه» است.
به نظر میرسد این رسانه در سطح سیاستگذاری، گفتمانهای رقیب گفتمان انقلاب اسلامی را شناسایی کرده و در انتخاب سوژههایش دقیقاً از پازل طراحیشده خود برای تضعیف گفتمان انقلاب و تقویت گفتمان موردنظر خود پیروی میکند.
با بررسی نتایج پژوهش در بخش تکنیکهای جریانسازی، مشخص شد بیبیسی فارسی از 18 تکنیک متفاوت استفاده کرده است که از این میان 6 تکنیک درباره هر 4 سوژه مشترک است. همانطور که در جدول زیر مشاهده میشود تکنیکهای «تفرقهافکنی»، «شهادت دادن»، «استفاده از ارزشها برای اثرگذاری بر نگرشها»، «اغراق و بزرگسازی»، «اهریمنسازی» و «ادعای بیپشتوانه» از این قبیل هستند.
از میان 18 تکنیک شناساییشده در این پژوهش، 12 مورد در مبانی نظری پیشین این حوزه موجود است و 6 مورد، تکنیکهایی بوده که در پژوهش حاضر کشف و شناسایی شده است. این 6 مورد شامل تکنیکهای «برجستهسازی اظهارات نامتعارف»، «افزایش اعتبار منابع همسو»، «استفاده از راوی همجنس»، «استفاده از برچسبهای اقتضایی»، «اسطورهسازی» و «طرح ادعای بدون پشتوانه» است. در ادامه، ابتدا مهمترین تکنیکها در 12 تکنیک از پیش موجود در مبانی نظری توضیح داده میشود و سپس نحوه عملکرد 6 تکنیک نوآورانه و کشفشده در این پژوهش بیان میشود: بیبیسی با استفاده از تکنیک «تفرقهافکنی» در تلاش است به بهانههای گوناگون میان مردم ایران و حاکمیت جدایی بیندازد. این رسانه میکوشد «زنان»، «جامعه علمی کشور»، «اقلیتهای قومی- مذهبی»، «روشنفکران و دگراندیشان دینی» و «ایرانیان خارج از کشور» را در مقابل جمهوری اسلامی قرار دهد. از تکنیکهای مشترک بیبیسی در جریانسازی پروندههای حقوق بشری «شهادت دادن» و «اغراق و بزرگسازی» است. این رسانه با استفاده از تکنیکهای مذکور تلاش میکند با برجستهسازی حمایت افراد و نهادهای معتبر خارجی و بینالمللی از زندانیان، از اعتبار این افراد و نهادها برای نفوذ بیشتر استفاده کند. توجه به این نکته زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم این منابع نزد مخاطبان بیبیسی از اعتبار بالایی برخوردار هستند. به عبارت دیگر، بیبیسی ابتدا مخاطبشناسی میکند و سپس به استفاده از تکنیکها مبادرت میورزد. از سوی دیگر بیبیسی با استفاده از تکنیک «اغراق» در روایتگری دنبال نمایش تبدیل شدن این پروندهها به دغدغههای بینالمللی و در نتیجه افزایش فشار به حاکمیت است. یکی دیگر از این تکنیکها «استفاده از ارزشها برای تأثیرگذاری بر نگرشها» است که میتوان آن را در کنار تکنیک «اهریمنسازی» تحلیل کرد. بیبیسی فارسی تلاش میکند با استفاده از ارزشها و عواطف مخاطبان ابزار تفکر منطقی را در ایشان کمرنگ کند. بهطور مثال، بیبیسی زمین بازی را طوری تعریف میکند که گفتمان رقیب در مقابل عواطف مادر و فرزندی قرار بگیرید. بدیهی است هر کنشگری در این بازی از پیش باخته و محکوم به شکست است. یکی دیگر از راهکارهای بیبیسی در پوشش پروندههای حقوق بشری، استفاده از تکنیک «پاره حقیقتگویی» است. بدین شکل که این رسانه صرفاً بخشهای مطلوب خود از ماجرا را منعکس میکند، درحالیکه پوشش کامل این رویدادها از سوی رسانههای حکومت میتواند شبهات مطرحشده در جامعه را از بین ببرد. لذا ضروری است مقامات قوهقضائیه با اطلاع کافی از وضعیت انتشار شبهات در میان مردم، شبهاتی که بهطور گسترده شایع شدهاند را انتخاب کرده و اقدام به روشنگری کامل و دقیق از چنین پروندههایی کنند.