گروه بینالملل: بیشک حشدالشعبی را میتوان نمونه موفق یک همبستگی مردمی در جهان دانست که علیه نیروهای متجاوز ایستادگی کرد و در کوتاهترین زمان ممکن به پیروزیهای بزرگی دست یافت. حشدالشعبی همچنین مثال بارزی از یک اقدام تشکیلاتی علیه متجاوز چند ضلعی بود که از خاورمیانه و حتی ورای اقیانوس آتلانتیک به دنبال دسیسهچینی علیه ملت عراق بود. حشدالشعبی به قدری توانست ماموریت خود را موفق به پایان برساند که به یکی از معضلات اصلی نیروهای متجاوز خارجی در منطقه خاورمیانه از جمله آمریکاییها بدل شد و این نیرو زیر سایه دولت مرکزی عراق و ارتش این کشور عامل ثبات در عراق پس از سقوط صدام و شکست داعش شده است. حالا سازمان بسیج مردمی عراق، مهمترین عامل شکست پروژه داعش در منطقه، با صدور یک فرمان 10 مادهای از سوی «عادل عبدالمهدی» نخستوزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح این کشور درباره تشکیلات آن، بار دیگر به خبر روز عراق تبدیل شده، به طوری که واکنشها نشان میدهد برخی احزاب و گروهها و نیز برخی بازیگران منطقهای را دچار خطای محاسباتی کرده است. از آغاز هجوم وسیع گروهک تروریستی تکفیری داعش به سرزمین عراق در خرداد ۹۳ تا اعلام پایان نظامی آن در پاییز ۹۶ و تا امروز، موضوع حشدالشعبی و سرنوشت آن یکی از حساسترین پروندههای سیاسی در آن کشور بوده است. عبدالمهدی هفته گذشته در فرمانی 10 مادهای حکم به سازماندهی مجدد حشدالشعبی داد، امری که از یکسو بسیاری از گروههای مقاومت و احزاب شیعه از آن استقبال کردند و از سوی دیگر اما مایه موجآفرینی یا تفسیر نادرست با محوریت انحلال حشدالشعبی شد. برخی رسانههای عربی منطقه و به تبع آن برخی رسانههای داخلی و کاربران فضای مجازی، از همان دقایق اولیه صدور فرمان، وارد یک خط خبری خاص شدند که تناسبی با واقعیتهای عراق و تحولات آن نداشت. واقعیت این است که با افزایش ثبات و امنیت در عراق بویژه شهر بغداد، طی ماههای اخیر و بویژه از زمان به قدرت رسیدن عادل عبدالمهدی، نخستوزیر، رهبران عراق به این نتیجه رسیدهاند که سازمان بسیج مردمی این کشور را از برخی پیرایهها، انتسابهای جعلی و سوءاستفادههای برخی افراد و گروههای مدعی تعلق به این نیروی مردمی، بزدایند و حشدالشعبی را که عملکردش در 5 سال اخیر- به گفته عراقیها- ضامن امنیت و حفظ تمامیت ارضی عراق بوده و خواهد بود، بیش از پیش از بهانهجوییهای داخلی و خارجی دور کنند. بسیاری از گروههای مقاومت از مدتها پیش و حتی قبل از نخست وزیری عادل عبدالمهدی به بسیاری از بندهای این فرمان عمل کردهاند، امری که بر اظهارات سخنگوی فراکسیون بدر در پارلمان عراق صحه میگذارد که اینها از چند سال قبل مورد پیشنهاد جبهه مقاومت بوده است. در همین چارچوب گروههای سازمان بدر، جریان صدر، عصائب اهل الحق، جندالامام و کتائب سیدالشهدا و... از مدتها پیش خط مشی سیاسی در پیش گرفتهاند. تمام این گروههای مقاومت به عنوان جریانهای سیاسی در انتخابات ۲۲ اردیبهشتماه ۹۷ شرکت کرده و هماکنون دارای نمایندگانی در پارلمان و برخی نیز دارای وزیرانی در کابینه عادل عبدالمهدی هستند. به نظر میرسد گروههای مقاومتی مانند «کتائب حزبالله» و «جنبش النجباء» که بعد از اعلام پیروزی بر داعش در ۲۰۱۷ همچنان منش جهاد و مقاومت را ادامه داده و هنوز همچون سایر گروههای مقاومت، به عرصه سیاسی منتقل نشدهاند، بزودی راهبرد خود در اینباره را روشن خواهند کرد. اما آنچه برای ناظران مسائل عراق که مواضع احزاب، شخصیتها و شهروندان عادی عراق را در چند سال گذشته رصد کردهاند، جای تردید باقی نمیگذارد این است که تجربه تلخ و خونبار جنگ داعش و در آستانه سقوط قرار گرفتن شهرهای بزرگ و فروپاشی عراق سبب شده است که آنها به هیچ قیمتی از سازمان حشدالشعبی و نیز گروهها و رویکرد دفاعی و جهادی خود دست برندارند. تجربه سالهای اخیر و نیز تهدیدات و چالشهای داخلی و منطقهای برای عراق سبب شده است عراقیها امروز بیش از هر زمان دیگری بر حضور و اقتدار حشدالشعبی در کنار سایر نیروهای نظامی، امنیتی و انتظامی این کشور تاکید داشته باشند تا عراق و نظام سیاسی نوپای آن بار دیگر در برابر انواع توطئههای داخلی و منطقهای بیدفاع و بیپناه نماند.