محسن شهمیرزادی: فیلم ساختن و سخن گفتن از مسائلی که به گونهای با مقدسات در ارتباط هستند، پیچیدگیهای فراوانی دارد، بویژه اگر این فیلم طنز باشد و سوژه مداحان! سیدجواد رضویان که همواره در سینما و تلویزیون به عنوان شخصیتی اخلاقمدار و باادب به شمار میرود، سوژه «زهرمار» را حول زندگی یک مداح روایت کرده است که بنا دارد بهعنوان نامزد انتخابات وارد عرصه سیاست شود. رضویان در فیلم خود به دنبال کنار زدن پردهها از حاشیههایی است که حول مداحان به وجود آمده و تلاش دارد روایتی از یک مداح نسبتا ایدهآل و کاملا اخلاقمدار ارائه دهد. در حسن نیت رضویان برای ارائه روایتی صادقانه و مثبت از جامعه مداحان تردیدی نیست اما از حسن نیت صرف تا خلق یک اثر در مدیوم سینما که از اثرگذاری و فروش بالا برخوردار باشد، فاصله بسیاری است.
«زهرمار» روایت مداح سادهلوح و سادهدلی است که نمیتواند بسیاری از روابط اجتماعی و امور روزمره خود را ساماندهی کند. او مکررا تحت تاثیر اطرافیان قرار گرفته و با اعتماد بیجا و ناتوانی در رتق و فتق امور همواره دچار چالشهایی میشود. اما رضویان برای اثبات حسن نیت خود دست به اشتباه بزرگی زده و با خلق کاراکتر تیپیکال «حاج حشمت»، عملا او را از جامعه مداحی فرسنگها دور کرده است. از همین رو نمیتوان براحتی بین نقش اول «زهرمار» با واقعیت مداحان ارتباط ملموسی پیدا کرد. باورپذیر نبودن کاراکتر حاج حشمت تهرانی با ایفای نقش سیامک انصاری دوچندان میشود. پیشینه بازیگری سیامک انصاری باورپذیری را برای ایفای نقش وی در زهرمار دشوار میکند، البته بسیاری از کارگردانها برای جذابیت نقش تلاش میکنند از پیشینه کاراکتر آشناییزدایی کنند، همانطوری که هومن برقنورد در سریال «پردهنشین» و برزو ارجمند در «سر دلبران» جدا از پیشینه خود نقشی متفاوت و باورپذیر را ایفا کردند. اما سیامک انصاری نتوانست در نقش یک مداح خود را جای دهد و برای بسیاری یادآور همان کاراکتر سادهلوح اما یکتا عاقل در دنیای دیوانگانی بود که مهران مدیری در تمام این سالها از وی ساخت. نقص کاراکتر تنها چالش «زهرمار» برای عدم تاثیرگذاری و باورپذیر نبودن اثر نیست. روایت کلیشهای باعث میشود تقریبا از یکسوم فیلم به بعد همه پیرنگها پیشاپیش حدس زده شده و حل شود. عملا هیچ تعلیقی در این اثر باقی نمیماند، از بس که روایت نخنما شدهای برای بیان داستان انتخاب شده است. شاید این روایت برای فیلمهای داخل اتوبوس، برای فروش همراه شانههای تخم مرغ یا پخش در ایام مناسبتی تلویزیون باشد اما بزرگترین اشتباه رضویان زمانی رقم خورد که این فیلم را به جشنواره فیلم فجر رساند. جایی که بناست عمده فیلمها از لحاظ فنی و گفتمانی مورد تحلیل قرار گیرند، در شرایطی که زهرمار از ارزشهای فرمی پایینی برخوردار است. ادبیات زهرمار ادبیات تلویزیون در عصر جمعههاست. روایتی تلویزیونی که بسیاری از معیارهای مدیوم سینما در آن کمرنگ و بیاهمیت میشوند. سیر خطی داستان، تعلیقهای سطحی، خردهپیرنگهای از پیش حل شده، شخصیتهای تیپیکال و غیرعمیق همگی مختصات مشترک یک تلهفیلم تلویزیونی و فیلم رضویان هستند. رضویان از ابتدا فرزند تلویزیون بوده است و اقتضائات مدیوم رسانه ملی را نیز بخوبی میشناسد و حتی این اقتضائات برای او درونی شده است به گونهای که در اثر دوم خودش نیز نشان داد حتی اگر بخواهد، نمیتواند اثری مطابق با ذائقه سینمایی بسازد. مشخص نیست اصرار او برای ورود به گیشه و فروش متوسط و اقبال پایین در برابر آن چیست. رضویان در تمام این سالها که میتوانست برای تلویزیون محصولات دغدغه مند، اخلاقی و پرطرفدار بسازد غایب بود و بازگشت او به کارگردانی با «زهرمار»ی رقم خورد که تنها میتواند یک کارنامه متوسط رو به ضعیف بیافریند. او میتوانست نخستین پروانه ساخت سینمایی خود را برای زهرمار به هدر ندهد. او حتی میتوانست اثری جدیتر در این حوزه خلق کند که تمام ماجرا در تفنن و یک نکته اخلاقی نصفه و نیمه محدود نشود. اما ترجیح داد خانوادهها بتوانند در هر شرایطی تلهفیلم او را تماشا کنند، قدری بخندند و کمی عبرت بگیرند بدون آنکه نیاز به تفکر، التذاذ هنری و معانی فرامتنی داشته باشند. رضویان با زهرمار یک خبر خوش داد و یک خبر تلخ خبر خوش آنکه با کارگردانی در مدیوم تلویزیونی مواجه هستیم که میتواند در مضامین اخلاقی و کمدی سرشناس و برجسته شود و خبر بد آنکه رضویان با زهرمار نهتنها سرمایه استفاده نشده خود یعنی نخستین اثر سینمایی را به باد داد، که این موضوع بکر را تبدیل به سوژهای شکستخورده و دستمالی شده کرد که شکست آن موجب خواهد شد کمتر کارگردانی جرات کند بار دیگر دست روی این چالش حساس و این سوژه مهم بگذارد.
حاشیههای زهرماری
«زهرمار» دست روی سوژه حساسی گذاشته بود و همین باعث میشد واکنشهای سریع نسبت به این فیلم قابل پیشبینی باشد. واکنشهایی که انتشار بیانیه تا تلاش برای ایجاد محدودیتها را شامل میشد. اما این واکنشها تنها به جشنواره فجر محدود نماند، بلکه این فیلم هنگام اکران نیز با چالشهایی مواجه شد. از جمله این چالشها ایجاد موانعی برای اکران این فیلم در موعد مقرر بود که موجب شد «زهرمار» 2 هفته بعد از رقیبان خود روی پرده برود. اما این مساله نهتنها موجب نشد اقبال به این فیلم کم شود، بلکه تبدیل به عنصر تبلیغاتی «زهرمار» شد و توانست موج اولیه زیادی را به سینما بکشاند. از همین رو به نظر میرسد عمده فیلمسازان علاقهمندند فشارهایی موجب شود تا فیلمشان با چند روز تعویق و حواشی فراوان روی پرده برود. پیرامون «زهرمار» نیز گفته میشود نهتنها این فیلم متوقف نشده بود، بلکه هیچ کس مانع اکران آن نیز نشد اما به دلیل آنکه فیلم «نبات» حق داشته در سینمای سرگروه خود به اکران ادامه دهد، قرارداد «زهرمار» ثبت نشده بود.