حسن رضایی: آقای روحانی در جریان سفر اخیر به خراسان شمالی گفتهاند: «باید مثل ژاپن بعد از جنگ جهانی روزی چند ساعت مجانی کار کنیم». حسامالدین آشنا، مشاور رسانهای ایشان هم بلافاصله با هشتگ «هاشمی زنده است» در شبکه توئیتر نوشته است: «فرمایشات دکتر روحانی چراغی است در تاریکی. ولی افسوس. همانطور که تئوری ژاپن اسلامیِ امیرکبیر ایران را به باد تمسخر گرفتند، این هم به همان روز دچار خواهد شد». اینکه مشاور رسانهای رئیسجمهور آنقدر منفعل باشد که مهمترین نگرانیاش، هجو سخنان آقای روحانی از سوی جامعه باشد، اصلا نشانه خوبی برای دولت نیست و در دل خود، حرفهای ناگفته بسیار دارد. خبر تلختر اما این است که اصطلاح ژاپن اسلامی را ظاهرا آقای هاشمی هیچگاه نه در خاطرات و نه در سخنان رسمی خود به کار نبردهاند!
شوت چرخشی زدن در این حد، آن هم راجع به ژاپن و حواشی آن، بیش از هر چیز آدم را یاد کاپیتان سوباسا اوزارا میاندازد تا آقای هاشمی یا حسامالدین آشنا و مسائلی از این دست! تا 1400 اما ظاهرا اوضاع همین است که هست! آقای آشنا اما خوب است برای خدمت به کشور، لااقل خودش را از دایره این توصیه آقای رئیسجمهور خارج کرده، کمتر توئیت بزند. شخص ایشان، اگر در ازای این کمتر توئیت زدن، بیشتر هم پول گرفت، من یکی حرفی ندارم و در دنیا و آخرت راضیام. فارغ از این توصیههای شخصی به آقای آشنا اما باید انصاف داد که کلیت حرف آقای روحانی، غلط نیست. اما سوال؟ چرا باید مشاور رئیسجمهور نگران هجو سخنان ایشان در سطح جامعه باشد؟! پاسخ را بهتر است از مشاور کسی بپرسیم که تکرارهای او وضعیت کنونی را خلق کرده است.
عبدالله ناصری، مشاور محمد خاتمی دیماه 96 در گفتوگو با روزنامه فرهیختگان، گفته بود: «روحانی در مقایسه با همه رؤسایجمهور پیشین بعد از انقلاب، وقت برای دولت نمیگذارد. میگویند او از ساعت 9:30 صبح تا 19 سر کار است! این را تردید ندارم و یکی از اعتراضات و انتقاداتی است که دوستان روحانی به او دارند. ناطقنوری در همین زمینه به روحانی اعتراض کرده و گفته: من که الان فقط یک حوزه علمیه در لواسان دارم از ساعت 6:30 صبح آنجا حاضر میشوم و شما باید کمی زودتر بروید و به سخن وزرایتان گوش کنید». حسامالدین آشنا در همان مقطع نیز در واکنش به سخنان ناصری در توئیتر نوشته بود: «آیا کارت ساعت حضور و غیاب رئیسجمهور در اختیار ایشان است؟» ناصری چندی بعد در مصاحبه با خبرگزاری مهر پاسخ آشنا را اما داد. ناصری اینبار- نقل به مضمون- گفته بود: بابا! خودم دیدم!
وی گفته بود: «آقای روحانی ساعت ۱۰ صبح در محل کارش حاضر میشود. این مسأله را با چشم میبینم. وقتی میبینم نه یک روز، نه 2 روز بلکه روزهای متعدد، «اسکورت» آقای روحانی، چه ساعتی دم در خانه ایشان حضور پیدا میکند تا ایشان را به نهاد ریاستجمهوری ببرد، ساعت کاری ایشان مشخص میشود!» اینکه چرا آقای ناصری و رئیسش در 4 سال نخست ریاستجمهوری آقای روحانی به فکر اطلاع دادن ساعات کاری ایشان به مردم نبودهاند، بلکه اردیبهشت 96 هم با تمام قدرت و – جسارتا- فریب، برایش تکرار کردهاند، خود بحث ظریف و مفصلی است. این هم که آقای رئیسجمهور اکنون رویه خود را تغییر داده تا حداقل نظر آقای ناصری را به خود جلب کند یا نه، مسالهای دیگر. ما در جایگاه عوامالناس اما بهنظرم میتوانیم یک واقعیت را براحتی از میان این گفت و شنودها، رفتوآمدها و زد و خوردها بیرون بکشیم: رطبخورده، منع رطب چون کند؟!
نگرانی قابل درک آقای سوباسا اوزارا... ببخشید، حسامالدین آشنا از هجو شدن سخنان رئیسجمهور درباره مجانی و زیاد کار کردن هم ظاهرا به همین علت است. درباره لزوم تلاش بیشتر البته همانطور که گفتم با آقای روحانی موافقم. دولت اما اگر دوست دارد جامعه به جای هجو کردن اینگونه سخنان، با او همراهی کند، خوب است خود در این زمینه پیشقدم شود. راهش هم بسیار ساده است. با وجود تکلیف قانونی برای شفافسازی حقوق و مزایای مدیران و کارکنان و ثبت آن در سامانه حقوق و مزایا، نهتنها تاکنون این سامانه عملیاتی نشده، بلکه انتقال آن به وزارت امور اقتصادی و دارایی و بلاتکلیفی آن، خود طنز دیگری از جنس همان درگیری لفظی مشاور محمد خاتمی و حسامالدین آشناست. وزرا و مدیران ارشد دولت تا سطح فرماندار که بحمدالله وضعشان بد نیست، بسمالله! از امروز به جای دریافت حقوقهای نجومی، رایگان برای مردم کار کنید. یا حداقل به حقوق قانون کار راضی باشید. مردش هستید آقای رئیسجمهور؟!