printlogo


کد خبر: 211773تاریخ: 1398/4/31 00:00
بازتاب توقیف کشتی قانون‌گریز انگلیسی توسط ایران در رسانه‌‌های جهان
انگلیسی‌ها: تحقیر شدیم

گروه سیاسی: اقدام نیروهای سپاه پاسداران در توقیف یک کشتی قانون‌شکن انگلیسی در دهانه تنگه هرمز بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و افکار عمومی دنیا داشت.
به گزارش «وطن‌امروز»، در این میان اما رسانه‌‌های انگلیسی بیشتر از سایر رسانه‌ها درباره توقیف کشتی «استینا ایمپرو» اظهار نظر کردند. به غیر از مقامات انگلیسی، رسانه‌‌های مهم و معتبر این کشور به صورت متمرکز به ارزیابی آثار و تبعات توقیف کشتی انگلیسی توسط ایران پرداختند. نکته قابل تامل اینکه رسانه‌‌های سرشناس انگلیسی، تقریبا در یک موضوع اتفاق نظر داشتند و آن این بود که آنها درباره واکنش قاطعانه ایران به توقیف نفتکش «گریس 1» در جبل‌الطارق، احساس حقارت کرده‌اند. روزنامه گاردین روز شنبه یک روز پس از توقیف کشتی انگلیسی «استینا ایمپرو» توسط نیروهای سپاه در تنگه هرمز، از نقش جان بولتون در کشیده شدن پای انگلیس به این ماجرا پرده برداشت. این روزنامه با اشاره به واکنش مملو از خرسندی بولتون پس از اعلام توقیف کشتی «گریس ۱»، نوشت: این واکنش طوری بود که گویا او غافلگیر شده است اما شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد حقیقت چیز دیگری است و تیم امنیت ملی بولتون مستقیما در شکل دادن به رخداد جبل‌الطارق نقش داشته‌ است. این ظن وجود دارد که سیاستمداران [حزب] محافظه‌کار که به انتخاب یک نخست‌وزیر جدید، حقه‌بازی برای رسیدن به قدرت و بریگزیت سرگرم بوده‌اند، به دام آمریکایی‌ها افتاده‌اند. گاردین می‌افزاید: «تبعات مسأله جبل‌الطارق تازه دارد روشن می‌شود. توقیف «گریس ۱»، مستقیما به توقیف یک تانکر بریتانیایی به نام «استینا ایمپرو» توسط سپاه پاسداران انقلاب ایران در تنگه هرمز منجر شد. هرچند ایران میان این دو موضوع ارتباط مستقیم ایجاد نکرده اما این کشور قبلا گفته بود «راهزنی» بریتانیا در جبل‌الطارق را پاسخ می‌دهد. ایران حالا انتقام گرفته است». به گزارش فارس، این گزارش با اشاره به اینکه انگلیس اکنون درگیر انتخاب نخست‌وزیری جدید و بریگزیت است، نوشته: لندن اکنون درگیر بحرانی بین‌المللی شده که به هیچ‌وجه برای آن آماده نیست. در ادامه این گزارش آمده است: «آوردن انگلیس کنار آمریکا، یک نتیجه مطلوب برای بولتون بود. به همین دلیل، زمانی که ماهواره‌های جاسوسی ایالات متحده که همسو با تحریم‌ها... مأمور کمک به ممانعت از صادرات نفت ایران شده بودند، «گریس ۱» را ردیابی کردند که بر اساس ادعاها به سمت سوریه حرکت می‌کرده، بولتون فرصتی یافت». گاردین سپس به گزارش روزنامه «ال‌پاییس» به نقل از مقام‌های رسمی اسپانیایی استناد کرده است. در بخشی از گزارش ال‌پاییس آمده است: «گریس ۱ که با پرچم پاناما حرکت می‌کرد، از ماه آوریل که در ساحل ایران لنگر انداخته بود، تحت نظر ماهواره‌های ایالات متحده قرار داشت. این ابرنفتکش که مملو از نفت خام بود، برای عبور از کانال سوئز بیش از حد بزرگ بود و باید با دور زدن دماغه امید نیک به سمت مدیترانه می‌رفت». بنا بر این گزارش، آمریکا ۴۸ ساعت پیش از نزدیک شدن این نفتکش به اروپا، رسیدن آن را به اسپانیا اعلام کرده و نیروی دریایی اسپانیا نیز آن را زیر نظر گرفته اما اقدامی برای توقیف آن انجام نداده است. این گزارش می‌افزاید: «به هر حال، بولتون به مادرید اتکا نکرده بود. ایالات متحده بریتانیا را در جریان قرار داده بود». به نوشته گاردین، در نهایت پس از نزدیک شدن کشتی به جبل‌الطارق، نیروهای ویژه ارتش انگلیس، «مشخص نیست به دستور چه کسی در لندن»، به کشتی حمله کرده‌اند. این روزنامه نوشته: اقدام انگلیس، نه ‌تنها ایران، بلکه اسپانیا را نیز خشمگین کرده است، چرا که از یک‌سو این اقدام در آب‌های جبل‌الطارق بود و از سوی دیگر، مادرید معتقد است لندن با این کار، اسپانیا را نیز درگیر یک مناقشه دیپلماتیک کرده است. به نوشته گاردین، پس از این حادثه، ایران سفیر اسپانیا را نیز برای توضیح احضار کرده است. گاردین در ادامه نوشته است: «اقدام تلافی‌جویانه ایران در توقیف «استینا ایمپرو»، انزوای دیپلماتیک و آسیب‌پذیری اقتصادی و نظامی بریتانیا را بیش از پیش روشن کرد. دولت به کشتی‌های بریتانیایی توصیه کرده از عبور از تنگه هرمز اجتناب کنند که این خود اذعان به ناتوانی در حفاظت از آنهاست». در پایان این گزارش با اشاره به نبود حمایت بین‌المللی از انگلیس پس از توقیف نفتکش این کشور، آمده است: «شرط‌بندی بولتون پاسخ داده است. بریتانیا... در خط مقدم تقابل واشنگتن با ایران قرار گرفته است... توافق هسته‌ای در آستانه فروپاشی است و بریتانیا با تهدید ایران به «تبعات جدی»، آن هم بدون آنکه بداند نتیجه این اقدام چیست، کورکورانه دارد به ساز جنگی بولتون می‌رقصد».
  ایندیپندنت: انگلیس ببر کاغذی است
روزنامه ایندیپندنت هم گزارش قابل توجهی درباره تبعات توقیف نفتکش انگلیسی در تنگه هرمز منتشر کرد. این روزنامه در این‌باره نوشت که اقدام ایران برای توقیف نفتکش آنها در عصر جمعه (۲۸ تیر) در تنگه هرمز اقدامی اجتناب‌ناپذیر و تاوانی بود که انگلیس با بی‌فکری‌اش داد. ایندیپندنت در این‌باره نوشت: توقیف یک تانکر نفتی ایرانی- هرچند هم قانونی باشد- در صورتی که اقدامات احتیاطی لازم در برابر اقدام تلافی‌جویانه و اجتناب‌ناپذیر ایران انجام نشده باشد، اقدامی بی‌ملاحظه است. به گزارش تسنیم، این روزنامه با توجه به سابقه ضعف بریتانیا در برابر مخالفانش در طول 2 دهه گذشته افزود: چطور نخست‌وزیر، کابینه و کارمندان ارشد دولت فکر کردند این تقابل می‌تواند با چیزی کمتر از یک پاسخ تحقیر‌آمیز برای بریتانیا پایان یابد؟ ایندیپندنت همچنین نوشت: ایرانیان با توجه به پرونده نازنین زاغری می‌دانند انگلیس چیزی بیشتر از یک «ببر کاغذی» نیست. در انتها این مطلب می‌افزاید تا زمانی که نخست‌وزیران انگلیس، کابینه‌ها و کارمندان ارشد دولتی خود را از توهمات اخلاقی آزاد نکنند و به پیامدهای عملکردشان بی‌توجه باشند، این کشور محکوم به تحقیر پی در پی در سطح ملی است.
  تمجید نخبگان عرب از قدرت اسلامی
در میان مقالات و گزارش‌های منتشر شده در سطح جهان درباره اقدام مقتدرانه ایران در توقیف نفتکش انگلیسی، مقاله روزنامه رای‌الیوم نیز قابل تامل است. روزنامه فرامنطقه‌ای رای‌الیوم در یادداشتی به قلم «فوزی بن‌یونس بن‌حدید» نویسنده تونسی با عنوان «پاسخ تهران به توقیف نفتکش ایرانی در جبل‌الطارق... این همان قدرتی است که می‌خواهیم»، قدرت ایران در مقابله به مثل با ابرقدرت‌ها را افتخاری برای جهان اسلام برشمرد. در این یادداشت آمده است: پس از آنکه ایران اعلام کرد یک نفتکش انگلیسی را توقیف کرده است، خشم انگلیس را برانگیخت. این کشور شروع کرد به تهدید کردن و دیگر فراموش کرد که یک نفتکش ایرانی را در تنگه جبل‌الطارق توقیف کرده است. این اتفاقات پس از این روی داد که تنگه هرمز شاهد تحرکات برای تحریک ایران در منطقه بود. رفتار ایران به منظور نشان ‌دادن مقابله به مثل بود. چیزی که امروز ما به‌ندرت در جهان اسلام شاهدیم. جهانی که شاهد شکست‌ها و مصیبت‌های پیاپی است. امروز پس از توقیف نفتکش انگلیسی روشن شد [مقابله با] ایران آنگونه که بولتون و نتانیاهو و غیر آن دو گمان می‌کنند، ساده و راحت نیست و با کشورهای قدرتمندی نظیر آمریکا، انگلیس و فرانسه به مقتضای حال رفتار می‌کند، یعنی با آنها همتراز است. این قدرتی است که ما می‌خواهیم؛ این رفتاری است که ما می‌خواهیم تا غرب متوجه شود قدرتی اسلامی در منطقه حضور دارد که نمی‌توانند ثبات آن را بر هم بزنند. در ادامه این نوشته آمده است: با این اقدام منطقی ایران، رئیس‌جمهور آمریکا مجبور شد برخوردی دیپلماتیک با ایران داشته باشد، زیرا زبان تهدیدی که رئیس‌جمهور آمریکا چه در توئیتر و چه در تریبون‌های رسانه‌ای به کار می‌برد، هیچ ثمری نداشت و اصلاً هیچ تأثیری روی ایران نداشت و بالعکس اصرار ایران را برای رویارویی مستقیم بیشتر کرد تا خود را قدرت خیره‌کننده‌ای نشان دهد که در برابر هرگونه تهدید مستقیم و غیرمستقیم مقاومت می‌کند و سیاست دندان برابر دندان را دنبال می‌کند. این ایران نیست که در منطقه و به‌طور ویژه تنگه هرمز بحران‌ساز است؛ ایران اوضاع را بخوبی مطالعه کرده و با دیگران طوری رفتار می‌کند که آنها با ایران رفتار می‌کنند. از همین رو کسی ایران را به‌خاطر اقداماتی که آمریکا و انگلیس آن را تحریک‌آمیز برمی‌شمرند، سرزنش نمی‌کند.
رای‌الیوم در ادامه می‌نویسد: در برابر این قدرت ایران که امروز به آن مفتخریم (زیرا قابل رقابت با قدرت آمریکا، انگلیس و اروپاست)، ایران از موضع قدرت وارد مذاکره می‌شود و تلاش می‌کند دیدگاه خود را با احترام متقابل و نه اتهام‌زنی و تحمیل تحریم‌های اقتصادی کمرشکن اعمال کند. امروز غربی‌ها متوجه نیستند ایران قدرتمند است و به هیچ قدرتی در دنیا اجازه توهین به آن یا تعرض به حقوقش را نمی‌دهد. این معادله میان ایران و غرب باقی می‌ماند تا وقتی که به توافقی نهایی دست یابند که آتش جنگی ویرانگر را در منطقه خاموش کند؛ جنگی که هیچ‌کسی از آن نفع نمی‌برد. بنابراین باید به طور جدی در مسأله دریانوردی بین‌المللی تأمل کنیم، زیرا همه دنیا به همین کشتی‌های تجاری که کالاها را با عبور از تنگه هرمز منتقل می‌کنند وابسته‌اند و تنگه هرمز براحتی تحت کنترل ایران است و هیچ جایگزین واقعی وجود ندارد تا دنیا را از تنگه هرمز بی‌نیاز کند. امروز ایران ارزش و قدرت خود را در مقابل جهان ثابت کرد و نشان داد یکی از ستون‌های اصلی اسلام در منطقه و جهان است و هیچ قدرت دیگری نمی‌تواند با آن روبه‌رو شود، زیرا با دشمنش مثل خودش رفتار می‌کند؛ سیاستی که دشمن بخوبی آن را در منطقه درک می‌کند، از همین رو قادر به رویارویی مستقیم نیست، زیرا اگر دست به حماقتی بزند، مطمئناً خواهد باخت.

 جک استراو: ایرانی‌ها حق دارند از «روباه استعمارگر» خشمگین باشند
وزیر اسبق خارجه انگلیس در یادداشتی در نشریه «دیلی‌میل» به سوابق اقدامات ضدایرانی انگلیس در تاریخ اشاره کرده و نوشته است مردم ایران حق دارند از لندن خشمگین باشند.
«جک استراو» این یادداشت را با ذکر خاطره‌ای از سفر تفریحی‌اش به ایران در سال ۲۰۱۵ آغاز کرده و نوشته است: در این سفر با یک تومار ضدانگلیسی و پس از آن هم با افرادی روبه‌رو شده است که به سوابق استعماری و ضدایرانی انگلیس اعتراض می‌کرده‌اند. او البته این موارد را به اعضای بسیج و سپاه پاسداران نسبت داده و نوشته به دلیل این اقدامات، مجبور شده 4 روز زودتر از برنامه، ایران را ترک کند. او که اخیرا کتابی را تحت عنوان «کار انگلیسی» منتشر کرده، نام این کتاب را به ضرب‌المثل «کار، کار انگلیسی‌هاست» نسبت داده و نوشته اگر لندن می‌خواهد دلایل تنش‌های اخیر در خلیج‌فارس را دریابد، باید به سابقه روابط 2 کشور رجوع کند. او سپس می‌نویسد: «آنها دلایل خوبی دارند تا از «روباه حیله‌گر و استعمارگر»
- لقبی که به ما داده‌اند - خشمگین باشند. ایران هرگز مستعمره بریتانیا نبوده اما این به آن معنا نیست که ما از این کشور برای رسیدن به ثروت و قدرت، بهره‌کشی نکرده‌ایم. مستعمره‌های‌مان حداقل جاده، شبکه فاضلاب و خط آهن به دست آوردند اما وضعیت در ایران کاملا برعکس بود؛ بریتانیا و روسیه، بعد از رقابت با هم برای کنترل این کشور، در نهایت به توافقی رسیدند که هرگونه ساخت خط‌آهن را تا دهه ۱۹۲۰ متوقف کرد.
در طول قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، ما با رشوه و فریب، ایران را به انجام خواسته‌های‌مان واداشتیم و هر وقت هم که اینها نتیجه نداد، در این کشور نیرو پیاده کردیم. ما در جنگ اول جهانی به این کشور تجاوز کردیم و با این کار به شکل‌گیری یک قحطی فاجعه‌بار کمک کردیم. در جنگ دوم جهانی، ما به همراه روس‌ها، این کشور را برای 5 سال - بین سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۶- اشغال کردیم. ما در سال ۱۹۴۱ شاه را کنار گذاشتیم و پسر ضعیف‌تر و حرف‌شنوتر او را سر کار آوردیم. زمانی که پارلمان ایران مبارزه‌ای 8 ساله را برای ملی کردن پالایشگاه عظیم و شبکه گسترده چاه‌های نفتی «بریتیش پترولیوم» آغاز کرد، پاسخ ام‌آی۶ و سیا راه‌اندازی یک کودتای موفق علیه محمد مصدق، نخست‌وزیر منتخب ایران در سال ۱۹۵۳ بود.  ما به تقویت شاه در نیمه و اواخر دهه ۱۹۷۰ کمک کردیم، آن هم در حالی که روشن بود او دارد پایگاه مردمی‌اش را - آن هم به شکلی فاجعه‌بار - از دست می‌دهد. در سال ۱۹۷۹ محمدرضا پهلوی در جریان انقلاب تحت رهبری آیت‌الله خمینی سرنگون شد و در نتیجه، جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. اما در دهه ۱۹۸۰ زمانی که صدام رئیس‌جمهور جدید عراق تصمیم گرفت بدون هرگونه توجیهی به ایران حمله کند، بدترین وضعیت سر رسید. در جنگ خونباری که شکل گرفت، صدها هزار نفر در 2 کشور جان خود را از دست دادند. تمام غرب - آمریکا، فرانسه، انگلستان - از عراق حمایت کردند. برای 8 سال، ایران عملا تنها بود. این کشور توانست از شکستی سنگین فرار کند اما این تجربه تلخ، بر هر آنچه پس از آن رخ داد اثر گذاشت و سوگیری کسانی را که امروز در قدرت هستند، شکل داد». استراو سپس با اشاره به سابقه ترورهای گروهک تروریستی منافقین در ایران و روابط گرم «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید با این گروهک، نوشته است: «بولتون تصور می‌کند اگر به تحریم ایران ادامه دهد، جمهوری اسلامی ایران تسلیم شده و برای رسیدن به توافق التماس می‌کند». دیپلمات انگلیسی می‌افزاید: «این رویکرد نتیجه نمی‌دهد، چرا که بر اساس برداشت غلط از روحیات ایرانی‌ها بنا شده است».
او با بیان اینکه تلاش آمریکا برای فشار به تهران، صرفا به افزایش اتحاد داخلی در ایران منجر شده، نوشته است: «پس از 2 قرن تحقیر، ایران بیش از هر چیز به دنبال احترام و به رسمیت شناخته شدن است». به گزارش فارس، در پایان این یادداشت آمده است: «من به عنوان کسی که در مرحله نخست مذاکرات هسته‌ای با ایران (بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶) به مدت 3 سال [با ایرانی‌ها] مذاکره کرده‌ام، می‌دانم اگر به ایران احترام بگذارید، رسیدن به توافق ممکن است. بدون این کار، این بازی موش و گربه در خلیج فارس و بی‌ثباتی مداوم در کل خاورمیانه، ادامه خواهد یافت. شاید نوع رفتار ایران را دوست نداشته باشیم اما فهمیدن دلایل این رفتار، می‌تواند حیاتی باشد».


Page Generated in 0/0202 sec