حسام آبنوس: داستانهای فانتزی به مرور در حال باز کردن جای خود در میان مخاطبان ایرانی هستند و حالا مدتی است شاهدیم نویسندههای ایرانی نیز به این سلیقه و خواست مخاطب داخلی واکنش نشان داده و آثاری در این زمینه خلق میکنند. برای مثال زدن آثار قابل توجهی را که در نوع خود برجسته هستند میتوان نام برد؛ آثاری که دنیاها در آنها خیالی تصویر میشوند و استفاده از مواردی همچون وقایع ماوراءالطبیعی، سحر و جادو، حس ششم و سفر در مکان و زمان از جمله فرآیندهای پیشبرنده داستان به شمار میرود. موجودات هیولایی و خیالی نیز بسیار در این ژانر استفاده میشوند؛ ژانری که مخاطب نوجوان را به خود جذب میکند ولی مخاطبان پر و پا قرصی در میان بزرگسالان هم دارد و نویسندههای قدری در آن دست به تولید اثر میزنند. «فاطمه مسعودی» نویسنده کودک و نوجوان که اخیرا اثری برای بزرگسالان از او منتشر شده، در اثری که با اقبال مخاطبان مواجه شده و به چاپ دوم نیز رسیده، سراغ این گونه رفته و اثری با مضامین قرآنی را در این قالب روایت کرده است؛ رمانی که برای مخاطب نوجوان نوشته شده و سرگرمکننده بودن ویژگی مهمی است که درباره آن باید ذکر شود. رمان «محمدجواد و شمشیر ایلیا» با یک ترس آغاز میشود؛ ترسی که در میان همه نوجوانها ممکن است یافت شود. او از تاریکی زیرزمین خانه و افرادی که در آنجا زندگی میکنند، میترسد و میخواهد برای یک مرتبه هم که شده بر ترس خود غلبه کند و با آدم فضاییهایی که در زیرزمین ساکن هستند، مبارزه کند. او یک روز این فرصت را پیدا میکند و... (ادامه داستان را خودتان بخوانید!)
این آغاز ماجرای شخصیت محمدجواد رمان «محمدجواد و شمشیر ایلیا» است؛ شخصیتی که پرداخت خوبی دارد و رفتارش مانند یک نوجوان است؛ نوجوانی که مانند نوجوانهایی که دور و بر خود میبینیم زندگی میکند و علایقی دارد؛ شخصیتی که اگر چیزی را نمیداند واقعا نمیداند و اگر تعجب میکند واقعا تعجب کرده است.
نویسنده برای رمانش از پیرنگ سفر سود جسته و شخصیت محمدجواد در سفری که زمان در آن معنای زمینی ندارد، اتفاقاتی را تجربه میکند که در سفرهای دیگر برایش روی نداده است. قدرت قلم مسعودی در این رمان به قدری توجهبرانگیز است که خواننده خود را در دل وقایع میبیند؛ وقایعی که تخیلی بودن آنها بر همه آشکار است ولی نویسنده دری را به روی خواننده باز کرده که نمیتوان از داخل شدن به آن صرف نظر کرد. نویسنده خواننده را در سفری به باغ قرآن همراهی میکند و به او نشان میدهد ما چگونه با کلام الهی برخورد میکنیم.
مضمونی که این نویسنده آن را دستمایه نوشتن کرده، قرآنی است. او با محوریت قرار دادن قرآنی که ما به دلیل مشغلههای روزمره آن را فراموش کردهایم، اثری برای نوجوانان خلق کرده تا به آنها یادآوری کند از چه گنج گرانبهایی بیبهره هستند. مسعودی در «محمدجواد و شمشیر ایلیا» به ورطه شعار دادن نیفتاده و تلاش کرده اثری داستانی با فراز و فرودهای داستانی خلق کند که در آن پیام مدنظرش را نیز به مخاطب منتقل کند.
نکتهای که نباید از قلم بیفتد این است که در اواسط کتاب ضرباهنگ کتاب افت میکند و خواننده به دلیل طولانی شدن روایت کتاب، از شخصیت محمدجواد در باغ قرآن، دچار خستگی خواهد شد که البته این حالت خیلی دوام نمیآورد. او در اثرش در عین حالی که قصه تعریف میکند، اصول آموزش قرآن را نیز با زبان قصه بازگو میکند. نویسنده اثرش را با محوریت مضامینی مثل حدیث ثقلین و آیاتی از قرآن شکل داده ولی هیچکدام اینها سبب نشده در کارش شعار بدهد و اثری کلیشهای خلق کند. رمان «محمدجواد و شمشیر ایلیا» اثری است با مضمون دینی که نویسنده از فرم و زبانی تازه برای رساندن پیامش بهره برده؛ اتفاقی که در کمتر اثر دینی میتوان سراغ گرفت ولی مسعودی بخوبی از پس آن برآمده است. فضاسازیها مبتنی بر واقعیت است و اتفاقاتی که در بخشهای مختلف روی میدهد سبب میشود خواننده برای خواندن ادامه رمان ترغیب شود. گفته میشود سرگرمی مقوله مهمی در آثار و محصولات فرهنگی است. اگر اثری فاقد عنصر سرگرمی باشد و نتواند مخاطب را سرگرم کند، نباید انتظار موفقیت از آن داشت و به عبارتی محکوم به شکست است ولی باید درباره رمان «محمدجواد و شمشیر ایلیا» این نکته را تاکید کرد که اثر سرگرمکنندهای پیش روی مخاطب قرار دارد و خواننده در مواجهه با آن میتواند علاوه بر سفر به باغ قرآن، سرگرم شود و از خواندن یک رمان لذت ببرد؛ رمانی که مفاهیم عالی در آن به صورت هنرمندانه مطرح شده و تلاش میکند خواننده را با این زبان به سمت مضمونی عالی جذب کند. رمان «محمدجواد و شمشیر ایلیا» اثر فاطمه مسعودی را نشر کتاب جمکران در ۲۲۰ صفحه با قیمت ۲۰ هزار تومان روانه کتابفروشیها کرده است.