شانزدهمین قسمت از برنامه تلویزیونی «هفت» با موضوع بررسی فیلم «قصر شیرین» و مستند «خبرنگاری جنگ» روی آنتن رفت. به گزارش «وطن امروز»، در این برنامه رضا میرکریمی، کارگردان فیلم «قصرشیرین» میهمان این هفته میز گرد نقد برنامه «هفت» بود. میرکریمی در این برنامه با اشاره به جهان فیلمسازی خود، اظهار داشت: در فیلمهای خود به دنبال این هستم که حال آدمها خوب باشد، چون اساساً آدم امیدواری هستم. معنای تلخی در فیلمهای خود را نمیفهمم، باید یاد بگیریم در شرایطی که هستیم امیدوار باشیم. وقتی تمام کرامات شخصیت قهرمان محو و همسو با شرایط تلخ اطراف خود میشود میتوان آن فیلم را تلخ نامید. فیلمهای من تلخ منفی نیست. در «یک حبه قند» سرخوشی و شادابی جزو داستان است؛ یک نیمه شاداب دارد و در نیمه دوم با مرگ شوخی میکند. وی با اشاره به دشواریهای کار با کودک، اظهار داشت: وقتی فیلمنامه را مینوشتیم نمیدانستم بچهها را از کجا پیدا کنم، چون بازی گرفتن از بچهها سخت است. بچههایی که آوردیم با سختی کار آشنا بودند، باید یاد میگرفتند بدون اینکه کسی مقابلشان باشد بازی کنند. باید4-3 نقطه حسی را بازی کنند، بچهها باهوش بودند. تکنیکهایی هم وجود دارد. میرکریمی همچنین در این برنامه پیرامون ظرفیتهای بازار فیلم جشنواره جهانی فیلم فجر، اظهار داشت: در جشنوارههای اروپایی فیلم ایرانی فروش نمیرود و اگر هم فروش برود اندک است. درباره قاعده صحبت میکنم. الآن 2 قطب داریم؛ یکی آمریکای شمالی است که اقبال کمی به فیلمهای ایرانی نشان میدهد و دیگری چین است که تمایل به فیلمهای ایرانی دارد. استقبال از سریال یوسف پیامبر در بنگلادش واقعاً عجیب بود. یک بیماری از زمان قاجار در ما وجود دارد که همیشه تمایل به غرب داریم، درحالیکه کشورهای دیگر هم بازار محسوب میشوند. درباره حضور در سینمای افغانستان و پاکستان نیز تمایلی وجود ندارد. در ادامه این برنامه حسن شمشادی میهمان «هفت» بود تا درباره مستند «خبرنگاری جنگ» اثر وحید چاوش با بهروز افخمی به گفتوگو بنشیند. شمشادی در این برنامه با اشاره به سابقه خود در خبرنگاری جنگ، اظهار داشت: ۲۰ فروردین ۸۳ به عراق اعزام شدم و 3 سال در عراق بودم و دوباره 4 سال و نیم به سوریه اعزام شدم. عراق و سوریه تجربهای جدید برای من بود. شدت درگیریها و تلفات غیرنظامیها در عراق در آن زمان بسیار زیاد بود. وی درباره حضور برخی خبرنگاران اروپایی-آمریکایی در عراق اظهار داشت: بنا بر آنچه عیناً در عراق دیدم و حضوری صحبت کردم، خیلی از این خبرنگاران در امنترین نقطه عراق بودند. خیلیها میگفتند از منطقه سبز بیرون نمیآییم و این را با آژانسی که خبرنگار میفرستد در ابتدا مطرح میکردند. آنها با محافظ رفتوآمد میکردند. در مناطقی که امکان درگیری بود کمتر آنها را میدیدیم. خانم کریستین امانپور را دیدم که خیابان را بستند و آرایش نظامی گرفتند و از ماشین بهسرعت پیاده شدند و یک دقیقه فیلم گرفتند و سریع سوار ماشین شدند. آنها از این طریق سعی دارند گزارشها را باورپذیرتر کنند.