حسین مدرسی: گام چهارم کاهش تعهدات هستهای ایران با تزریق گاز به سانتریفیوژهای موجود در فردو برداشته شد.
به گزارش «وطن امروز»، روز پنجشنبه مخزن ۲۸۰۰ کیلویی که حاوی حدود ۲۰۰۰ کیلوگرم گاز هگزافلوراید اورانیوم (UF6) بود تحت نظارت بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی پس از انتقال از مجتمع غنیسازی شهید احمدیروشن (نطنز) به مجتمع غنیسازی شهید دکتر علیمحمدی (فردو) در سالن خوراکدهی مجتمع فردو قرار گرفت و فرآیند تزریق گاز به سانتریفیوژهای مستقر در فردو از سرگرفته شد.
آغاز گازدهی به سانتریفیوژهای مستقر در فردو پس از آن انجام شد که در نتیجه توافق هستهای میان ایران و کشورهای 1+5 موسوم به برجام، تاسیسات فردو از یک تاسیسات غنیسازی اورانیوم به مرکز تحقیق و توسعه تغییر کاربری داده بود و از آن زمان یعنی بیش از 4 سال، غنیسازی در این تاسیسات «تعطیل» شده بود.
آغاز غنیسازی در فردو اما برخلاف گامهای پیشین که بیشتر حالت «نمادین» و «صوری» داشت، یک اقدام عملی و رو به جلو است اما با توجه به عدم پایبندی طرف مقابل به تمام تعهداتش، ناکافی به حساب میآید.
چرا گام چهارم ایران «کافی» نیست؟
1- ایران در حالی آغاز به غنیسازی اورانیوم با غنای 3 تا 5 درصد کرده است که در شرایط قبل از برجام، در تاسیسات فردو اورانیوم با غنای 20 درصد تولید میشد.
میزان ذخایر ایران تا قبل از مذاکرات ژنو در سال 1392 به 246 کیلوگرم رسیده بود. با روی کار آمدن دولت روحانی در سال 1392 و آغاز دور جدید گفتوگوها به سرپرستی محمدجواد ظریف، تعلیق غنیسازی 20 درصد در فردو جزو اهداف اولیه مذاکراتی طرف غربی به حساب میآمد، هدفی که آذر همان سال برای کشورهای آمریکا و 3 شریک اروپاییاش حاصل شد.
اما غنیسازی 20 درصد از چند جهت برای ایران اهمیت داشت.
اول آنکه غنیسازی در این مقیاس نیاز ایران به کشورهای غربی برای تامین سوخت نیروگاه مهم تهران و در نتیجه نیاز بیماران به رادیودارو را رفع میکرد.
دوم ایران میتوانست براساس اختیاراتی که انپیتی برای کشورهای عضو در نظرگرفته با فروش سوخت 20 درصد کسب درآمد کند. همانند آرژانتین که اواخر دهه 60 شمسی در ازای 100 کیلو اورانیوم 20 درصد رقمی معادل 5 میلیون دلار از ایران دریافت کرد.
سوم ایران با استفاده از اورانیوم 20 درصد میتوانست غنیسازی در سطح بالاتر را نیز تجربه کند. مثلا برای سوخت برخی زیردریاییها و کشتیهای غولپیکر نیاز به اورانیوم 45 تا 50 درصد است.
برای به دست آوردن اورانیوم در مقیاس بالاتر باید اورانیوم با غنای 20 درصد فرآوری شود و این امکان وجود ندارد که بتوان به یک باره اورانیوم 5 درصد را به اورانیوم بالاتر از 20 درصد رساند.
و چهارم آنکه اورانیوم 20 درصد قابلیت فرار هستهای ایران را بالا برده بود.
هر چند ایران بارها به صورت رسمی اعلام کرده بود که به دنبال ساخت بمب اتم نیست اما توانایی ایران در تولید اورانیوم 20 درصد این ترس را در میان غربیها بهوجود آورده بود که در صورت برخورد نامتعارف با ایران بهعنوان مثال حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران، جمهوری اسلامی کمتر از 6 ماه اورانیوم
20 درصد خود را به اورانیوم 90 درصد تبدیل میکند و به دنبال ساخت بمب اتم میرود. در واقع فرار هستهای هیچگاه از سوی ایران بالفعل نمیشد اما ایران با همین برگه میتوانست بزرگترین امتیازات را از غرب بگیرد.
با این حال، کشورهای غربی در ادامه مذاکرات هستهای که به برجام منتهی شد چند گام دیگر جلو آمدند. تیم مذاکرهکننده ایران در نتیجه برجام درباره سطح غنیسازی در فردو موافقت کرد که 1- ذخایر اورانیوم 20 درصد ایران را از بین ببرد. 2- غنیسازی 20 درصد در فردو تعطیل و 3- هر سطح از غنیسازی در فردو تعطیل شود. حال بعد از خروج آمریکا از برجام و عدم پایبندی طرف اروپایی به تعهدات برجامیاش، ایران در واکنش به این «بدعهدی» تصمیم گرفت بالاخره در گام چهارم، یک گام «فرابرجامی» بردارد اما گام چهارم ایران تنها محدود به رفع یکی از محدودیتهای فردو شده است.
همانگونه که در بالا گفته شد در نتیجه برجام غنیسازی در فردو تعطیل شده بود. ایران ناظر به همین محدودیت، اقدام به آغاز غنیسازی در فردو کرده است اما برخلاف شرایط ماقبل برجام، ایران به سمت غنیسازی 20 درصد در فردو نرفته است.
به بیان دیگر، گام عملی ایران که توأم با تاخیر بوده، ناقص نیز هست، چرا که به جای غنیسازی اورانیوم 20 درصد به غنیسازی اورانیوم در سطح 3 تا 5 درصد روی آورده است.
2- تعداد سانتریفیوژهای فعال در فردو یکی دیگر از محدودیتهایی بود که تیم مذاکرهکننده ایران در نتیجه برجام درباره آن با طرف مقابل به توافق رسید. بر اساس برجام، ایران متعهد شد «1044 ماشین IR1 در قالب 6 آبشار در یک بال در تاسیسات فردو باقی خواهد ماند. 2 عدد از این آبشارها به همراه زیرساختهای مربوط بدون اورانیوم به چرخش ادامه خواهد داد و از جمله از طریق اصلاح مقتضی زیرساختها، برای تولید ایزوتوپهای پایدار منتقل خواهد شد. 4 آبشار دیگر به همراه همه زیرساختهای مربوط به صورت ساکن باقی خواهد ماند. همه سانتریفیوژهای دیگر و زیرساختهای مرتبط با غنیسازی جمعآوری و تحت نظارت مستمر آژانس به نحو مشخص شده در پیوست یک، انبار خواهد شد».
تیم مذاکرهکننده ایران در حالی با استقرار 1044 سانتریفیوژ در فردو موافقت کرد که پیش از برجام در فردو 2976 سانتریفیوژ فعال در قالب 16 آبشار وجود داشت که همگی این سانتریفیوژها اورانیوم با غنای 20 درصد تولید میکردند. همانطور که در متن برجام ذکر شده ایران باید تعداد سانتریفیوژهای خود را به 1044 سانتریفیوژ IR1 کاهش دهد.
به بیان دیگر ایران نهتنها با کاهش تعداد سانتریفیوژها موافقت کرد، بلکه متعهد شد تنها از سانتریفیوژهای مدل IR1 استفاده کند. رفع این محدودیتها، یعنی بازگشت به شرایط ماقبل برجامی، پاسخ عملی و منطقی به بدعهدی طرف اروپایی و آمریکایی در اجرای برجام است. پاسخ متوازن ایران درباره فردو علاوه بر غنیسازی 20 درصد، باید شامل راهاندازی 16 آبشار سانتریفیوژ و همچنین بهرهگیری بدون محدودیت از سانتریفیوژهای پیشرفته مانند IR6 یا IR2M باشد که بهعنوان مثال سانتریفیوژ IR2M چهار برابر مدل IR1 قدرت غنیسازی دارد. درکنار این اقدام، بر اساس مصوبه مجلس، دولت موظف است در صورت عدم پایبندی طرف مقابل علاوه بر قطع همکاریهای داوطلبانه ظرف 2 سال ظرفیت غنیسازی کشور را به 190 هزار سو افزایش دهد. در بند سوم مصوبه مجلس آمده است: «دولت موظف است هرگونه عدمپایبندی طرف مقابل در زمینه لغو مؤثر تحریمها یا بازگرداندن تحریمهای لغوشده یا وضع تحریم تحت هر عنوان دیگر را بهدقت رصد کند و اقدامات متقابل در جهت احقاق حقوق ملت ایران انجام دهد و همکاری داوطلبانه را متوقف کند و توسعه سریع برنامه هستهای صلحآمیز جمهوری اسلامی ایران را سامان دهد بهطوری که ظرف مدت 2 سال ظرفیت غنیسازی کشور به یکصد و نود هزار سو افزایش یابد. شورای عالی امنیت ملی مرجع رسیدگی به این موضوع است. دولت باید ظرف مدت 4 ماه برنامه خود را برای این منظور جهت تصویب به شورا ارائه کند».
دولت روحانی نهتنها از جهت «فنی» پاسخ بدعهدی طرف مقابل را نداده، بلکه از جهت «قانونی» نیز فاصله بسیاری با قانون مصوب مجلس دارد. دولت همچنان دلخوش به مذاکره با غرب است با این حال آبی تاکنون برای روحانی و تیم مذاکرهکنندهاش از مذاکره و توافق گرم نشده، البته مذاکره آنقدر برای صاحب تئوری «بستن با کدخدا» جذابیت دارد که بخواهد همچنان نسبت به تجربه برجام فراموشکار باشد.
چرا فردو مهم است؟
فردو تنها سایت هستهای جمهوری اسلامی است که اصول روز پدافند غیرعامل در آن بخوبی رعایت شده و از لحاظ نظامی بسیار استراتژیک است.
نزدیکی مرکز غنیسازی فردو به تهران یا به تعبیری قلب کشور، از مزیتهای این مرکز فوقپیشرفته غنیسازی است که آن را از سایر مراکز تاسیسات هستهای ایران جدا میکند.
فردو 40 متر زیر زمین بوده و 90 متر پوشش کوه دارد، یعنی 130 متر ضریب عدم دسترسی برای انهدام که عملاً مورد حمله قرار گرفتن این سایت را برخلاف نطنز، غیرممکن کرده است؛ گفته میشود بمب 400 میلیون دلاری سنگرشکن آمریکا معروف به «مادر بمبها» نیز قادر به انهدام آن نیست.
تمام تاسیسات مورد نیاز غنیسازی در فردو برخلاف نطنز در زیر زمین بوده و قابل انهدام نیست.
ایران فرآیند غنیسازی 20 درصد خود را در فردو انجام میداد
فردو محل ذخیرهسازی اورانیوم با غنای 20 درصد بوده است.
نحوه طراحی و چینش سانتریفیوژها (با بهکارگیری نسلهای جدید سانتریفیوژ) در فردو بدون هیچ تغییری دارای قابلیت غنیسازی برابر میزان مورد نیاز کشور است.
دقت در چینش نیروها و تمهیدات لازم، درز اطلاعات را از این مرکز محدود کرده است.
سامانه ضدموشکی اس 300 که یکی از اهداف استقرار آن محافظت از تاسیسات هستهای بوده در نزدیکی تاسیسات هستهای فردو جایگذاری شده است.
به بیان دیگر، رعایت اصول پدافند عامل و غیرعامل مهمترین رکن ضربهناپذیری فردو است که در صورت حمله نظامی به تاسیسات هستهای، این مرکز میتواند بدون هیچ محدودیتی به فعالیتهای خود ادامه دهد.