* حمایت آمریکاییها
بعد از تونی بلر نوبت به آمریکاییها رسید تا از این تشکل تازه تاسیس بینام و نشان حمایت کنند. مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالاتمتحده با استناد به خبر نیویورکتایمز، در توئیتر خود به دولتهای عربی توصیه کرد از بایکوت رژیم صهیونیستی دست برداشته و با تلآویو تعامل کنند. پمپئو در توئیتر خود نوشت: زمان آن است که کشورهای عربی از بایکوت دست برداشته و با اسرائیل تعامل کنند. تفرقه در خاورمیانه، مساوی با بیثباتی است. پمپئو در ادامه نوشت: اندیشمندان عربی که جان خود را به خطر انداخته و شجاعانه از چشمانداز صلح و همزیستی مسالمتآمیز در منطقه حمایت کردهاند، نباید توبیخ شوند؛ به گفتوگو نیاز داریم.
* جزئیات جدید از زبان صهیونیستها
بعد از تونی بلر و مایک پمپئو نوبت به خود اسرائیلیها رسید تا خبرهایی را در این زمینه منتشر کنند. ایوب قرا، وزیر سابق اسرائیلی در گفتوگو با شبکه «i۲۴NEWS» مدعی شد همه شهروندان اسرائیلی از سال آتی میلادی میتوانند با کشورهای عرب حوزه خلیجفارس منافع سیاسی و اقتصادی داشته باشند و به آن کشورها سفر کنند. وی که اخیرا به امارات سفر کرده بود سفرش را تاریخی و بزرگ خواند و گفت: عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عرب حوزه خلیجفارس پس از طرح صلح آمریکا برای فلسطین و رژیم صهیونیستی موسوم به «معامله قرن» علنی خواهد شد. قرا همچنین در ادامه تأکید کرد که ارتباط با سران و مسؤولان بحرینی را آغاز کرده است.
وزیر سابق اسرائیلی که عضو حزب لیکود است، ادامه داد: شرایطی که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل را احاطه کرده، مسأله عادیسازی علنی روابط را به تعویق انداخته است. وی درباره ایده کشیدن خط لوله گاز از اراضی اشغالی به عربستان نیز گفت: عربستان میتواند به این ایدهها واقعیت ببخشد و طرح آن از سوی یک کشور حاشیه خلیجفارس مطرح شده است. قرا همچنین تأکید کرد در حال همکاری با یک شرکت عربی برای ترتیب سفر از عربستان و امارات به اراضی اشغالی است و پس از مدتی مسلمانان دارای گذرنامه [رژیم] صهیونیستی میتوانند با گذرنامههای خود وارد مکه شوند. وی در ادامه درباره دیدار بنیامین نتانیاهو و محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان نیز گفت به دلیل حساسیت موضوع نمیتواند به چنین سوالی پاسخ دهد. وزیر سابق اسرائیلی در پایان تصریح کرد یک شاهزاده اماراتی برای درمان همسرش در یکی از بیمارستانهای اسرائیل به اراضی اشغالی سفر و با رهبران و مقامات این رژیم دیدار کرده بود. در همین ارتباط یسرائیل کاتس، وزیر خارجه اسرائیل هم سهشنبه ۶ آگوست (۱۵ مرداد) سال جاری در نشست کمیته امور خارجی و دفاعی پارلمان اسرائیل (کنست) درباره دیدارهای خود با یکی از مقامات بلندپایه امارات عربی متحده در ماه ژوئن صحبت کرده بود. او آن زمان برای شرکت در یکی از نشستهای سازمان ملل متحد به ابوظبی سفر کرده بود.
در ماههای اخیر دولت آمریکا و چند دولت عربی از جمله عربستان سعودی و بحرین، تلاشی آشکار را برای عادیسازی تدریجی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی آغاز کردهاند. سفر هیأتهای تجاری، فرهنگی، ورزشی و پزشکی از رژیم صهیونیستی به کشورهای عربی و آغاز روابط در سطح NGOها از جمله این تلاشها بوده است.
واقعیت این است که اسرائیل پیش از این از بهبود روند صلح خاورمیانه بهعنوان ابزاری برای نزدیکی به اعراب استفاده میکرد اما از سال گذشته میلادی پروژه صلح خاورمیانه را از اساس از پروژه نزدیکی به اعراب جدا و با جدیت بیشتری آن را دنبال کرد.
علت شتاب سیاست نزدیکی اسرائیل به اعراب در دوره نتانیاهو هم چیزی نبود جز ترساندن آنها از ایران. رسانههای غربی و عبری مدام در تحلیلهای خود اینگونه وانمود میکنند که شکست داعش در عراق و سوریه و تمایل آمریکا به کوچ امنیتی از خلیجفارس معنایی جز افزایش قدرت ایران در منطقه ندارد. از آنجا که در عالم سیاست هم گفتهاند «دشمن دشمن من، دوست من است» پس نتانیاهو توجیه بیشتری برای این رابطه و پیگیری آن پیدا میکند.
اولین گام در این زمینه را عمانیها برداشته و زمین را برای اسرائیل مسطح کردند، به گونهای که نتانیاهو در تاریخ 26 ماه اکتبر سال گذشته به دعوت سلطان قابوس بنسعید، پادشاه عمان به این کشور سفر و با وی دیدار و گفتوگو کرد.
اولین اعتراف به این موضوع سخنان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل بود که ۱۶ دسامبر سال گذشته میلادی در کنفرانس سفرای این رژیم در آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا در مقر وزارت خارجه اسرائیل گفت: در حال حاضر ما در مسیر عادیسازی روابط با اعراب هستیم، بدون اینکه پیشرفتی در روند سیاسی با فلسطینیان حاصل کنیم. نتانیاهو به صراحت در همین سخنرانی خود میگوید رابطه با اعراب برای ایجاد شرایطی جدید (شما بخوانید فشار) در گفتوگوهای بین اسرائیل و فلسطینیان است. یعنی بهعنوان مثال عربستان یا امارات به نیابت از اسرائیل بر گروههای فلسطینی برای پذیرش شرایط اسرائیل فشار وارد میکنند. اینگونه به نظر میرسد که اسرائیل به دنبال پیاده کردن مدل مشابه ارتباطی خود با ترکیه، با اعراب است. به این معنی که اختلافات در سطح خاصی کنترل شود و در عوض رابطه در سطوح مختلف گسترش یابد. به نظر میرسد اسرائیل از ادامه رابطه عاشقانه پنهانی با حاکمان عرب خسته شده و به دنبال علنی کردن این رابطه است تا بتواند از مزایای آن در جهان برخوردار شود و اعراب را نیز ناچار به بازی در پازل خود کند.
* نظرسنجیها چه میگوید؟
اواخر سال ۲۰۱۸، به سفارش انستیتو واشنگتن، یک موسسه نظرسنجی معتبر و خصوصی در منطقه پیمایشی اجرا کرد که نمونه افرادی که معرف جوامع 6 کشور عرب باشند، در آن مورد پرسش قرار گرفتند. پاسخهای شرکتکنندگان امارات عربی متحده، عربستان سعودی، کویت، اردن، لبنان و مصر نشان میدهد در بیشتر این کشورها، فقط حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد مصریها، اردنیها، اماراتیها، و سعودیها حداقل «کمی» قبول دارند که کشورهای عرب بدون در نظر گرفتن مسأله فلسطین باید با اسرائیل کار کنند. البته هنوز نصف شرکتکنندگان مصری با این موضوع بشدت مخالفند، که بالاترین میزان مخالفت در بین این کشورهاست. کویتیها هم با ۱۳ درصد، کمترین موافقت را با این ایده داشتهاند. به عبارت دیگر، برخلاف تصور موجود، افکار عمومی جهان عرب همچنان مخالف ارتباط رهبران کشورهایشان با اسرائیل هستند و حاکمان دیکتاتور عرب خود تصمیم به این رابطه گرفتهاند.
اقدامات تبلیغاتی صهیونیستها
دکتر حسین شیخالاسلام*: رژیم صهیونیستی این روزها در یکی از بغرنجترین دورانهای خود از منظر سیاست داخلی و افکار عمومی به سر میبرد. بحران سیاسی برای انتخاب کابینه و فساد سیاسی و مالی مقامات ارشد این رژیم موجی از بیاعتمادی و ناامیدی را در بین مردم ایجاد کرده است. در شرایطی که پس از 2 دوره انتخابات در یک سال هنوز کابینه موقت مسؤول اداره امور است، شاهد این هستیم که اقدامات خطرآفرین بیشتری از سوی نتانیاهو انجام میشود که در نهایت منجر به ناامنتر شدن منطقه و حملات تلافیجویانه به سرزمینهای اشغالی شده است. ترور فرماندهان جهاد اسلامی و حمله به غزه و سوریه را میتوان شاهد عینی این ادعا دانست. درکنار این اقدامات اظهارنظرهای جنجالی و غیرواقع از سوی نخستوزیر رژیم صهیونیستی و حامیان وی نیز بر پیچیدگی این بحرانها میافزاید. صحبتهای پمپئو در رابطه با قانونی بودن شهرکسازیها در کرانه باختری اعتراضات جدی در کشورهای اسلامی و برخی کشورهای اروپایی به همراه داشت. تداوم این تاکتیک در بین حامیان نتانیاهو برای از بین بردن تمرکز روی پرونده فساد وی سبب شده دامنه گستاخی حامیان وی به اینجا برسد که یکی از وزرای سابق این رژیم و هم حزبی نتانیاهو اعلام کرده است « سفر اخیرش به امارات «تاریخی و بزرگ» بوده و عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عرب حوزه خلیجفارس پس از طرح صلح آمریکا برای فلسطین و اسرائیل موسوم به «معامله قرن» علنی خواهد شد. همه شهروندان اسرائیلی از سال آینده میلادی میتوانند با کشورهای عرب حوزه خلیجفارس منافع سیاسی و اقتصادی داشته باشند و به آن کشورها سفر کنند». به فرض صحت ادعای سفر وی به امارات و ارتباط پنهان مقامات این رژیم با حکام کشورهای حاشیه جنوب خلیجفارس، باید گفت ادعای فراهم شدن امکان سفر شهروندان این رژیم به کشورهای عربی پایه و استدلال متقنی ندارد و صرفا یک اقدام تبلیغاتی برای خارج کردن نتانیاهو از منجلابی است که در آن گرفتار شده است.
برای اثبات این ادعا باید نگاهی به تحولات دهه گذشته داشته باشیم، جایی که اسرائیلیها دسامبر سال 2008 به غزه حمله کردند و جنگ 22 روزه را به راه انداختند. شدت صدمات وارده به مردم غزه به دلیل استفاده رژیم صهیونیستی از تسلیحاتی نظیر خمپارههای فسفری و بیانیه سازمان ملل در رابطه با بهکارگیری این تسلیحات و نقض فاحش حقوق بشر از سوی این رژیم سبب شد نهضت جهانی مردمی علیه رژیم صهیونیستی شکل بگیرد. دامنه این اعتراضات به جایی رسید که شهروندان اتحادیه اروپایی اعلام کردند تا زمانی که روی کالاهای اسرائیلی محل تولید آنها درج نشود، از خرید این کالاها امتناع خواهند کرد. همین امر سبب شد کالاهای مربوط به هر منطقه مشخص شود و مردم اتحادیه نیز در پی آن از خرید کالاهایی که در شهرکهای بعد از سال 1967 تولید شده بود صرفنظر کردند. مطابق توافق این رژیم با اتحادیه اروپایی، کالاهای تولید شده در سرزمینهای اشغالی که به این اتحادیه صادر میشود معافیتهای گمرکی قابل توجهی دارد و این حرکت مردمی ضربه قابل توجهی به اقتصاد صهیونیستها وارد کرد. این رویکرد جهانی به رژیم صهیونیستی که تاکنون نیز تداوم داشته و بعد از حمایتهای پمپئو و ترامپ از شهرکسازیها شدت گرفته است سبب شده مقامات سیاسی کشورهای غیراسلامی نیز تحت تاثیر افکار عمومی داخلی خود با این رویه مخالفت کنند. از این رو است که حتی حکام کشورهای عرب حاشیه جنوبی خلیجفارس نیز حداقل در ظاهر و برای حفظ حکومت خود این اقدامات را محکوم میکنند. ضمن اینکه اگر حکام این کشورها نیز راضی به معامله شوند، این معامله منجر به صلح نخواهد شد و صرفا توافقی پنهان در کاخهایی خواهد بود که سالهاست به نمادی از ظلم و تبعیض علیه مردم این کشورها تبدیل شده است. بدون شک معامله قرن جایگاهی در آینده منطقه نخواهد داشت و صلح از مذاکرات پنهان در کاخها به دست نخواهد آمد. تشکیل دو دولت و تبعید مردم فلسطین از سرزمین اجدادیشان رخ نخواهد داد و سرانجام همانطور که رهبر حکیم انقلاب فرمودند، جامعه جهانی و مردم سرزمینهای اشغالی صرفنظر از اینکه یهودی باشند یا مسلمان به این نتیجه خواهند رسید که همهپرسی در این سرزمین درستترین راهکار است و دنیا شاهد یک کشور مستقل فلسطینی متشکل از شهروندان مسلمان، یهودی و دیگر مذاهب خواهد بود.