چرا آمریکا چارهای ندارد جز اینکه کف خیابانهای لبنان، عراق و ایران با انقلاب اسلامی بجنگد؟
شروین طاهری: برای ژنرال 5 ستارهای که مخوفترین کارزارهای جنگی معاصر را از ویتنام تا عراق و افغانستان تجربه کرده است، هیچ چیز تلختر از این نیست که در آستانه سالگرد اخراجش از بالاترین منصب نظامی کشورش توسط رئیسجمهور، جانشین رزم ندیده و آکادمیکش در همان سمت اقدام به خراب کردن وجهه او و همرزمانش نزد افکار عمومی کند.
این همان خشمی بود که «سگ دیوانه» پنتاگون را واداشت تا کنج انزوای بازنشستگی را موقتا ترک کرده و راهبرد نظامی رئیس سابق خود در کاخ سفید را زیر سوال ببرد. مطابق آنچه روزنامه واشنگتنپست منتشر کرده است، جیمز متیس، وزیر دفاع پیشین و مغضوب دونالد ترامپ، جمعه گذشته پای صحبت همکاران جمال خاشقجی مقتول نشسته تا در حقیقت پاسخ سیاهنمایی کاخ سفید و پنتاگون را علیه دوران فرماندهی ارشدش در جریان اشغال افغانستان بدهد.
او ابتدا در مقام دفاع از اتهاماتی برآمد که مقاله افشاگرانه واشنگتن پست- به احتمال زیاد با اشاره مارک اسپر، وزیر دفاع جدید و صفر کیلومتر آمریکا- به متیس و دیگر مقامات نظامی و دولتی دوران بوش و اوباما وارد آورده بود. بر اساس این گزارش، در دوران دولتهای 2 رئیسجمهور پیشین ایالات متحده که جنگ و تجاوز 18 ساله علیه افغانها را به اسم جنگ با طالبان و تروریسم به راه انداخته و تداوم دادند، فرماندهان ارشد پنتاگون و دولتمردان بهصورت سیستماتیک و گسترده درباره سوءاستفاده از بودجههای نظامی و بازسازی این کشور جنگزده و آمار تلفات و خرابیها دروغ میگفتند تا با هدف ادامه اشغالگری، تصویری مطبوعتر از جنایتهای آمریکا در خاورمیانه به افکار عمومی دهند. متیس پس از واقعه 11 سپتامبر یکی از فرماندهان اصلی سنتکام (مرکز فرماندهی ارتش تروریست آمریکا) در جریان لشکرکشی به افغانستان و سپس عراق به بهانه جنگ با تروریسم و طبعا مسؤول مستقیم بسیاری از این اطلاعات دروغ محسوب میشود. البته او تلاش کرد ابتدا واکنشی سرد به این موضوع نشان دهد و اعلام کرد گزارش اخیر که بر اساس مصاحبههایی با بیش از 400 مقام وقت تالیف شده، بیشتر نوعی تحقیقات بوده تا افشاگری و اینکه همان زمان او و همقطارانش خیلی از واقعیات مکتوم را در این باره میدانستهاند.
اما واکنش داغ این گرگ بالان دیده آنجا بود که به جای دفاع جانانه از خود دست به حمله به اردوی رقیب زد و تحرکات افشاگرانه از سوی رئیس فعلی دستگاه نظامی آمریکا، مایک اسپر را که قطعا با اشاره ترامپ برای زیر سوال بردن راهبرد نظامی 2 رئیسجمهور قبلی و همین طور زدن شخص متیس- که این اواخر با ترامپ درافتاده بود- انجام شده، به قیمت یک افشاگری بزرگتر درباره هژمونی آمریکایی پاسخ داد.
متیس تقریبا 11 ماه و نیم پس از استعفانامه آتشینش خطاب به ترامپ که به اخراج زودهنگام او از سمت وزارت دفاع منجر شد، مجبور شد برای اعاده حیثیت از خود تعارف را کنار گذاشته و اختلاف دیدگاه فاحش خود به عنوان یک مرد جنگی کارکشته را با دیدگاه سطحی و کاسبکارانه رئیسجمهور حال حاضر ایالات متحده به مقوله هژمونی نظامی عیان کند.
او در نشست واشنگتنپست، با خواندن فاتحه برای گلوبالهاوک، داغ سرنگونی پیشرفتهترین پهپاد جاسوسی آمریکا توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر فراز حریم هوایی جنوب ایران در روز 30 خرداد سال جاری را برای ترامپ و اسپر تازه و بهطور تلویحی فاش کرد واشنگتن به دنبال هدف قرار گرفتن پرنده 150 میلیون دلاریاش با قابلیت پرواز شناسایی 24ساعته و نامریی تا ارتفاع 20 کیلومتر از سطح زمین بر فراز مساحتی به اندازه کشور یونان، دچار شوک نظامی شده است. متیس با یادآوری این شکست اصل تصمیم کاخ سفید برای ورود به حریم ایران را زیر سوال برد و گفت:«هنگامی که وارد این کار شوید، وارد فرآیندی میشوید که اساسا پیشبینیناپذیر است؛ جنگ است یا یک اقدام جنگی».
این در حالی است که گفته میشود متیس به عنوان خبرهترین مقام آمریکا در میدان جنگ و عملیاتیترین ژنرال پنتاگون، طی 2 دهه اخیر که جزو کادر رهبری دستگاه جنگی ایالات متحده بوده، همواره رهبران کاخ سفید را از ورود به جنگی با قدرت روزافزون ایران در منطقه نهی میکرد و حتی به نظر میرسد استعفا و اخراج نهاییاش از وزارت دفاع، پیامد بوالهوسی سیاستمدار بیسیاستی چون ترامپ برای آزمودن عبور از این خط قرمز بوده است.
حال او با زیر سوال بردن افتضاحی که کمتر از 6 ماه پس از ترک کرسی ریاست پنتاگون توسط او رخ داد، به ترامپ و اسپر نیش میزند که «ما باید به اقدام ایران در ساقط کردن گلوبال هاوک واکنش مناسب نشان میدادیم». با این حال حاضر نشده مشخص کند آمریکا دقیقا چه واکنشی میتوانست نشان دهد. به عبارت دیگر پیام اصلی متیس زیر سوال بردن اشتباه ترامپ در ورود به ماجراجویی نظامی با ایران است، چنان که در ادامه با کنایه زدن به واکنشی که رئیسجمهور توئیتری آمریکا 2 روز پس از ساقط شدن پهپاد مزبور نشان داده بود، گفته است: «نمیتوانم تصور کنم وزارت دفاع طرحی برای حمله ارائه کرده باشد ولی شمار تلفات احتمالی این حمله را برآورد نکرده باشد. موضوع تلفات یک حمله باید در گام اول هر عملیات بررسی شود. اگر این موضوع در ابتدا مورد بررسی قرار نگرفته و ترامپ تنها ۱۰ دقیقه پیش از عملیات از آن آگاه شده است، حتما اشتباه وحشتناکی در روند تصمیمگیری در کاخ سفید وجود دارد».
اشاره به اشتباه فاحش کاخ سفید در درافتادن با ایران فقط به متیس محدود نمیشود؛ «لئون پانهتا» مهمترین سلف معاصر او در سمت وزارت دفاع (دولت اوباما) که در عین حال با سابقه ریاست بر سازمان سیا، یک چهره شاخص و هوشمند امنیتی نیز محسوب میشود، همان زمان با تاختن به ترامپ، به ناکارآمدی دستگاه نظامی آمریکا اعتراف کرد و در مصاحبه با اشپیگل گفت: «اگر اتفاقی که افتاده همین باشد با وضعیت ناکارآمدی مواجه هستیم. نمیتوانم تصور کنم وزارت دفاع برنامهای برای حمله به اهداف مشخصی داشته باشد و شمار تلفات ناشی از هدف قرار دادن آن مواضع را مشخص نکرده باشد. این موضوع باید در نخستین رایزنیها مشخصشده باشد. اگر این بحثها انجام نشده و رئیسجمهور فقط ۱۰ دقیقه قبل از شروع حملات از تلفات آن آگاه شده، حتما اشکال وحشتناکی در فرآیندهای تصمیمگیری کاخ سفید وجود دارد».
به اینها بیفزایید گزارش ویژه 2 هفته پیش ژنرال رابرت اشلی، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا را که در آن به مقامات واشنگتن اخطار کرده است:«ما باید قدرت نظامی ایران و تهدیدی را که برای منافع ما، متحدان و امنیت ما دارد، درک کنیم».
آنچه هر عقل سلیمی از جمعبندی اظهارات خبرهترین ژنرالها و کارشناسان نظامی آمریکایی درمییابد، اجماع آنها بر پرهیز از هرگونه حمله نظامی مستقیم به کشورمان یا به قول ژنرال اشلی، اعتراف به ناتوانی نظامی آمریکا در مواجهه با حقیقت انکار ناشدنی «قدرت نظامی ایران» است به طوری که میتوان مطمئن بود همینها در آن لحظات ملتهب پس از سرنگونی گلوبال هاوک توسط سامانه پدافندی آتش به اختیار سوم خرداد در ارتفاع هزار متری آبهای خلیجفارس، قطعا ترامپ را حتی از هرگونه اقدام تلافیجویانه برحذر داشتهاند تا مبادا آمریکا در روزگار افول هژمونیک خود و در جهانی چند قطبی، وارد جنگی با ابعاد نامحدود شود.
این رهیافتی است که به ما کمک میکند بهتر به ماهیت رویدادهای 3 ماه گذشته عراق، لبنان و کشور خودمان پی ببریم.
ضربهای که آمریکاییها اواخر خرداد در تنگه هرمز خوردند، چنان برایشان حیثیتی بوده است که هنوز در بالاترین سطح نظامی بحث آن در سطح افکار عمومی پیش کشیده شده و مورد تحلیل و مداقه قرار میگیرد؛ زخمی چنان عمیق که باعث میشود ترامپ و بازهای شکاری نومحافظهکار حامی او در دولت پنهان اضطراری واشنگتن، بلافاصله ماموریتی ویژه برای آیتالله مایک به قصد کشاندن دامنه صفر جنگ ناممکن نظامی با ایران به دامنههای گستردهتر جنگهای نیابتی، روانی، اجتماعی و اقتصادی تعریف کنند.
«مایکل دیآندریا» که به عنوان خبرهترین مامور اطلاعاتی آمریکا در حوزه ایران و خاورمیانه از 2 سال پیش به مدیریت اتاق عملیات ضدایران در سازمان سیا انتخاب شد، حتی به اذعان منابع غربی نیز متخصص راه انداختن جنگ وحشت (تروریسم) است. او در سالهای اخیر طراح اصلی عملیات شکار بنلادن و دهها عملیات ترور پهپادی چهرههای مخالف آمریکا بویژه در جهان اسلام بوده است.
این موج ناآرامسازی اوضاع داخلی ایران و کشورهای متحدش در محور مقاومت که در حقیقت ضدحمله آمریکا محسوب میشود، اگر در خود ایران، از اعتراضات مردمی ناشی از اوضاع بد اقتصادی سوءاستفاده کرد، در عراق و لبنان هیچ توجیه خاصی برای آغازش نداشت و صرفا با فعالسازی مکانیزم «شورشهای رنگی» به سبک «جین شارپی» توسط هستهای آموزش دیده شده توسط سازمانها و گروههای غربنهاد شعلههای آن بالا گرفت.
«دنیل مکآدامز» مدیرعامل اندیشکده «ران پال»- وابسته به سناتور پیشین جمهوریخواه و تحت مدیریت پسر او «رند پال»، سناتور فعلی نزدیک به ترامپ- نیز 2 هفته پیش بر این حقیقت صحه گذاشت که ناآرامیها و آشوبهای اخیر در ایران صرفا اعتراضاتی ناشی از افزایش قیمت سوخت نیست، بلکه آشوبهایی است که از الگوهای آشنای آژانس مرکزی اطلاعات ایالات متحده (سیا) پیروی میکند؛ دخالتی چنان مشهود که حتی خود رند پال، سناتور ایالت کنتاکی نیز در میانه مرثیهسرایی ژنرالهای سرشناس آمریکایی برای قدرت نظامیشان، اعلام کرد: «به پرزیدنت ترامپ بابت مدیریتش در تهدید ایران افتخار میکنم».