ثمانه اکوان: خبر برای هر 2 طرف مثبت و امیدوارکننده به نظر میرسید. ایران و آمریکا بعد از مدتها دشمنی و رویارویی لفظی و حتی نظامی در منطقه، سرانجام توانسته بودند در دوران ریاستجمهوری ترامپ به یک توافق برسند. این توافق اگر چه کوچک بود اما بارقه امیدی برای کاخ سفید بود که توانسته با وجود خروج از توافقهستهای و به هم ریختن کافه برجام، راه را برای مذاکره با ایران باز کند. توافق برای تبادل 2 زندانی، ترامپ را در میانه تمام خبرهای بد مربوط به استیضاح در فضای داخلی کشورش، با یک نتیجه مثبت در فضای سیاست خارجی روبهروکرد؛ با وجود تمام تهدیدات، تحریمها و حملات لفظی و تحقیر کردنها، باز هم ایران تمایل دارد با آمریکا به گفتوگو بنشیند.
ایران اگر چه با گفتوگو نکردن درباره برنامه هستهای یا فعالیتهای منطقهای و موشکی خود میخواهد نشان دهد سیاست فشار حداکثری ترامپ بر کشورمان نتیجه مورد نظر را برای او به همراه نخواهد داشت اما همین توافق کوچک پالس دیگری را به سمت واشنگتن مخابره کرد که شاید در ظاهر موردنظر مسؤولان دولت ایران نباشد اما در باطن، زمانی که به رویکردها و برنامههای طرف مقابل نگاه شود، نتیجهگیری دیگری را برای کاخ سفید
دربر داشته است.
دولت ترامپ چهارشنبه گذشته تحریمهای جدیدی را علیه تعدادی از شرکتهای حملونقل ایرانی و شرکای چینیشان به اجرا گذاشت و بهانه آن نیز کمک این شرکتها برای حملونقل بخشهایی از موشکها یا وسایل مورد نیاز برای برنامه هستهای ایران بوده است! این در شرایطی است که مایک پمپئو، وزیر خارجه این کشور با اشاره به این تحریمها بیان کرده است: «تحریمها پیامی را به شرکتهایی که خود را درگیر نقل و انتقالات غیرقانونی میکنند منتقل میکند که آنها نیز در معرض تحریمها قرار دارند». این پیام او در راستای همان کمپین فشار حداکثری تحلیل شده و مسأله جدیدی ندارد اما جمله بعدی صحبتهای او تحلیلهای فراوانی میتواند داشته باشد. او در جملات بعدی خود اظهار امیدواری کرده است با وجود تحریمها، تبادل زندانیان بتواند منجر به ایجاد دیالوگ و گفتوگو بین واشنگتن و تهران شود:«من امیدوارم تبادل صورت گرفته منجر به گفتوگو درباره امور کنسولی دیگر شود. ما در حال کار روی این مسأله هستیم که از این مسأله به عنوان فرصتی برای تلاشهای بعدی در این زمینه استفاده کنیم».
اما هدف اصلی آمریکا از وارد شدن به گفتوگو حتی بهصورت موقت و مقطعی با ایران چیست؟
جدای از بحثهای مرتبط با فضای داخلی آمریکا و انتخابات سال 2020 این کشور و نیاز ترامپ به یک پیروزی در عرصه سیاست خارجی برای اثبات موفقیت دولتش، مسائل دیگری نیز در رابطه با ایران و برنامه هستهای کشورمان وجود دارد که بسیار مهمتر از انتخابات 2020 است.
برداشته شدن گامهای کاستن از میزان تعهدات هستهای در برجام، شاید در وهله اول از نظر آمریکا و متحدان اروپاییاش بیشتر به یک ژست سیاسی از سوی ایران شبیه بود اما آنها بعد از مدتی دریافتند که این گامها چندان هم نمادین و بیاثر نیستند و به این ترتیب نگرانیها برای برداشته شدن گام پنجم یا خروج کامل ایران از توافق هستهای آغاز شد. در آستانه برداشته شدن این گام، کشورهای اروپایی حالا نگرانیهای بیشتری دارند که مبادا پروسه خروج گامبهگام از برجام به پروسهای برگشتناپذیر تبدیل شود. یکی از نگرانیهای اصلی در این زمینه وارد شدن ایران به مرحله عقبنشینی از اجازه دادن به نظارتهای بیسابقه بر فعالیتهای هستهای کشورمان است. این مسأله که به اصطلاح به پوسته سخت برجام معروف شده است، درصورتیکه با شکاف مواجه شده و ضربهای بخورد، میتواند کل توافق هستهای را با خطر فروپاشی مواجه کند. یکی از مهمترین دستاوردهای غرب و آمریکا در مذاکرات هستهای با ایران رسیدن به مکانیسم نظارتیای بوده است که به قول خودشان تاکنون بر هیچ کشوری اعمال نشده و پیچیدهترین و بینظیرترین پروسه در این باره است. اگر این پروسه با مشکلی مواجه شود و امکان نظارت بر فعالیتهای ایران از بین رود، دیگر هیچچیزی از توافق هستهای از نظر غرب بر جا نمیماند و با وجود تحریمهای آمریکا نیز نمیتوان امید داشت ایران دوباره به میز گفتوگو برای پذیرفتن این نوع نظارتها برود. تجربه اروپا و آمریکا از توافق سال 2003، عمل نکردن اروپا به تعهدات در آن زمان و خارج شدن ایران از توافق قبلی که درنهایت باعث پیشرفت بسیار زیاد در تحقیقات و تکنولوژی و دستاوردهای هستهای شد، آنها را بیشتر از هر زمان دیگری نگران کرده است که مبادا خروج ایران از توافق برجام نیز یک شکاف زمانی مانند سالهای 2005 تا 2015 ایجاد کرده و ایران را به سمت پیشرفت غیرقابل تصور در صنعت هستهای سوق دهد.
به همین دلیل آمریکا که این بار برخلاف سال 2003 از تمام راهکارهای تحریمی خود برای جلوگیری از این اقدام استفاده کرده است و دیگر راهکار دیگری در اختیار ندارد، به فکر رسیدن به توافق موقت دیگری است، بلکه بتواند برای مدتی ایران را از فکر خروج از برجام بیرون بیاورد. همانطور که آمریکاییها پیش از این در توافق موقت هستهای در ژنو نیز بارها اعلام کرده بودند، این توافق حتی بهتر از توافق برجام توانسته بود به اهداف آمریکا در متوقف کردن فعالیتهای هستهای ایران از یکسو و از سوی دیگر مدیریت افکار عمومی ایرانیان و اقتصاد کشورمان کمک کند. در دور جدید نیز به نظر میرسد رسیدن به یک توافق موقت و کوچک میتواند انتظارات اقتصادی را مدیریت کند و همچنین راه هماهنگ شدن اقتصاد ایران با شرایط فعلی را ببندد و از سوی دیگر این بهانه را به دولت روحانی بدهد تا گامهای بعدی کاهش تعهدات ایران در برجام را متوقف کرده یا با کندی بردارد.
به همین خاطر است که زمانی که ترامپ به توافق برای تبادل زندانیان رسید با خوشحالی اعلام کرد ببینید! میتوانیم در موارد دیگر هم به توافق برسیم! منظور او اما رسیدن به توافق برای برداشته شدن تحریمها نبوده، بلکه رسیدن به توافقی موقت برای فریز شدن همه مسائل در سطح فعلی بوده است و البته مقداری معامله تجاری با ایران.