مهدی مافی: سال 1385 مهدی جعفری سراغ خاطرات شفاهی 23 آزاده جنگ تحمیلی رفت و مستندی را برای شبکه 4 سیما آماده کرد؛ اثری که برای نخستینبار دست روی ماجرای جذابی در تاریخ مقاومت ایران گذاشته بود. هر چند تا دهه 90 همچنان این داستان و قهرمانانش ناشناخته باقی ماندند. ابتدای دهه 90 شمسی بود که حوزه هنری خاطرات خودنوشت احمد یوسفزاده با عنوان «آن 23 نفر» را در قالب کتابی حدودا 400 صفحهای منتشر کرد؛ اثری که اواخر سال 93 به رهبر انقلاب هم تقدیم شد و ایشان تقریظی برایش نوشتند که پشت جلد چاپهای بعدی درج شد. توجه مخاطبان گوناگون با سلایق متفاوت به این قصه جذاب احتمالا یکی از عواملی بود که تیم تهیه برنامه تلویزیونی ماه عسل را مجاب کرد تا در ماه مبارک رمضان قهرمانان این کتاب را به استودیوی خود دعوت کند تا دقایقی میهمان احسان علیخانی و شبکه 3 سیما باشند. اینکه یک برنامه تلویزیونی سراسری با مخاطب میلیونی در بهترین زمان آنتن، درست در دقایق پیش از افطار (و آن هم در شرایطی که عموم مردم مسلمان کشورمان ساعتهاست لب به غذا نزدهاند) سراغ قصه یک اعتصاب غذا در اسارت برود، کافی است تا 23 قهرمان کتاب که تا دیروز وسعت شهرتشان به اندازه چند هزار خواننده کتاب خاطرات احمد یوسفزاده بود به ناگاه توسط همه مردم ایران شناخته شوند. اگرچه من بعدا توفیق مطالعه کتاب مذکور را پیدا کردم اما باید اعتراف کنم خودم هم بعد از برنامه ماهعسل متوجه این قصه جذاب و قهرمانانش شدم؛ 23 نوجوان در سالهای پایانی جنگ اسیر دست عراق میشوند و بعثیها تصمیم میگیرند با وعده آزادی از آنها استفاده تبلیغاتی و رسانهای کنند. هر چند هیچ کدام از این اقدامات مثل دعوت به کاخ ریاستجمهوری و دیدار با صدام، رفتن به شهربازی و خوردن بستنی، کنفرانس مطبوعاتی و... نتوانست آنها را فریب دهد، بلکه مصممتر کرد تا برای رسیدن به کمپ و همراه شدن با بقیه اسرای کشورمان تلاش کنند؛ تلاشی که مهمترین اتفاقش اعتصاب غذای چند روزهای بود که در نهایت توانست مقاومت عراقیها را بشکند و قهرمانان ما را به کمپ برساند. مدتی بعد از پخش برنامه ماهعسل، شنیده شد مهدی جعفری دوباره میخواهد سراغ ماجرای 23 نفر بیاید و اینبار آن را در قالب فیلم سینمایی روایت کند. بعد از حواشی بسیار بالاخره در جشنواره سیوهفتم نتیجه این کار را روی پرده نقرهای دیدیم. در نگاه اول شاید نام بردن از «23 نفر» به عنوان بهترین فیلم جنگی، کمی اغراقآمیز باشد اما اتفاقی که این فیلم سینمایی رقم زده با سایر همردیفانش در سینمای ایران تا حد زیادی متفاوت است؛ ساخته مهدی جعفری توانست حلقه ساخت یک فیلم اقتباسی را در سینمای ما بالاخره تکمیل کند. دههها از عمر سینما در کشورمان میگذرد و احتمالا از همان اولین روزها هم بحث اقتباس از منابع مکتوب غنی ادبیات فارسی آغاز شده است اما در تمام این سالها اقتباس هیچ وقت به معنای درست آن نتوانست جای خودش را در سینما پیدا کند. به طوری که با توجه به عدم استقبال سینماگران، بخش سیمرغ بهترین فیلمنامه اقتباسی هم از جشنواره فجر حذف شد. البته بعضا اقتباسهایی از خاطرات شفاهی شکل گرفت و گاهی هم برخی فیلمسازان سراغ کتابهایی رفتند و آزاد یا متعهد داستان آنها را تبدیل به یک اثر سینمایی کردند. اما اینکه یک اقتباس اصولی در ژانر بیوگرافی با تمام بالا و پایینهای آن در صنعت رسانه ما رخ دهد اتفاق جدیدی بود که شاید شمار آثار مشابهش در کشور ما به اندازه انگشتان دست هم نباشد. اصولا فیلم سینمایی آخرین مرحله یک اقتباس است. برای فیلمهای بیوگرافی ابتدا با خاطرات شفاهی روبهرو هستیم که امروز گنجینه عظیمی از آن را در میان قشرهای مختلف مردم داریم و کمتر سراغشان میرویم. این خاطرات بعد از جمعآوری (در قالب مستند یا مصاحبه و...) تبدیل به کتاب میشوند؛ یک منبع مکتوب که میتواند با مخاطبان بیشتری ارتباط برقرار کند و آماده برای تولید محصولات بعدی باشد، محصولاتی که میتواند از نمایشنامههای رادیویی و اجراهای صحنهای تا آلبومهای موسیقی، اپرا، فیلم سینمایی و... را دربر گیرد. در هر مرحله و با تولید هر محصول هم مخاطبان جدیدی به مخاطبان محصول اولیه اضافه میشوند که در نهایت حاضر به پرداخت پول بلیت سینما میشوند و چرخه اقتصادی این هنر- صنعت گران را به گردش درمیآورند؛ اتفاقی که در «23 نفر» افتاد و نوید روزهای خوش آینده را میدهد. همین تکمیل چرخه اقتباس است که مخاطبانی مثل من را امیدوار میکند با ادامه اتفاقات خوب در اکران، سایر فیلمسازان هم دغدغه اقتباس را به شکل درست آن پیدا کنند؛ رویدادی که هر ساله در سینمای دنیا بارها رخ میدهد و اصلا چیز عجیبی نیست. فقط برای نمونه و نه برای قیاس، اگر بخواهم چند مورد جهت تقریب ذهن نام ببرم، میتوان به فیلمهایی مثل The Blind Side، The Theory Of Everything، The Wolf Of Wall Street، 12 Years A Slave و Hours 127 در سالهای اخیر اشاره کرد، آثاری که بر اساس خاطرات شفاهی، ابتدا مکتوب شدند و بعد توسط فیلمسازان سرشناسی چون مارتین اسکورسیزی یا دنی بویل به فیلم سینمایی تبدیل شدند و حالا «23 نفر» یک تجربه موفق در اشل سینمای ما است. ساخته جعفری یک فیلمنامه سرراست و قصهگو دارد با لحظاتی بسیار جذاب که گاهی شما را از ته دل میخنداند و گاهی اشکی را در چشمانتان جمع میکند. همین باعث میشود با وجود نبود ستارههای جذاب سینما، به خاطر درگیری احساسی با مخاطب، فیلم برای عموم مردم جذاب شود. بازی گرفتن از نابازیگر بویژه در سنین پایین کار بسیار سختی است. چیزی که احتمالا بزرگترین نقطه قوت «23 نفر» و عوامل آن است که توانستند چنین کاری را آن هم نه فقط درباره یکی دو نفر، که درباره بیش از 20 نفر انجام دهند. اینها را کنار یک کارگردانی استاندارد قرار دهید و فیلم شستهرفتهای تحویل بگیرید که میتواند در اکران عمومی لحظات خوشی را برایتان فراهم کند، بویژه که محتوای آن بسیار مناسب خانوادههاست و احتمالا همه اعضا از دیدنش لذت خواهند برد. «23 نفر» ادامه منطقی پروژههای سینمایی موفق سازمان رسانهای اوج است که پس از آثاری چون «ایستاده در غبار» و «به وقت شام» ما را منتظر یک فیلم جذاب دیگر نگه داشته بود. اگر در زمان اکران عمومی فرصتی پیدا کردید، میتوانید با خیال راحت خانوادهتان را به دیدن این فیلم ببرید تا لحظاتتان را به خاطرات 23 نفر گره بزنید.