printlogo


کد خبر: 213969تاریخ: 1398/9/26 00:00
ان‌شاءالله گربه است!

 وضعیتی که اقتصاد ایران طی 6 سال گذشته در آن نفس کشیده را به طور خلاصه می‌توان «گیر افتادن در تله برجام» نامید. فارغ از اینکه برجام خوب بوده یا بد، اقتصاد ملی ما از ابتدای سال 92 مکرر با ضرباهنگ مذاکرات و مناقشات مربوط به آن بالا و پایین شده است. در مقام تشبیه، اقتصاد ملی کشور طی 6 سال اخیر به تلویزیونی شبیه بوده که کنترل آن دست همسایه است و ما تنها مجبوریم کانال‌هایی را که او دوست دارد، تماشا کنیم؛ حتی بعضی وقت‌ها فقط برفک! منطق اصلی زیربنای مذاکرات نیز چیزی غیر از این نبود، با این تفاوت که در ادبیات آقای روحانی، از لفظ کدخدا و ساختن با او به جای همسایه و نگاه کردن کانال‌های دلخواه او استفاده شد. نگاه دولت از همان ابتدا این بود که تلویزیونی که کنترل آن دست همسایه باشد، بهتر از تلویزیون نداشتن است. 
وسط کار اما معلوم شد همسایه مدنظر مستاجر بوده و ما باید دوباره با فردی جدید پیرامون چگونگی تماشای تلویزیون مذاکره کنیم! کمی بعدتر معلوم شد مستاجر قبلی اگر تنها روی کانال‌ها نویز می‌انداخت تا آقای ظریف و عراقچی هی نقض فاحش و غیرفاحش برجام را متر کنند اما مستاجر جدید، اساسا سیم تلویزیون را از برق خواهد کشید. این ‌طرف اما در ذهن دولت، راهکار جایگزینی جز کنار آمدن با شرایط جدید وجود نداشت، چرا که از همان سال 92 به 100 زبان مختلف گفته بودند نساختن با همسایه، مساوی تلویزیون نداشتن است. لذا ما از روز خروج آمریکا از برجام به بعد در حقیقت نه با ناکارآمدی ایده‌های دولت که با بی‌دولتی مواجه بوده‌ایم. منظور از بی‌دولتی البته این نیست که اداره برق و گاز و مخابرات درش تخته شده یا آقای روحانی دیگر به پاستور نمی‌رود، بلکه مراد این است که دولت در مقام قوه مدبر کشور اساسا خالی از تدبیر و گرفتار نوعی پژمردگی شده است.
پیش از آن، سفرهای مکرر آقای ظریف و تیم همراه به محل مذاکرات هسته‌ای، مهم‌ترین نماد زنده بودن دولت محسوب می‌شد و شخص رئیس‌جمهور مهم‌ترین نقش را در ارائه این تصویر از مجموعه دولت بر عهده داشت. با تغییر شرایط اما دولت ترجیح داد به جای تجدیدنظر در نحوه تلویزیون دیدن ملت و اقرار به اشتباه، وانمود کند کنترل تلویزیون دست اروپایی‌هاست! آقای روحانی در واکنش به خروج آمریکا از برجام اینگونه به ما و خودش روحیه می‌داد: «یک موجود مزاحم از برجام رفت». مزاحم نامیدن رکن اصلی برجام در روز روشن و نشاندن اروپایی‌های «آقا اجازه» پشت کنترل تلویزیون اما از همان ابتدا مشخص بود چیزی جز مسخره کردن خودمان نیست. روحانی سال 92 گفته بود: «مذاکره با آمریکا راحت‌تر از مذاکره با اروپاست، چرا که اروپایی‌ها به دنبال آقا اجازه از آمریکا هستند. آمریکایی‌ها کدخدای ده هستند، با کدخدا بستن راحت‌تر است». حالا اما دوست داشت به زور هم که شده، کنترل تلویزیون را بدهد دست اروپا!
اروپایی‌ها هم طبعا گفتند آب نطلبیده مراد است و از چنین رویکردی بدشان نیامد. آنها با اینکه می‌دانستند در این حوزه به اندازه یک هویج هم اختیار ندارند، یک بازی تلخ و خنده‌دار را با ما شروع کردند، دقیقا چون خودمان قلقلک‌مان می‌شد و تازه خوش‌مان هم می‌آمد! در مقام تشبیه، اروپا کودک 2 ساله‌ای بود که ما دوست داشتیم یک گالن صدلیتری آب را برای حل مشکل آب خوردن مردم از دامنه‌های آلپ به قله دماوند بیاورد. حسن روحانی یک روز پس از خروج آمریکا از برجام در گفت‌وگوی تلفنی خطاب به امانوئل مکرون گفت: «اروپا در شرایط کنونی فرصت بسیار محدودی برای حفظ برجام در اختیار دارد!» چند روز بعد از این مکالمه، عباس عراقچی با اعتماد به نفسی مثال‏زدنی تصویری روشن‌تر از این «فرصت محدود» ارائه داده، به تلویزیون دولتی آلمان اعلام کرد: «دکتر روحانی محدودیت و بازه زمانی برای ما تعیین نکرده و تنها گفته چند هفته. اما من گمان نمی‌کنم گفت‌وگوها بیش از ۴ هفته زمان ببرد». 
6 ماه بعد از آن تاریخ، همین آقای عراقچی مجددا می‌گفت: «اروپایی‌ها  تا 13 آبان وقت دارند و از این تاریخ به بعد فایده‌ای ندارد که بخواهند کاری انجام دهند!» حالا اما اخیرا محمدجواد ظریف با مثبت ارزیابی کردن پیوستن ۶ کشور عضو اتحادیه اروپایی به اینستکس، گفته است: «احتمال اینکه مکانیزم اینستکس با امضای تفاهمنامه بین طرف ایرانی و طرف اروپایی به اجرا درآید، در آینده وجود دارد». تعلل اروپا البته تنها معلول نحیف بودن قامت کوتوله‌اش برای این کار نیست، اروپایی‌ها بارها اعلام کرده‌اند در مواجهه با ایران، هدف مشترکی با ایالات متحده دارند و خب! وقتی چنین است، چرا باید از بازی دادن ما و خندیدن مکرر به ریش‌مان دست بردارند؟ امید البته چیز بدی نیست و امیدواری تمام نشدنی آقای ظریف به احتمال اجرایی شدن اینستکس در آینده می‌تواند از جهاتی برای روحیه خودشان مفید باشد!
تحولات چند ماه گذشته اما نشان می‌دهد همین اندک امیدواری باقیمانده وزیر امور خارجه نیز نه نتیجه مذاکره ایشان با اروپایی‌ها که ماحصل گام‌های ایران در راستای کاهش تعهدات برجامی از 18 اردیبهشت 98 به این سو بوده است. سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی ظریف اخیرا در همین زمینه به یک رسانه هلندی گفته است: «یکی از درس‌های ما از برجام این است که ظاهراً نتیجه توافق و پایبندی به آن، تحریم‌های جدید بود. درس دیگر که گرفتیم این بود که مقاومت بیش از همکاری جواب می‌دهد». شواهدی اما پیرامون سفر روزهای آینده آقای روحانی به ژاپن وجود دارد که عکس این گفته را نشان می‌دهد. البته ان‌شاءالله شواهد دروغ می‌گوید و گربه است! در غیر این صورت باید فاتحه همان اندک امید آقای ظریف را هم پیشاپیش بخوانیم!

Page Generated in 0/0059 sec