«وطن امروز» از آرایش و شعارمحوری اصولگرایان و اصلاحطلبان در انتخابات مجلس پیشرو گزارش میدهد
با پایان نامنویسیها و آغاز پروسه بررسی صلاحیت متقاضیان شرکت در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پررنگ شدن فعالیت تبلیغاتی گروههای سیاسی، فضای صفبندیهای سیاسی بیش از پیش مشهود و ملموس میشود. در یک سو اصولگرایان بهعنوان جریان منتقد سیاسی که در 6 سال گذشته بیشترین هزینه را بابت مخالفت با سیاستهای اجرایی دولت پرداخته، تلاش میکنند با فتح بهارستان تبدیل به یک سرعتگیر در مقابل سیاستهای مخرب دولت شده و با پررنگ کردن جنبه نظارتی مجلس، به اصلاح رویه موجود کمک کنند و از سوی دیگر اصلاحطلبان که در سالهای 92، 94 و 96 به مطلوب سیاسی خود در انتخابات رسیدهاند، امید دارند با تکرار این زنجیره و کسب مجدد کرسیهای مجلس به کمک دولت شتافته و راه را برای امتداد حکمرانی خود بر قوه مجریه در سال 1400 هموار کنند. در این میان بررسی ترکیب احتمالی و گزارههای گفتمانی اصولگرایان و اصلاحطلبان برای حضور در میدان رقابت اسفندماه کمک قابل توجهی برای فهم اوضاع امور و نتیجه نهایی خواهد کرد.
***
آرایش اصولگرایان: در آستانه وحدت
سیاست انتخاباتی اصولگرایان برای دوم اسفندماه را همانطور که چهرههای رسمی این جریان اعلام کردند و ثبتنامهای انجام شده نشان میدهد میتوان آمیزهای از ورود نیروهای جوان و چهرههای شناختهشدهای که وزن اجتماعی درخوری دارند دانست. با این همه، نمای کلی این حضور در 3 طیف نیروهای جوان، نیروهای مطرح اجرایی و چهرههای باسابقه مجلس شورای اسلامی دیده میشود.
در طیف اول، اصولگرایان با نیروهای جوانی در عرصه انتخابات حاضر شدند که ویژگی مشترک اکثر آنها بدیع بودن تجربه حضورشان در سطح اول یک رقابت سیاسی است. این چهرهها که عمدتا با انگارههای عدالتخواهی نیز شناخته میشوند، در فضای عمومی تجربه حضورهای اجتماعی و رسانهای موفقی داشتهاند. وحید یامینپور، محسن پیرهادی، فرشاد مهدیپور، علی خضریان و صادق شهبازی را میتوان از جمله این افراد دانست.
در طیف دوم، اصولگرایان از نیروهایی که سابقه اجرایی موفقی داشتهاند بهره جستهاند که از جمله مهمترین این چهرهها «محمدباقر قالیباف» شهردار اسبق تهران است که ثبتنامش در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی خبرسازترین اتفاق روزهای ثبتنام را رقم زد. در این میان، علاوه بر قالیباف میتوان به حضور وزرا و مقامات سابق اجرایی کشور اشاره کرد که ویژگی عمده آنها شهرت اجتماعیشان نسبت به فعالیت اجرایی است. محمد عباسی وزیر اسبق ورزش و تعاون، صادق خلیلیان وزیر اسبق جهاد کشاورزی، مصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و علی نیکزاد وزیر اسبق مسکن، بخشی دیگر از این چهرهها هستند.
در طیف سوم اصولگرایان اما عمدتا چهرههایی حضور دارند که پیش از این نیز با سابقه حضور در مجلس شورای اسلامی شناخته میشدند. فاطمه آلیا، الیاس نادران، حمید رسایی، زهره الهیان، مجتبی ذوالنور، علیرضا زاکانی، بیژن نوباوه، محمود نبویان، حسین نقویحسینی و... را میتوان در این طیف قرار داد.
از منظر تشکیلاتی نیز هرچند در ماههای گذشته بحث و گمانههای زیادی مبنی بر احتمال شکلگیری چند لیست انتخاباتی طرح شد اما به نظر میرسد با توجه به جلسات میان شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و جبهه پایداری در نهایت لیستی متشکل از این نیروها منتشر شود.
***
شعار محوری اصولگرایان: معیشت و اصلاح ساختاری
عمده گزارههای مورد تاکید اصولگرایان در عرصه اقتصادی را میتوان در کلیدواژههایی همچون «معیشت»، «عدالت اجتماعی» و «حمایت از مستضعفین» جستوجو کرد. آنها که در 6 سال اخیر با رویه حکمرانی دولت حسن روحانی مخالف بودهاند، با غلط دانستن گزارههای اقتصادی دولت که بیش از همه خود را در مواردی همچون بودجه سال 99 نیز عینیت بخشیده است، هم اصلی خود را بر تغییر جهت اقتصادی کشور گماردهاند و همانطور که محمدباقر قالیباف بهعنوان یکی از سرلیستهای احتمالی این گروه در انتخابات نیز در روز ثبتنام خود اعلام کرد، بخش قابل توجهی از رویکردشان معطوف به مهار سیاستهای مخرب دولت در عرصه اقتصاد است.
اما فراتر از عرصه اقتصاد، همانطور که عملکرد سالهای اخیر نیز نشان داده است، بخش قابل توجهی از توجه اصولگرایان را میتوان معطوف به نقد چشمانداز خارجی و رویکرد دیپلماسی دولت دانست که با بالا گرفتن تاکید دولت بر قبول تعهدات خارجی مضاعف، میتوان ردپای آن را در مجلس یازدهم و سال پایانی دولت دوازدهم نیز مشاهده کرد.
اختصارا تاکید بر ناکارآمدی دولت و جریان مستقر را میتوان مهمترین ابزار و ایده اصولگرایان دانست که با گزارههای ایجابی همچون اصلاحات ساختاری و داخلی اقتصاد در مقابل ایده توسعه برونزای دولت تعریف میشود.
***
آرایش اصلاحطلبان: تردید در سایه نزاع عارف و کارگزاران
سیاست انتخاباتی اصلاحطلبان برخلاف اصولگرایان دچار تشتت زیادی است. ابهام پیرامون مشارکت یا کنار کشیدن از میدان انتخابات مجلس یازدهم یکی از مهمترین مباحث طرح شده در میان نیروهای این جریان سیاسی بوده است. با همه اینها اما تلاش برای کاستن و در صورت امکان حذف نیروهای ائتلافی که در انتخابات دوره دهم بخش قابل توجهی از لیست اصلاحطلبان را تشکیل میدادند را میتوان یکی از واحدترین سیاستهای این جریان برای حضور در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی دانست. تردید نسبت به ریسک حضور در این انتخابات در ماههای اخیر تا حدی بالا گرفت که عمده چهرههای مشهور اصلاحطلب برخلاف دورههای پیشین حتی برای ردصلاحیت و بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی از این حربه هم وارد کارزار ثبتنامی نشدند و همین مسأله باعث شد برخی چهرههای مشهور این جریان مثل سردبیر روزنامه سازندگی از ماهها پیش از برگزاری انتخابات خبر از شکست این جریان در اسفندماه بدهند. با تمام این اوصاف، نیروهای حاضر اصلاحطلب را میتوان در 3 طیف نزدیک به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به رهبری محمدرضا عارف، نیروهای نزدیک به حزب کارگزاران سازندگی که قرابتی حداکثری با دولت مستقر دارند و جریان مستقل تقسیمبندی کرد. در طیف اول در حالی که محمدرضا عارف سرلیست اصلاحطلبان تهران در انتخابات سال 94 بود و پس از آن نیز ریاست فراکسیون امید را در دست داشت، وی با ثبتنام نکردن در انتخابات این دوره مجلس در عین تقویت فرض احتمال قطعی شکست، ظن و گمانها را به سمت خیز برای انتخابات سال 1400 برد. با این حال اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان فراکسیون امید در این دوره از انتخابات نیز نامنویسی کردند. در طیف دوم در حالی که چهرههای سرشناس حزب کارگزاران سازندگی وارد کارزار انتخابات نشدند و تنها احمد نقیبزاده، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران از چهرههای شناخته شده پا به انتخابات گذاشت اما به نظر میآید با توجه به اختلافات سالهای اخیر تمایلی به ائتلاف مستقیم با نیروهای شورای عالی سیاستگذاری نداشته باشند. در طیف سوم هم کماکان میتوان به چهرههایی همچون «علی مطهری» اشاره کرد که سعی میکند خود را فارغ از جناح اصلاحات تعریف کند اما بعید به نظر میآید که در نهایت در زمینی خارج از زمین انتخاباتی اصلاحطلبان حضور بههم رساند و احتمالا او در کنار «مجید انصاری» یکی از گزینههای سرلیستی اصلاحطلبان برای انتخابات خواهد بود.
***
شعار محوری اصلاحطلبان: سیاست و معاملات خارجی
بیعملی اعضای فراکسیون امید در مجلس دهم، عقبنشینی مداوم و امتناع از مخالفت با رویکرد و مشی دولت یازدهم و همچنین نداشتن برنامهای متفاوت از سیاستهای دولت را میتوان از مهمترین نقطهضعفهای اصلاحطلبان برای ارائه تعریف و نقشه راه جدید برای اصلاح وضع موجود در جریان رقابتهای انتخاباتی دانست.
با این مقدمه، دور از ذهن به نظر میرسد که اصلاحطلبان برای رقابتهای انتخاباتی اسفندماه نیز رویکردی جدید جز آنچه در این سالها نشان دادهاند در پیش گیرند. به احتمال زیاد تاکید اصلی اصلاحطلبان کمافیالسابق بر امور سیاسی و گره زدن نارضایتیهای معیشتی به آن باشد. در چنین موقعیتی به احتمال زیاد تلاش برای احیای قطبیسازیهای سیاسی و در پیش گرفتن رویکرد سلبی در مقابل رقبا برای تحریک بخشی از بدنه ثابت هواداری خویش، برنامه این دوره اصلاحطلبان برای کشاندن حامیانشان به پای صندوقهای رای خواهد بود.
تاکید بر عاملیت عدم تصویب لوایح مالی بر وضعیت نامطلوب اقتصادی کشور و تبدیل آن به بخشی از راهکار برای برونرفت از وضعیت موجود و بازتعریف خود در قامت منتقد سیاستهای دولت را میتوان به احتمال زیاد برنامه اصلی اصلاحطلبان دانست.