محمدرضا کردلو: شاید 3 روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر 97 گذشته بود که پیشبینی خودم را از عاقبت فیلمهای حاضر در جشنواره نوشتم. در مطلبی با عنوان «تاوان تکرار اشتباه ایوبی» تاکید کردم این نحوه انتخاب فیلمها برای حضور در جشنواره فیلم فجر که با تعارف همراه شده است، تصویر درستی از کلیت جشنواره به یادگار نخواهد گذاشت. پیشبینی کردم و محقق شد. گفتم نزدیک به 80 درصد فیلمهای حاضر در جشنواره در گیشه شکست میخورند. حالا آخر پاییز است و میشود قضاوت مناسبی درباره این پیشبینی داشت. وضعیت فروش فیلمهای جشنواره سیوهفتم فجر که از آغاز سال 98 اکران شدهاند، گویای یک شکست قطعی در گیشه برای این فیلمهاست. از میان 10 فیلم پرفروش سال 98 تا هفته آخر پاییز، تنها 3 فیلم از جشنواره فجر حضور دارند: «متری شش و نیم» با فروش نزدیک به 28 میلیارد در صدر این جدول است که احتمالا بزودی جای خودش را به «مطرب» خواهد داد. همچنین «شبی که ماه کامل شد» با فروش 19 میلیاردی و «سرخپوست» با فروش 15 میلیاردی به ترتیب در جدول فروش سال 98 تا آخر پاییز، پنجم و ششم هستند. بر اساس آنچه از جدول فروش به دست میآید، باقی فیلمهای جشنواره نهتنها با شکست قطعی در گیشه مواجه شدهاند، بلکه در فروش به درصد قابل قبولی از هزینه تولید هم نزدیک نشدهاند. این فیلمها کم هم نیستند؛ فیلمهایی که یا به اعتبار و بودجه فارابی و وامهایش یا با سرمایهگذاریهای نهادی یا شخصی/ نهادی تولید شدهاند. صحبتهای اخیر سیدجمال سادتیان درباره شکست عمده فیلمهای اکران 98 در گیشه از این رو قابل تامل است. تهیهکننده فیلم «متری شش و نیم» گفته بود: از ابتدای امسال تنها 3 فیلم سینمایی سود کردهاند و 2 فیلم به هزینه اولیه خود رسیدهاند و مابقی فیلمها همگی ضرر کردهاند. سیدجمال ساداتیان در توضیح این مطلب افزوده بود: 10 میلیارد هزینه ساخت «متری شش و نیم» شد با 3 میلیارد هزینه پخش فیلم که مجموعاً 13 میلیارد تومان میشود. از طرف دیگر فیلم ما 27 میلیارد تومان فروخت که با کسر مالیات بر ارزش افزوده 24 میلیارد باقی ماند که نصف آن به سینماها و نصف آن به ما رسید.
با این منطق و یک دودوتا چهارتای ساده میتوان به این نتیجه رسید که به غیر «متری شش و نیم»، «شبی که ماه کامل شد» و «سرخپوست» که در میان 10 فیلم اول جدول فروش سال 98 هستند، باقی فیلمهای جشنواره سیوهفتم بویژه آثار بیگ پروداکشن و دارای جلوههای ویژه با شکست در گیشه مواجه شدهاند. اگرچه در میان این آثار نامهای مهمی دیده میشوند اما تصویر کلی از فیلمهای این جشنواره، یک تصویر بدون مخاطب است.
«ماجرای نیمروز2؛ ردخون» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و «زهرمار» جواد رضویان با فروش 6 میلیاردی، «ایده اصلی» آزیتا موگویی با فروش 4 میلیاردی، «قصر شیرین» رضا میرکریمی و «مسخرهباز» همایون غنیزاده با فروش نزدیک به 5/3 میلیاردی، «قسم» محسن تنابنده با فروش نزدیک به 3 میلیاردی، فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» به کارگردانی بهرام توکلی با فروش تقریبا 2 میلیاردی و «درخونگاه» سیاوش اسعدی و «مردی بدون سایه» علیرضا رئیسیان با فروشی نزدیک به یک میلیارد و 300 میلیون تومانی در ادامه فهرست فروش سال 98 هستند. از دیگر آثار حاضر در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر که تا امروز اکران شدهاند میتوان به «سال دوم دانشکده من» ساخته رسول صدر عاملی هم اشاره کرد که فروش زیر یک میلیارد داشته است. فیلمهای دیگری نیز از میان آثار حاضر در جشنواره سیوهفتم، هماکنون در حال اکران هستند که به نظر نمیرسد به فروش قابل توجهی دست پیدا کنند. «معکوس» پولاد کیمیایی، «سمفونی نهم» محمدرضا هنرمند، «جاندار» ساخته امیرحسین دوماری و پدرام پورامیری، «23 نفر» مهدی جعفری و انیمیشنهای «آخرین داستان» و «بنیامین» از این جملهاند.
در این میان، خبرگزاری مهر، گزارش مهمی درباره فیلمهای اکران نشده (یا جامانده از اکران) و بلاتکلیف جشنواره سیوهفتم منتشر کرده است که آن روی دیگر جشنواره فجر سال 97 است. در این گزارش آمده است: ۱۲ فیلم اکراننشده فجر ۳۷ شامل فیلمهای سینمایی «بنفشه آفریقایی» به کارگردانی مونا زندیحقیقی، «پالتو شتری» به کارگردانی مهدی علیمیرزایی، «تیغ و ترمه» ساخته کیومرث پوراحمد، «جمشیدیه» ساخته یلدا جبلی، «خون خدا» ساخته مرتضیعلی عباسمیرزایی، «طلا» به کارگردانی و نویسندگی پرویز شهبازی، «ناگهان درخت» ساخته صفی یزدانیان، «دیدن این فیلم جرم است» ساخته رضا زهتابچیان، «حمال طلا» ساخته تورج اصلانی، «روزهای نارنجی» ساخته آرش لاهوتی، «سونامی» ساخته میلاد صدرعاملی و «یلدا» ساخته مسعود بخشی میشود. در میان این فیلمها آثاری دیده میشود که گویا صاحبانشان بعد از بسته شدن پرونده سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر، آنها هم پرونده فیلم خود را بسته و به کناری نهادهاند!
این گزارش میافزاید: غیر از فیلم سینمایی «تیغ و ترمه» که همین هفته گذشته و بهرغم ثبت قرارداد نمایش در سرگروه، تهیهکننده و کارگردانش در دقیقه ۹۰ و بهصورت خودخواسته قید ورود به چرخه اکران را زدند و فیلم «سونامی» که بعد از ثبت قرارداد در انتظار اکران عمومی است، در این مدت ۱۰ ماهه پس از جشنواره فجر شاهد موضعگیری و پیگیری جدی از سوی عوامل فیلمهای «بنفشه آفریقایی»، «پالتو شتری»، «جمشیدیه»، «خون خدا»، «طلا»، «ناگهان درخت»، «حمال طلا»، «روزهای نارنجی» و «یلدا» برای اکران عمومی آثارشان نبودیم؛ گویی صاحبانشان هم از آنها دست شستهاند و تنها توان بدرقه فیلمهایشان را تا جشنواره فیلم فجر داشتهاند!
در این میان بلاتکلیفی اکران «دیدن این فیلم جرم است»، وضعیت این فیلم را از دیگر آثار اکران نشده متمایز کرده است؛ فیلمی که بهرغم تمایل صریح و رسانهای شده عواملش، نه فقط هنوز مجال و اجازهای برای اکران پیدا نکرده که از سوی مسؤولان سازمان سینمایی و وزارت ارشاد هم هیچ موضعگیری مشخصی درباره آن نشده است.
در یک تحلیل کلی از وضعیت فیلمهای اکران شده و اکران نشده جشنواره سیوهفتم فیلم فجر در سال 98 میتوان به قطعیت گفت اگر «تعارف» هیات انتخاب جشنواره سیوهفتم فیلم فجر برای گنجاندن برخی اسامی در میان فیلمهای حاضر در جشنواره قبلی نبود، بسیاری از این آثار میتوانستند در فهرست 30 و چند تایی فیلمهای اکران شده در طول مدت جشنواره حضور نداشته باشند. البته این گزارش به دنبال متبادر کردن این معنا نیست که مخاطب مولفه مهم هیات انتخاب برای گزینش فیلمها باشد اما آیا از عدم تمایل بسیاری از کارگردانان و تهیهکنندگان برای اکران فیلمهایشان نمیتوان این نتیجه را گرفت که جشنواره سیوهفتم فیلمهایی را تحویل گرفته است که گویی فرزندناخوانده صاحبانشان بودهاند! به لیست شکستخوردگان اکران 98 نگاه کنید؛ آیا بسیاری از فیلمها محصول فیلمسازانی نیست که دورهشان تمام شده است؟ آیا فارابی و دیگر نهادهای سینمایی و اشخاص معلومالحال باز قصد حمایت از فیلمنامههای ضعیف را دارند و باز هیات انتخابها قرار است با اسامی تعارف کنند و مثلا شاهد «تیغ و ترمه» و «مردی بدون سایه» و «سال دوم دانشکده من» دیگری در جشنواره سیوهفتم باشیم چون سازندگانش اسم و رسمی دارند؟