printlogo


کد خبر: 214392تاریخ: 1398/10/5 00:00
استاد محمد نوری:
هرگز خود را در اوج ندیدم

عباس اسماعیل‌گل: اول دی‌ماه زادروز «محمد نوری» چهره ماندگار عرصه‌ موسیقی ایران بود که نزدیک به یک دهه از درگذشتش می‌گذرد. به این مناسبت مراسم بزرگداشتی توسط برخی اهالی موسیقی برای او برگزار شد که در کنار گزارشی از این مراسم، مروری کوتاه بر آثار این هنرمند داشته‌ایم.
استاد محمد نوری که فارغ التحصیل از هنرستان تئاتر، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران و مبانی تئاتر از دانشکده علوم اجتماعی بود، بیش از 300 قطعه‌ آوازی اجرا کرد و با ترانه‌هایی چون «نازنین مریم»، «شکوفه در شکوفه»، «چراغی در افق»، «در ماه ماندگار» و «وطن»  در میان مخاطبان عام به شهره رسید و از سویی  تنها خواننده ایرانی است که کار ترجمه و داستان‌نویسی را هم به ‌طور حرفه‌ای انجام می‌داد و به گفته خودش در نگین، سخن، تکاپو، آدینه، دنیای سخن و سپید و سیاه، ترجمه و حرف‌هایی داشته که مطرح کرده است.
زنده‌یاد محمد نوری آواز را نزد باغچه‌بان و تئوری موسیقی را نزد سیروس شهردار و فریدون فرزانه از اساتید هنرستان عالی موسیقی فرا گرفت و شیوه‌ آواز خود را متاثر از اساتیدی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی و محمد سریر می‌داند. در دهه‌ 20 نوری نوجوان با خواندن اشعار نوین کار خوانندگی را آغاز کرد و طی سال‌های بعد با تکیه بر تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی خود توانست هویت مستقلی به اندیشه و گرایش‌ خود ببخشد.
آلبوم‌های «آوازهای سرزمین خورشید»، «جاودانه با عشق»، «شکوفه در شکوفه»، «چراغی در افق»، «در ماه باران»، «در شب سرد زمستانی» و «دلاویزترین»  از مشهورترین آثاری هستند که با صدای محمد نوری در بازار موسیقی موجود است. در کنار این آلبوم‌ها زنده‌یاد محمدنوری با اجرای ترانه‌های مختلف محلی آذری، گیلکی و شیرازی و همچنین قطعاتی چون «جان مریم»، «شالیزار»، «واسونک» و «جمعه بازار» توانست حسابی در دل مردم ایران جا باز کند.
محمد نوری در آخرین مصاحبه‌اش درباره راز ماندگاری آثارش گفته بود: «من هرگز خود را در اوج ندیده‌ام. با زیربنایی سست هم می‌توان به اوج رفت ولی ماندن در قله، کار هر کس نیست، کار ما هم نیست، آن که به سرعت اوج می‌گیرد، با همان سرعت سقوط می‌کند. رمز ماندگاری در همین است که طوری باید به اوج رفت که بی‌بازگشت باشد».
 
* محمد نوری فراموش نشدنی است
یادمان نودمین زادروز زنده‌یاد محمد نوری با حضور اهالی موسیقی همچون فاضل جمشیدی (خواننده) و سخنرانی محمد سریر (آهنگساز) و میلاد کیایی (آهنگساز) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در ابتدای برنامه محمد سریر درباره محمد نوری بیان کرد: من از این سالن از ابتدای تاسیس خاطرات خوشی دارم. شاید نسل جوان بعضی آثار نوری را شنیده باشند. اکنون زیاد آثار او پخش نمی‌شود ولی حافظه تاریخی قدیمی‌ترها آثار او را به خاطر می‌آورد، چون کم و بیش آثار او پخش شده است. خود استاد نوری ۱۰ سال است از میان ما رفته‌اند. ایشان روی موسیقی جدید و ملی ما کار کرد و دوست داشت آثار جدید را بشنود و ضمن حفظ چارچوب موسیقی جدی، نگاه تازه‌ای به موسیقی داشته باشد. ما می‌دانیم در حوزه شعر و کلام چه جایگاه ویژه‌ای در دنیا داریم. در ادبیات ما بینش و تفکری مطرح بوده که اکنون انعکاس آن در نسل جوان هست. در اشعار کارهای او نیز مفاهیم والایی وجود داشت.
وی ادامه داد: امروز متاسفم و فکر می‌کنم نسل جوان فعال در موسیقی در اشعار خود کمی بی‌توجهی و کم لطفی می‌کنند. این امر شاید دست خودشان نباشد و مقصر هم نباشند. نمی‌خواهم آنها را متهم کنم ولی این امر باعث می‌شود جوان‌های ما به چیزهای دم‌دستی عادت کنند. این اشعار مفهوم موسیقایی را بدرستی منتقل نمی‌کند. می‌دانم تمام این جوان‌ها استعداد دارند و می‌توانند آثار بهتری بسازند.
وی با بیان‌ اینکه محمد نوری متولد اول همین ماه در سال ۱۳۰۸ بود، گفت: همیشه در نزدیکی تولد او برایش می‌نوشتم و این اواخر سعی می‌کردم در روزنامه بنویسم که بالاخره در جایی به دست خودش یا خانواده او برسد. او زمانی که در جوانی یا نوجوانی شروع به خواندن کرده بود، با توجه به علاقه‌اش به زبان انگلیسی با فرهنگ غرب آشنایی داشت و گاهی حتی قطعات خارجی را با ترجمه اجرا می‌کرد. زمانی که به هنرستان موسیقی رفت، در حوزه آواز با توجه به قوانین موسیقی غرب خواند. او باید آن قواعد را به نوعی با قواعد موسیقی ایرانی همگام می‌کرد و این کار را هم کرد. به نظرم فردی بود که تکنیک‌های آوازی را در حوزه فولکلور یاد گرفته بود و اگر خارجی هم می‌خواند به این امر توجه می‌کرد ولی الان کمتر پیش می‌آید کسی به این قواعد توجه کند. به یاد دارم چهارشنبه‌ها در رادیو حتما اثری از او پخش می‌شد. خیلی‌ها به کار او علاقه داشتند و کارهایش کیفی بود. اواخر دهه ۳۰ خواننده‌هایی آمدند که مردمی‌تر می‌خواندند و او تا چند سال پای خود را عقب کشید. تقریبا ۱۸ سال داشتم که به اردوهایی می‌رفتیم که در آنها با موسیقی‌های نواحی مختلف آشنا می‌شدیم. او نیز در آن اردوها بود و حدود ۳۰ سال سن داشت. شب آخر این اردوها اساتید و مربیانی که در این برنامه‌ها کلاس داشتند اجرا کردند و آن مقدمه‌ای شد که ما دوباره او را دیدیم، من و او با هم کار کردیم و دیدگاه جدیدی در حوزه موسیقی ایجاد شد.
سریر اضافه کرد: او دوست و برادر خیلی خوب و نزدیک من بود. همه چیزهایی را که در حوزه آوازی و کلاسیک می‌دانست به من می‌گفت. دوره‌ای به وین رفتم و تحصیلات تازه‌ای کردم و با چشم‌انداز جدیدی شروع به کار کردم. من‌ همیشه معتقد بودم باید از همه ظرفیت‌های یک کار مطمئن باشم و بعد آن را انجام دهم. ممکن بود ۲ یا 3 سال تمرین کار طول می‌کشید. در سال ۷۵ رئیس مؤسسه سروش گفت می‌خواهند با نوری همکاری کنند و برنامه‌ای در سالن بزرگی اجرا شد و او نیز خواند. آن برنامه مقدمه‌ای شد که صدای او پس از انقلاب نیز دوباره از رادیو پخش شود. او وجه متفاوتی از حوزه موسیقی ایران بود و ضمن آشنایی با تکنیک‌های موسیقی غرب، موسیقی ایرانی را نیز خوب می‌شناخت و اینگونه می‌توانست کیفیت خوبی را در ساخت موسیقی خود ایجاد کند. آثاری که با صدای او ضبط و اجرا شد، مخاطب خارجی زیاد دارد. نوری بعدا توانست مجددا محبوبیت خود را میان نسل جوان دوره بعد از انقلاب نیز به دست آورد.
او در بخش پایانی صحبت‌های خود گفت: به نظرم همه اساتید موسیقی و خوانندگان موافق هستند اما او یک استثنا در موسیقی ایران بود. او در حوزه موسیقی فولکلور ایران نیز فعالیت می‌کرد و با آن آشنا بود و حتی قطعاتی را نیز به آذری خوانده بود، با اینکه آن زبان را نمی‌دانست. او به ادبیات ایران اشراف و با شاعران بزرگ ارتباط داشت. او تقریبا ۱۰ سال پیش پس از یک دوره کوتاه بیماری در حالی که نمی‌خواست به کسی بگوید بیمار است، از دنیا رفت. در همان ایام یک روز بدون اینکه به او اطلاع دهم به منزلش رفتم و متوجه شدم به سرطان مبتلا شده است ولی در نهایت پزشکان نتوانستند برای او کاری کنند. امیدوارم صدای او در میان نسل‌های آینده نیز ماندگار باشد.

Page Generated in 0/0059 sec