printlogo


کد خبر: 214429تاریخ: 1398/10/5 00:00
ابلاغیه معاون اول

با ترکه انار حوالیّ پاستور
می زد قدم معاون اوّل، پروفسور
 
می‌گفت با خودش: «به کجاها رسیده‌ام؟!
آخر چگونه جمع کنم یک گروه کُر؟!
 
تا همصدا شوند به تصویب بودجه
تا بی‌بهانه رای بریزند گُرّ و گُر»
 
ناگاه زد جرقه به ذهنِ مبارکش
پیدا شد از کرانه دریای فکر، دُر
 
«ابلاغیه!چه فکر قشنگی است! اینچنین
بر هر شقیقه‌ای بنشانم، تفنگ پُر
 
تا که رجال غیر مجلسیِ بی‌اراده نیز
کمتر میان این ور و آن ور خورند بُر
 
زین پس اگر مخالفتی بشنوم به جد
با ترکه انار کنم شخص را فلان»

Page Generated in 0/0052 sec