printlogo


کد خبر: 214541تاریخ: 1398/10/8 00:00
شرح حدیثی درباره سیره مردمی پیامبر اعظم(ص) توسط رهبر انقلاب در درس خارج فقه
مردمی بودن به ادعا نیست

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای جلسه درس خارج فقه روز سه‌شنبه 03/10/1398 ضمن شرح حدیثی درباره سیره‌ پیامبر اعظم صلی‌الله‌‌علیه‌و‌آله‌وسلم به بیان اهمیت مردمی بودن و انس گرفتن با طبقات مختلف مردم پرداختند. پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای متن این شرح حدیث را منتشر کرده است.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین
أَخبَرَنَا ابنُ مَخلَدٍ قَالَ: أَخبَرَنَا الخَلَدِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ القَطَّانُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبَّادُ بنُ مُوسَى الخُتَّلِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو إِسمَاعِیلَ إِبرَاهِیمُ بنُ سُلَیمَانَ المُؤَدِّبُ عَن عَبدِ اللهِ بنِ مُسلِمٍ عَن سَعِیدِ بنِ جُبَیرٍ عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَى الأرضِ وَ یَأْکُلُ عَلَى الأرضِ وَ یَعتَقِلُ الشَّاهَ وَ یُجِیبُ دَعوَهَ المَملُوکِ عَلَى خُبزِ الشَّعِیرِ.(1)
عَن ابن عبّاس قال: کَانَ رَسُولُ اللهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَى الأرض
[پیامبر] دنبال این نبود که یک فرشی، چیزی داشته باشد؛ در مسجد، در ملاقات با یک نفری که در بین راه با ایشان برخورد می‌کرد و می‌خواست 2 کلمه حرف بزند، روی زمین می‌نشست.
وَ یَأْکُلُ عَلَى الأرض
گاهی غذایش را هم همین‌طور که روی زمین نشسته بود، می‌خورد. سفره‌ای بیندازند و آدابی و تشکیلاتی و حالا یک بشقابی، کاسه‌ای، چیزی مثلاً؛ نه! همین‌طور روی زمین می‌نشستند و غذای ساده‌ای میل می‌کردند.
وَ یَعتَقِلُ الشَّاه
گوسفندی فرضاً داشتند، ریسمان گوسفند را دست‌شان می‌گرفتند. «یَعتَقِل» از «عِقال کردن» است دیگر، یعنی آن را نگه داشتن، گوسفند را نگه می‌داشتند. خب! این خلاف شأن است دیگر؛ ماها اگر باشیم، حالا یک گوسفندی هم داشته باشیم، دست‌مان نمی‌گیریم توی خیابان و کوچه. این بزرگوار می‌کردند این کار را.
وَ یُجِیبُ دَعوَهَ المَملُوکِ عَلَى خُبزِ الشَّعِیر
گاهی یک غلامی مثلاً نشسته بود یک جایی روی زمین و داشت نان جو می‌خورد؛ حضرت عبور می‌کردند، تعارف می‌کرد، آقا! بفرمایید؛ می‌نشستند حضرت پهلوی او. نمی‌گفتند شأن ما نیست، نمی‌شود، مناسب نیست.
اینکه ما اینقدر می‌گوییم و می‌شنویم که باید مردمی باشیم، یعنی این. مردمی بودن به ادعا کردن نیست. 
با مردم، با زندگی مردم کنار بیاییم، مثل مردم زندگی کنیم، با طبقات مختلف مردم انس بگیریم. این، معنای مردمی بودن است. بعضی از ماها که حالا معمم هستیم، اگر مثلاً یک آدم ذی‌شأنی، آدم محترمی باشد، خب، سلام علیک می‌کنیم، گرم می‌گیریم، اگر کاری با ما داشته باشد گوش می‌کنیم، آقا! یک استخاره‌ای بکنید، قرآن را درمی‌آوریم و یک استخاره‌ای برایش [می‌گیریم]. اگر یک آدم فرودستی باشد، یک آدم مثلاً [سطح] پایینی باشد؛ نه! اعتنا و اهتمامی نمی‌کنیم! این، خلاف سیره‌ رسول‌الله است. سیره‌ پیغمبر این است که با فقرا و با ضعفا و مانند اینها کنار می‌آمد. به شئون ظاهری و آن چیزهایی که به حسب ظاهر موجب جلال و شوکت و این چیزهاست، اهمیتی نمی‌داد. وضع زندگی پیغمبر اینطور بود؛ این برای ما واقعاً درس است. حالا ما البته نه توقع داریم، نه می‌شود توقع داشت که مثل آن بزرگوار یا مثل امیرالمؤمنین رفتار کنیم؛ نه! خب! وضع آنها وضع دیگری است، جایگاه‌شان جایگاه دیگری است اما آن را بایستی ملاک قرار بدهیم. آن را مثل یک نشانه‌ای [قرار دهیم]؛ شما فرض کنید از یک دامنه‌ کوهی دارید می‌روید بالا، آن قله مورد نظرتان است، به قله نمی‌رسید اما به طرف قله می‌روید، حرکت به آن سمت می‌کنید؛ باید اینجوری باشد.
پی‌نوشت:
۱- امالی طوسی، مجلس چهاردهم، ص ۳۹۳؛ «ابن عباس گوید: پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه و آله) بر زمین مى‌نشست، و بر زمین غذا می‌خورد، و گوسفند به دست‌شان می‌گرفت، و دعوت برده‌اى را به نان جوین می‌پذیرفت».

Page Generated in 0/0057 sec