سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان روز گذشته در مراسمی که در ضاحیه بیروت به مناسبت شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی سپاه قدس و ابومهدی المهندس جانشین فرمانده حشدالشعبی عراق برگزار شد، سخنرانی کرد. مهمترین محورهای سخنان سیدنصرالله به شرح زیر است:
جمعه که این اتفاق افتاد، حاج قاسم به هدف و آرزوی خود رسید. حاج قاسم به هدفش رسید. همیشه در یادواره شهدا گفتهام شهادت نزد فرماندهان هدفی شخصی است. حاج قاسم از جوانی دنبال شهادت بود. بویژه در دوران اخیر، او و ابومهدی همیشه در میادین جنگ و در میان شلیک گلولههای متعدد بودند.
بسیاری از شبها که یاد شهدا میکرد، سر در گریبان میبرد. او میگفت از شدت شوق لقاءالله و دیدار شهدا سینهاش تنگ میشود، بسیار مشتاق پیوستن به کاروان شهدا بود.
درباره ابومهدی هم همینطور است، او اخیرا به ضاحیه آمد، دیدار کردیم و در آخرین دیدار گفت به نظر میرسد نبرد با داعش به پایان نزدیک شده و هر کس که باید شهید میشد، شهید شد. برای من دعا کن عاقبت من هم شهادت باشد. به همسر و دختران گرامی او هم میگویم که با آنها همدردی میکنم.
امروز میخواهم از این حادثه بزرگ صحبت کنم که چرا رخ داد، چرا حاج قاسم و ابومهدی شهید شدند و هدف چیست، منطقه به کجا میرود و وظیفه ما چیست؟
این دو عاشق شهادت بودند اما به نظر میرسد بیش از این نصیبشان شد: مثل امام حسین بدون سر، مثل حضرت عباس بدون سر، مثل علیاکبر ارباً ارباً شدند؛ شاید خودشان فکر چنین چیزی را نمیکردند.
چرا این جنایت به شکل کاملا آشکار انجام شد؟ به شکل رسمی و عیان تا همه دنیا ببینند؟ 2 مسأله است؛ یکی اینکه همه تلاشهای ترورهای قبلی شکست خورده بود. مسأله دوم، اقدام در این مقطع زمانی مجموعه شرایط منطقه و شکستها و پیروزیها و نتیجه نبرد کنونی بود که به تحولات اخیر عراق رسید، همچنین در آستانه انتخابات آمریکا هم هستیم، وقتی به این صحنه نگاه میکنیم، اهداف ترور و مسؤولیت ما در قبال آن را روشن میکند.
وقتی ترامپ به نتیجه 3-2 سال اخیر نگاه میکند، چه چیزی به دست آورده؟ شکست و دستپاچگی.
ترامپ دنبال این بود که سران اروپایی در نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل یک دیدار با سران ایران برای او ترتیب دهند که به این هم دست نیافت و حتی دنبال یک تماس تلفنی بود که ایران به این هم پاسخ نداد؛ پس ترامپ الان به مردم خودش درباره ایران چه بگوید؟
طرح آمریکا در سوریه تا الان شکست خورده، آخرین چیزی که رخ داد، خیانت به متحدانش بود، متحدان کُرد او در شمال شرق سوریه که نیروهایش را از آنجا عقب کشید. تعداد کمی از نیروهای آمریکا آنجا ماندند. برای چه بمانند؟ برای حمایت از کردها؟ خیر! برای حفاظت از چاههای نفت در شرق سوریه. آمریکا مقداری نیرو در شرق سوریه و مقداری اندک در «تنف» نگه داشته که آن هم به توصیه اسرائیل است.
ترامپ میگوید نفت عراق حق ما است و باید آن را به دست بیاوریم و هزینه همه این سالها را از آن جبران کنیم. او معتقد است در عراق دولت و حکومتی وجود ندارد. بنابراین باید بر چاههای نفت آن مسلط شود و نفت آن را ببرد.
قاسم سلیمانی و ابومهدی 2 علت اصلی در از بین بردن داعش بودند، این بهانه از دستشان خارج شد. بعد از از بین رفتن بهانه داعش، صداها از گوشه کنار عراق بلند شد که آمریکاییها از عراق بروند. آمریکا داعش را بهانه کرد که به صورت نظامی به این کشور بازگردد.
دولت عراق رد کرد که عراق بخشی از حمله به ایران و طرح تحریم اقتصادی علیه ایران باشد، همچنین دولت عراق به ریاست عبدالمهدی طرح معامله قرن را رد کرد، ضمنا دولت عبدالمهدی به چین رفت و قراردادهایی به ارزش میلیاردها دلار بست که نفعش به عراق بازمیگردد. آمریکا دنبال این است که عراق را از طریق شرکتهای خودش تاراج کند اما دولت عبدالمهدی مرز با سوریه را تحت کنترل گرفت و این سیاستها آمریکاییها را خیلی آزار داد. علاوه بر این صداهایی در پارلمان برای اخراج آمریکاییها بلند شد؛ آنها احساس کردند دارند عراق را از دست میدهند.
آمریکاییها اخیرا تلاش کردند عراق را وارد جنگ داخلی کنند اما موضع حکیمانه مرجعیت و سران عراق مانع شد. موضع قوی گروههای مقاومت و عشایر عراق مانع این طرح آمریکا شد. آمریکا از طریق ارتش الکترونیک خود تلاش کرد میان ملت ایران و عراق فتنه ایجاد کند. چرا؟ چون ایران همیشه حامی عراق بوده است. آمریکاییها با عجله تلاشهای متعددی کردند عراق را از دست ندهند و در نهایت حاج قاسم و ابومهدی را ترور کردند.
آنها جنگی جدید از نوعی جدید آغاز کردهاند، آنها دنبال تضعیف محور مقاومت و شکستن آن و تضعیف ایران و شکست هیبت ما و تحمیل شروط خودشان در انتخاباتها هستند. این اتفاق جنگ نبود، چون جنگ ماجراجویی نیاز دارد. هر کس به سخنان رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل نگاه کند میبیند من چه میگویم؛ آمریکا میداند جنگ با ایران به چه معناست آنها دنبال چیزی زیر سقف جنگ هستند.
آنها قاسم سلیمانی، نقطه مرکزی محور مقاومت را زدند. آنها این مسأله را بررسی کردند، حاج قاسم چند هفته قبل پیش من بود. صحبت از آغاز سال جدید میلادی بود و من گفتم خوشحالم آن را با نگاه کردن به روی شما آغاز میکنم اما رسانههای آمریکایی روی شما تمرکز کردهاند و دارند زمینه فراهم میکنند. گفتم دارند از ژنرال قاسم سلیمانی صحبت میکنند و من گفتم آنها برای ترور شما طراحی کردهاند و حاج قاسم لبخند زد.
آمریکاییها هرکجا در منطقه میروند مقابل خودشان حاج قاسم سلیمانی را میبینند. به سوریه میروند حاج قاسم را میبینند. در عراق در لبنان، در یمن و در افغانستان و در هر جایی مرتبط با محور مقاومت، مقابلشان حاج قاسم سلیمانی را میبینند، اسرائیل قاسم سلیمانی را خطرناکترین مرد مقابل خود میدید. حاج قاسم را خطر موجودیتی برای خود میدانست اما جرأت ترور او را نداشت، در سوریه میتوانست این کار را بکند اما جرأت نداشت و این کار را از آمریکا خواست.
برای همین او را ترور کردند و آشکارا کشتند. نه برای اینکه تبلیغات کنند، بلکه برای این علنی کشتند که نیاز روانی، تبلیغاتی و روحی داشتند. آنها از طریق این ترور، تلاش میکنند نیروهای مقاومت در عراق دچار سستی شوند و میان عراق و ایران اختلاف ایجاد کنند.
امروز [به ترامپ] میگویم به مشاورانت گوش نکن. تلویزیون را نگاه کن که در اهواز و مشهد امروز چه دیدی و در تهران و کرمان چه خواهی دید. ایران گامهای هجومی برخواهد داشت و این را خواهید دید. شما دیدید که در هدف اول با حضور مردم و سران ایران شکست خوردید.
آنها میخواستند با این ترور حشدالشعبی را متزلزل کنند. میخواستند عراق را وارد ضعفی داخلی کنند که بقیه احزاب و نیروها حساب کار دستشان بیاید. تبلیغ کردند که جوی پر از ارعاب ایجاد کنند تا همه بترسند اما پاسخ عراق از تشییع شهدا شروع شد.
من عراقیها را میشناسم؛ مقاومان باشرف حسینی و فرزندان عباس علیهالسلام نمیگذارند یک سرباز آمریکایی در عراق باقی بماند. کمترین پاسخ به شهادت حاج قاسم و ابومهدی، اخراج نیروهای آمریکایی از عراق و آزادسازی دوباره این کشور از اشغالگری آمریکاست.
آمریکاییها حاج قاسم و ابومهدی را ترور کردند که عراق را از دست ندهند اما آنها با این کار عراق را از دست خواهند داد و این با مقاومت و اراده مجاهدان و مردم محقق میشود، حاج قاسم و ابومهدی و رفقایشان عاملی مهم در آزادسازی عراق از تروریسم بودند و خون آنان سبب آزادی دوم از اشغالگری آمریکا خواهد بود.
قصاص عادلانه یعنی چه؟ یعنی معلوم است که چه کسی این جنایت را انجام داده. من نمیخواهم از منطق انتقام صحبت کنم. مسأله حاج قاسم متفاوت است. حتی اگر آمریکا شخصیت دیگری از ایران را زده بود یا تأسیساتی را در ایران زده بود میشد گفت که این به ایران مربوط است و از این حرفها اما قاسم سلیمانی فقط متعلق به ایران نیست. قاسم سلیمانی یعنی ایران، لبنان، سوریه، یمن، افغانستان. قاسم سلیمانی یعنی کل امت اسلامی.
ایران میداند که چطور پاسخ دهد اما این مسؤولیت ما را کم نمیکند؛ امروز اعلام میکنم ایران چیزی از شما گروههای مقاومت نمیخواهد و نمیگوید چه کنید یا چه نکنید. اراده مسؤولانش مشخص است، گروههای مقاومت باید تصمیم بگیرند که با این حادثه چطور برخورد خواهند کرد، هر کس تصمیم بگیرد که چطور انتقام بگیرد... ایران از دوستان و متحدان و از کسانی که در کنار آنها ایستاد و از آنان در 40 سال گذشته حمایت کرده، چیزی نخواسته است. امروز ایران در عزاست، چون بزرگترین افتخار و ژنرال خود را از دست داده اما از ما چیزی نخواسته است.
ما باید همه برای قصاص عادلانه حرکت کنیم. قصاص عادلانه چیست؟ شفاف باشم. ممکن است برخی بگویند قصاص عادلانه این است که شخصیتی در حد حاج قاسم کشته شود. شخصیتی در حد این دو شهید نیست. ژنرالهای آمریکایی در حد کفش قاسم سلیمانی هم نیستند. ارزش کفش قاسم سلیمانی از سر ترامپ بیشتر است. قصاص عادلانه، کل موجودیت آمریکا در منطقه است.
پایگاههای نظامی و کشتیهای جنگی و کل سربازهای آمریکا در منطقه معادل قصاص عادلانه است. ارتش آمریکاست که آنان را کشته و ارتش آمریکا باید تاوان دهد. اعلام میکنیم، نبرد و قصاص عادلانه برای کسانی که این ترور را اجرا کردند در قالب این تعریف قرار میگیرند.
برخی میگویند سید موضوع را بزرگ میکند. خیر! من حجم طبیعی آن را بیان میکنم؛ اگر ترور حاج قاسم و ابومهدی بدون مجازات رد شود، خیلی خطرناک است. برای کل مقاومت و اعضای آن و مسأله فلسطین و قدس و کل منطقه بد خواهد بود.
به دشمن میگویم هر کاری میخواهی بکن و انتهایش این است که جان ما را بگیری اما اینکه بخواهی مقدسات ما را بگیری و حریم امت و مقدساتش را بشکنی، خیر! اجازه نخواهیم داد.
وقتی تابوت افسران و سربازان آمریکایی که عمودی آمدهاند به منطقه و افقی بازگردند ترامپ خواهد فهمید چه کرده و انتخابات را هم خواهد باخت؛ اراده و هدف ما در محور مقاومت باید این باشد. پاسخ به خون قاسم سلیمانی و ابومهدی اخراج کل نیروهای آمریکایی از منطقه ما باید باشد؛ این هدف انشاءالله محقق خواهد شد و قدس و فلسطین نیز آزاد خواهد شد. وقتی آمریکا از منطقه خارج شود این صهیونیستها لباسهایشان را در چمدانهایشان خواهند گذاشت و آنگاه دیگر نیازی به نبرد با اسرائیل هم نخواهد بود.
خاتمه کلامم با ترامپ نادان است که نمیداند چه کار کرده است؛ آمریکا که از منطقه برود، آزادسازی قدس در تیررس قرار خواهد گرفت.
امروز قصاص عادلانه همان قصاص عادلانه برای حاج عماد مغنیه و سید عباس موسوی و ابومهدی المهندس خواهد بود.
این خون بزرگ فرصتی بزرگ برای خلاص شدن از استعمار و استکبار و اشغالگران است. با این خون و خون شهدا و عزیزانمان، ما مردم مقاومت راه را ادامه میدهیم و انشاءالله در نهایت پیروز خواهیم شد.