printlogo


کد خبر: 215043تاریخ: 1398/10/21 00:00
اصلاح دستگاه محاسباتی کشورهای منطقه

مسعود براتی*: ایران در چند سال گذشته از مرحله تحریم‌های استاندارد و متداول عبور کرده است، این یعنی دیگر تحریم‌هایی که برای ایران وضع می‌شود بر اساس قواعد و قوانین بانکداری مرسوم نیست، بلکه امروز تحریم‌های اقتصادی ایران بر اساس پایه‌های امنیتی و اطلاعاتی وضع می‌شود. دلیل آن هم این است که اساسا پس از تحریم‌ها به سمت شبکه‌های غیررسمی رفته‌‎ایم که برای پوشش تحریمی روی آنها احتیاج به اقداماتی فراتر از مقررات بانکی است. دشمنان ایران با درک این موضوع از سال 96 و به طور دقیق پس از تحریم کاتسا، نوک پیکان فشارهای خود را به سمت روندهای غیررسمی بردند. برای این موضوع ابزار بزرگی را هم ایجاد کردند؛ ترامپ در همان سال سفری به عربستان داشت و در آنجا مرکزی به نام مبارزه با تامین مالی تروریسم ایجاد کرد که عملا پایگاه وزارت خزانه‌داری آمریکا در خاورمیانه بود. یعنی همانطور که آمریکا در کشورهای منطقه پایگاه نظامی ایجاد می‌کند، این بار پایگاه جنگ اقتصادی خود را دایر کرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد دایره عملیات این پایگاه کشورهای حوزه خلیج‌فارس و با تاکید ویژه قطر، عمان، کویت، بحرین و عربستان بوده است. کارویژه چنین ساختاری شناسایی شبکه‌های غیررسمی اقتصادی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران با استفاده از زیرساخت‌های اطلاعاتی و امنیتی بوده است. باید توجه داشت زمانی که از شبکه‌های غیررسمی صحبت می‌کنیم دیگر با ابزار زیرساخت‌های بانکی معمول نمی‌توانیم آن را شناسایی کنیم. دانستن این موضوع ضروری است که ایالات متحده آمریکا بدون کمک اطلاعاتی و امنیتی کشورهای منطقه به هیچ وجه نمی‌تواند تحریم‌های خود را در زمینه شبکه‌های غیررسمی اقتصاد ایران اجرایی کند. پاسخ نظامی اخیر ایران به صورت درست و دقیق هیمنه این رفتارهای کشورهای منطقه تحت رهبری آمریکا را از بین برد. در صورتی کشورهای منطقه با آمریکا همکاری می‌کنند که احساسی مبنی بر حاصل شدن منافع بیش از میزان هزینه‌‎هایی که انجام می‌دهند، داشته باشند، البته این حس به صورت یک باره ایجاد نمی‌شود و پس از یک روند به وجود می‌آید؛ اول موضوع پهپاد آمریکایی بود که توسط ایران منهدم شد، مرحله دوم حمله‌ به آرامکو بود و حالا در موضوع حمله رسمی ایران به مواضع آمریکا، کشورهای منطقه متوجه می‌شوند که جواب درخور به این حملات داده نمی‌شود و دیدگاهی که آمریکا قابل اتکا نیست هر روز تقویت می‌شود. همین نگاه باعث می‌شود این کشورها دیگر به دولتی که نمی‌تواند از خودش دفاع کند کمتر سرویس دهند بویژه در زمینه‌های امنیتی و اطلاعاتی مرتبط با تحریم‌های اقتصادی که امروز بیشترین تاثیر را روی کشورمان گذاشته است. در این بزنگاه ایران باید دیپلماسی خود را در منطقه فعال کند.  

شاید بتوان گفت به نوعی جمهوری اسلامی دستگاه محاسباتی منطقه را اصلاح کرد، کشورهای منطقه دریافتند که باید با جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت کنار بیایند و متوجه شدند دلبستگی به آمریکا هیچ سرانجامی ندارد. این دستاورد بزرگی برای دور زدن تحریم‌هاست اما نباید فراموش کرد که رفتار ما نسبت به تحریم‌ها باید راهبردی باشد و به موضوع دور زدن آنها اکتفا نکنیم. تغییر مهندسی تجاری ایران یک راهبرد مناسب است؛ حرکت به سمت تامین کالاهای اساسی و عدم وابستگی به شبکه‌های ارزی از دیگر اقداماتی است که باید انجام شود. در انتها می‌شود یک نتیجه‌گیری کرد؛ ما در طول 10 سال گذشته 2 رفتار را در سطح بین‌المللی تجربه کردیم؛ اول ایستادگی در برابر آمریکا که نتایج آن اظهر‌من‌الشمس است و شاهد اقتدار نظام و مردم هستیم و دوم مذاکره و کرنش در مقابل آمریکاست که نتایج آن هم مشخص است. 
زمانی که تحریم‌های آمریکا در سال‌های 89 و 90 علیه ما شدید شد، کشور به این سمت حرکت کرد که بتواند از طریق گفت‌و‌گو و تعامل به نقطه‌ای برسد که آمریکا تحریم‌ها را بردارد تا آثار تحریم تا حدی برطرف شود. در همین مقطع بحث مذاکرات عمان مطرح شد و برخی مقامات در دولت دهم به دنبال این بحث بودند. در دولت تدبیر هم بسیار روشن و آشکارا موضوع مذاکره مطرح و دنبال شد. اکنون پس از گذر از این مباحث، ما در نقطه‌ای قرار گرفته‌ایم که نه‌تنها مشکلات اقتصادی‌مان حل نشده‌، بلکه با مشکلات بزرگ‌تری مواجهیم که این خود نشان‌دهنده غلط بودن مسیری است که انتخاب شد. این موضوع البته دلایل مختلف دارد؛ از جمله دلایل اقتصادی داخلی، چرا که وقتی برای حل این مسائل تدبیر درستی اندیشیده نشود، طبیعتا مسائل اقتصادی کشور حل نمی‌شود. در بعد خارجی هم الان بسیار روشن شده که گفت‌و‌گو و مذاکره منجر به برداشته شدن تحریم‌ها نمی‌شود، بلکه تحریم‌ها با شدت بیشتری اعمال شده است. لذا اینکه چرا اکنون اقتصاد در همان نقطه سال‌ها 90 و 91 یا حتی عقب‌تر از آن زمان قرار دارد، به خاطر همین تحلیل‌های غلط در انتخاب مسیر کشور بوده است.
اما در تفسیر علت ترور شهید قاسم سلیمانی، بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان قبول دارند این ترور یک تصمیم راهبردی از سوی ترامپ بوده و آن چیزی که ترامپ را به اتخاذ چنین تصمیمی رسانده، صرفا در اختیار داشتن یکسری توانمندی‌های نظامی و اطلاعاتی نبوده است، چرا که روسای‌جمهور پیشین آمریکا هم همین ابزارها را در اختیار داشتند. نکته این است که مقامات کنونی کاخ سفید در این برهه به این نتیجه رسیده‌اند هزینه اجرای چنین عملی کمتر از منافعش خواهد بود و برای همین بوده که دست به چنین اقدام غلطی زده‌اند. سوال این است که چرا آمریکا چنین تصوری دارد و چرا احساس می‌کند ایران در موضوع تحمیل هزینه به آمریکا ضعف دارد؟ به نظر بنده پاسخ موشکی سپاه نشان داد آمریکایی‌ها تحلیل دقیقی نداشته‌اند و اقدام سپاه در حمله به پایگاه‌های آمریکایی تا حدود زیادی این تصور غلط را در ذهن آنها اصلاح کرد. از همین رو ترامپ از مواضع قبلی خود عقب‌نشینی و اعلام می‌کند خواستار صلح است.
از سوی دیگر نماینده آمریکا در سازمان ملل اعلام می‌کند آمریکا حاضر است بدون پیش‌شرط با ایران گفت‌و‌گو و تعامل کند. در نتیجه تصور آمریکا مبنی بر ناتوانی ایران از پاسخ به اقداماتش، تصور غلطی بود. اینکه این تصور غلط چگونه شکل گرفت، قابل بحث است. ما در مقاطع مختلف در 6 سال گذشته متناسب با اقدامات خصمانه آمریکا در حوزه اقتصادی، اقدامات متناسب انجام ندادیم و این باعث ایجاد تصور غلط در ذهن آمریکایی‌ها شده بود. آمریکا از همان روز اجرای توافق هسته‌ای، با اعمال تحریم‌های مختلف به بهانه‌های مختلف مثل موشکی و... شروع به نقض محتوایی توافق کرد. بر اساس این توافق قرار بود ایران از ثمرات اقتصادی رفع تحریم بهره‌ ببرد ولی آمریکا هر 4 ماه یکبار که تعلیق تحریم‌های آمریکا را تمدید می‌کرد، در کنارش یک اقدام تحریمی انجام می‌داد که از طرف دولت ایران پاسخ مناسبی دریافت نمی‌کرد؛ اقداماتی نظیر مصادره اموال بانک مرکزی، بحث محدودیت صدور ویزا و تمدید قانون تحریم‌های کاتسا که مقدمه تمرکز آمریکا بر سپاه پاسداران و معرفی سپاه به عنوان نیروی مدافع تروریسم بود. در نهایت نیز آمریکا به شکل کامل از برجام خارج شد.
حالا می‌توانیم ارزیابی کنیم که مسیر مقابله با سیاست‌های آمریکا نیازهای مردم را تامین می‌کند یا مسیر مذاکره؟ هم‌اکنون زمان مناسبی است که کشور به سمت درون‌زایی حرکت کند و همان راهی را که در حوزه نظامی و اقتدارگرایی موشکی رفته در حوزه اقتصادی هم برود.
کارشناس اقتصاد بین‌الملل*

Page Generated in 0/0068 sec