مهدی طاهرخانی*: استقلال امروز بیش از هر زمان دیگری محتاج «آرامش» رختکن است و این گوهر بیهمتا خلق نمیشود مگر با همکاری بزرگان این تیم با فرهاد مجیدی. بدون تردید خروج پرحاشیه استراماچونی از رأس هرم مدیریت فنی آبیها، هواداران این تیم را بیشتر از هر زمان دیگری مستعد بروز اعتراض میکند. وظیفه چه کسانی است که این فضا را کنترل کنند؟ کدام بازیکنان باید عصای دست فرهاد مجیدی باشند تا سرمربی جدید، بتواند دوره گذار را به سلامت پشت سر بگذارد؟ وریا غفوری شاید مهمترین مهره این پازل باشد اما آنچه سهشنبه و چهارشنبه هفته گذشته رخ داد زنگ خطری بود برای استقلال و هواداران این تیم؛ حادثهای که نباید بیتفاوت از کنارش گذشت و تصور کرد موضوع چندان مهمی نبود و نیست. سهشنبه هفدهم دیماه 98 هم نخستین تمرین استقلال بعد از تعطیلی نیمفصل بود و هم نخستین جلسهای که آنها باید با فرهاد مجیدی بدون استراماچونی کار را شروع میکردند اما وقتی جلسه معارفه شروع شد مجیدی و اعضای مدیریت، متوجه شدند خبری از بازیکنان به اصطلاح بزرگ و شاخص تیم نیست. به واسطه عدم پرداخت قسط بازیکنان، بزرگان تیم در تصمیمی که از قبل اتخاذ شده بود، ترجیح دادند با این اهرم مهم، طلبشان را زنده کنند. چه اتفاقی بدتر و تلختر از این برای مجیدی که با شک و تردید بسیار زیاد، حاضر به قبول سرمربیگری استقلال شد؟ با این وجود بعد از تماس خلیلزاده با تکتک بازیکنان معترض، از آنها خواسته شد به واسطه احترام به سرمربی جدید و همچنین احترام به جلسه معارفه، خودشان را به مجموعه ورزشی تهرانسر برسانند، البته سرپرست تیم به همه آنها وعده داد تا پایان هفته همه مطالباتشان را پرداخت کند. نکته تاملانگیز آنکه همه بازیکنان آمدند جز وریا غفوری که کاپیتان تیم به شمار میرود. اصرارهای خلیلزاده مورد قبول کاپیتان واقع نشد تا دست آخر مجیدی مجبور شود نخستین تمرینش را بدون حضور کاپیتان استارت بزند.
البته نگاهی به واکنش هواداران استقلال در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که اکثریت آنها از این نافرمانی غفوری ناراحت بودند و عقیده داشتند اگر وریا در این برهه حساس به آرامش تیم کمک نکند، بعید است مجیدی توان عبور از این گردنه پر خطر را داشته باشد.
* وریا به دنبال چیست؟
نگاهی به رفتار و گفتار کاپیتان استقلال در یک فصل اخیر نشان میدهد او بشدت خواهان خلق فضایی متفاوت برای خودش نزد افکار عمومی است. با اصرار عجیبی میخواهد خودش را حامی مردم و هواداران نشان دهد، از این رو از هر فرصتی برای ابراز عقیدهاش استفاده میکند. بی توجه به اینکه شاید بسیاری از این «رفتارها» به ضرر تیمی تمام شود که او بازوبند هدایتش را بر بازو بسته است. وریا میخواهد به گونهای خودش را نماد اعتراض به «جریان موجود» نشان دهد اما از سوی دیگر وقتی منافع خودش در میان باشد رفتارهای متناقضی را بروز میدهد. او بارها به واسطه زادگاه و نژادش از کولبرها حمایت کرد و تلاش داشت با این حربه، توجه فعالان اجتماعی را به خویشتن جلب کند اما وقتی کار به امضای قرارداد رسید ناگهان جملات روشنفکرانه و حامی طبقه محروم را از یاد برد و قبل از شروع فصل جدید، خواهان ثبت قراردادی عجیب و یکطرفه شد. اگر علی خطیر مقابل او قرار نمیگرفت، غفوری قصد داشت با قراردادی چندساله در این سن و سال، فصلی دستکم 3 میلیارد تومان از استقلال مطالبه کند که با درایت و آیندهبینی معاون سابق باشگاه استقلال، باشگاه بدون آنکه تسلیم این خواسته غیرمعمول شود، وریا را مجبور به تمدید قرارداد با مبلغی بسیار کمتر از پیشنهاد اولیه کرد. ریشه بسیاری از نقدهای کاپیتان استقلال علیه علی خطیر را باید در این ماجرا جستوجو کرد.
او به همراه یکی از اعضای هیاتمدیره استقلال در تعطیلات تابستان به خانه علی خطیر رفت و به گفته معاون سابق آبیها، خواهان خروج یکی از بازیکنان قدیمی از استقلال شد. وریا که میدانست در صورت خروج این فرد او کاپیتان نخست استقلال میشود، در این سناریو بیشترین تلاش را کرد و این فرد از اولین نفراتی بود که از استقلال جدا شد.
استقلال بهواسطه طرفداران میلیونیاش همانند پرسپولیس به خودی خود مستعد تولید حاشیه است و اگر بازیکنان بزرگ و کادر فنی و مدیریتی دو تیم، نتوانند مقابل این حواشی قد علم کنند، بهراحتی هر چه تمامتر، جریان مرموز توطئهچینی در رختکن و همچنین حجم انبوه اخبار غیر واقعی، این دو تیم پرطرفدار را زمینگیر میکند.
از این رو همواره کاپیتانهای سرخابی نقش تعیینکنندهای در آرامش تیمهایشان دارند. برانکو همواره یکی از ارکان اصلی موفقیتهای پرسپولیس را مدیریت سیدجلال حسینی عنوان میکرد؛ چه در زمین به عنوان یک بازیکن بزرگتر با شاخصهای فنی متمایز، چه در نقش کاپیتان در رختکن که حاشیه را در نطفه مهار میکرد. آیا امروز وریا غفوری میتواند این نقش را برای فرهاد مجیدی ایفا کند؟ آنچه در نخستین تمرین استقلال و مراسم معارفه سرمربی این تیم از طرف بازیکنان بزرگ و بویژه غفوری رخ داد و همچنین غیبت مجدد او در تمرین روز چهارشنبه به خودی خود بیانکننده خیلی از اتفاقات است. سرمربی جدید آبیها که منتظر کمک بازیکنان بزرگتر تیم بود، بعد از تماس خلیلزاده شاهد حضور تکتکشان در تمرین بود اما در نهایت تعجب وریا غفوری باز هم مطالبات مالی را بهانه کرد و مدعی شد در صورت پرداخت این مبلغ در تمرین حاضر میشود. شاید در نگاه نخست باید حق را به بازیکنان داد تا پیگیر حق و حقوقشان باشند اما کاپیتان و بزرگتر تیم که میبایست دست راست مربی باشد، اگر در صف بازیکنان جوان و خام قرار گیرد آن وقت انتهای راه کاملا مشخص است. باید دید فرهاد مجیدی در آینده نهچندان دور پاسخی به این رفتار وریا (غیبت در 2 جلسه نخست تمرینی) میدهد یا نه. شاید سناریوی بازگرداندن پژمان منتظری یکی از آن راهکارها باشد. با حضور پژمان بدون شک او کاپیتان استقلال خواهد بود و همین موضوع دست وریا را برای بسیاری از کارها میبندد.
مجیدی در نخستین جلسه تمرینی استقلال، همه حرفهای آخر را همان اول تمرین زد و اشاره داشت انضباط و جدیت برایش از هر چیزی بالاتر است. پیشتر برانکو با همین متد موفق شد از پرسپولیس، تیمی که در طول 9 سال بیشترین ستاره را در اختیار داشت اما هرگز رنگ قهرمانی لیگ برتر را بین فصول هفتم تا شانزدهم ندید، یک قهرمان بلامنازع بسازد.
فرمول برانکو برقراری نظم و عبور از بازیکنسالاری بود. از مهدی طارمی تا محسن مسلمان و رامین رضاییان را میشود به عنوان بزرگترین قربانیان نظم نوین برانکو یاد کرد. از سوی دیگر هواداران هم پس از اینکه دیدند حمایت از سرمربی برخلاف حمایت متعصبانه از ستاره (که ریشه در تصمیمات احساسی و خام دارد)، راه موفقیت را برایشان هموار میکند، علیه هیچ یک از رفتارهای برانکو موضع منفی نشان ندادند. کنار گذاشتن و عبور از بازیکنی که این روزها موتور محرک استقلال در جبهه راست این تیم به شمار میرود، شاید کار عقلانی و صحیحی نباشد اما اگر مجیدی میخواهد تمامقد کنترل رختکن را در دست بگیرد تا بازیکنی با حربه بازوبند کاپیتانی قادر نباشد اعتراضاتی را سازماندهی کند، بهترین راهکار همین برخورد در نخستین گام است.
فرهاد مربی جوان و بی تجربهای به حساب میآید و اگر همین امروز نتواند اقتدارش را به بزرگترهای تیمش ثابت کند آن وقت این نافرمانی به صورت کاملا هدایت شده به بازیکنان کوچکتر سرایت میکند و شاید شاهد بروز پدیدهای باشیم که پیام صادقیان در زمان حمید درخشان در پرسپولیس مشابهش را پیاده کرد، پس لازم است همین امروز فرهاد یک بار برای همیشه، ریشه این دست رفتارها را در تیمش بخشکاند. او بیش از آنکه مشکل فنی درون زمین داشته باشد باید با حواشی بزرگ اما نامرئی مبارزه کند.
دیروز باند سفتها بود که شفر را در یک قدمی جام به زمین زد و حالا باندهای دیگری که نه اسم دارند و نه به صورت گلدرشت نمایان و دیدنی هستند. هر فردی در هر کسوتی اگر منافع خودش را بالاتر از منافع کلی تیم ببیند و برای رسیدن به خواستهاش، مجموعه را قربانی کند، بدون هیچ تردیدی، او بزرگترین مانع مجیدی برای جمع کردن غول حاشیه در استقلال است.
بیپولی و بدقولیهای مالی پدیده ناخوشایندی است که حضورش ربطی به امروز و دیروز در فوتبال ما ندارد، هیچ تیمی هم در فوتبال ایران نیست که ادعا کند اسیر این معضل بزرگ نیست اما قهرمان در نهایت آن مجموعهای است که موفقیتش را قربانی این دست اعتراضات و اعتصابات نکند. وریا غفوری 2 روز متوالی در تمرین آبیها حاضر نشد و دست آخر بعد از اینکه چهارشنبهشب پیامک بانک را در گوشی همراهش مشاهده کرد، روز پنجشنبه سر تمرین رفت! این مسیری بود که کاپیتان به کوچکترها یاد داد. اگر فرهاد امروز مراقب رختکن تیمش نباشد شاید فردا اعتراضات دیگری را شاهد باشیم؛ مجموعه اقداماتی که برای متلاشی کردن هر تیمی کفایت میکند.
دبیر گروه ورزشی*