printlogo


کد خبر: 215056تاریخ: 1398/10/21 00:00
آیا سناریوسازی برای سقوط بوئینگ737 اوکراینی تنها چند ساعت پس از حمله موشکی موفقیت‌آمیز ایران به مقر نظامیان آمریکایی در پایگاه عین‌الاسد عراق عادی است؟
فرار ترامپ با بوئینگ
* گزارش «وطن‌امروز» از دروغ‌هایی که آمریکا برای حفظ چهره در طول جنگ‌های مختلف بیان کرده است/ سانسور جنگی از ویتنام تا عراق

گروه اجتماعی: آمریکا پس از سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ اوکراین و کشته شدن ۱۷۶ نفر در تهران و افزایش انتقادات به شرکت سازنده آمریکایی، ادعای «برخورد موشک به هواپیما» را مطرح کرد؛ این در حالی است که آمریکا تاکنون شواهد و مستنداتی درباره این ادعای خود منتشر نکرده است. 
به گزارش «وطن امروز»، بعد از سقوط هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ در تهران، سهام شرکت بوئینگ در آمریکا سقوط کرد و با توجه به تجربه سقوط مکرر این نوع هواپیما، شرکت بوئینگ تا مرز ورشکستگی ‌رفت اما آمریکایی‌ها عملیات نجات بوئینگ را با ادعای برخورد موشک به این هواپیما کلید زدند. از ترامپ گرفته تا نخست‌وزیر کانادا مدعی شدند مدارکی دارند که نشان می‌دهد یک موشک به هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ متعلق به شرکت اوکراینی اصابت کرده اما تمام مدارک آنها یک فیلم مبهم در فضای مجازی و ادعای یک مقام پنتاگون که خواست نامش فاش نشود، است!
البته ماجرای سقوط هواپیمای بوئینگ شرکت اوکراینی برای کاخ سفید اهمیت دیگری نیز دارد. به گفته برخی کارشناسان، علت اصلی راه افتادن موج رسانه‌ای برای ایجاد شبهه در علت سقوط هواپیمای بوئینگ در ایران، فرونشاندن موج سیاسی و رسانه‌ای حمله گسترده ایران به پایگاه آمریکایی عین‌الاسد بوده است. رئیس‌جمهور آمریکا در واکنشی که انتقاد رسانه‌ها و کارشناسان آمریکایی را برانگیخته بود به‌رغم تهدیداتش علیه ایران در صورت حمله به یک فرد یا یک پایگاه نظامی آمریکایی پس از ترور شهید سلیمانی، آغوش خود را برای گفت‌وگو باز کرد و خواهان توافق با ایران شد. عقب‌نشینی آمریکایی‌ها از موضع خود با راه انداختن خط خبری جدید علیه ایران همراه بود. رسانه‌های غربی در ادعایی که از سوی برخی کارشناسان «عجیب» خوانده شد، مدعی شده‌اند هواپیمای اوکراینی توسط موشک‌های ایرانی ساقط شده است. این رسانه‌ها عنوان کردند سیستم پدافند هوایی ایران «به اشتباه» هواپیمای مسافری را مورد هدف قرار داده است. در پاسخ به این ادعا چند گزاره قابل طرح است؛ اول آنکه برای سامانه‌های پدافندی تشخیص هواپیمای مسافری از موشک یا هواپیمای جنگی کاملا محرز است و امکان اشتباه در این زمینه وجود ندارد. مگر اینکه در سیستم پدافندی عملیات خرابکاری از طریق هک یا نفوذ صورت گرفته باشد. از سوی دیگر، برخورد موشک با هواپیما سبب انفجار هواپیما در آسمان می‌شود اما بر اساس شواهد به دست آمده هواپیما پس از حدود 5/1 دقیقه حرکت در آسمان به زمین برخورد کرده است. یکی از این شواهد فیلمی است که توسط یکی از سرنشینان خودرویی که در حال عبور از جاده‌ای در حوالی فرودگاه امام خمینی(ره) بوده، ضبط شده است. در این ویدئو کاملا مشخص است که هواپیما در حالی که موتور آن آتش گرفته، در حال حرکت در آسمان است که بتدریج فاصله آن با زمین کم می‌شود و در نهایت به زمین برخورد می‌کند. اگر دلیل سقوط هواپیما، اشکالات فنی نباشد، شائبه تروریستی بودن نیز مطرح است. البته در حال حاضر مهم‌ترین گزاره درباره سقوط این هواپیما، نقص فنی است.در ادامه این گزارش آنچه تاکنون درباره این اتفاق مطرح شده است را می‌خوانیم.
 
* ماجرای بوئینگ!
پنجشنبه‌شب رسانه‌های غربی در یک اقدام هماهنگ با مسؤولان آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی ادعای اصابت موشک به هواپیمای بوئینگ ۷۳۷ را که بامداد چهارشنبه ۱۸ دی در تهران سقوط کرد مطرح کردند. قطعا در پس این ادعا اهداف زیادی نهفته است که یکی از آنها نجات بزرگ‌ترین شرکت بورسی آمریکا یعنی بوئینگ بوده است. رئیس سازمان هواپیمایی کشوری در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری سیما در روز پنجشنبه گفت: آمریکایی‌ها درباره دلیل اصلی سقوط سومین هواپیمای بوئینگ فرافکنی می‌کنند و برای جلوگیری از ضرر هنگفت و کاهش سهام این شرکت در صورت اثبات سقوط این هواپیما به دلیل نقص فنی، شایعه برخورد موشک را مطرح می‌کنند. در عین حال، جولیا مک‌فارلین، خبرنگار ABC هم در توئیتی با اشاره به احتمال سقوط هواپیمای بوئینگ به دلیل نقص فنی نوشت: بوئینگ با‌ارزش‌ترین شرکت صادراتی آمریکاست و یک بحران دیگر می‌تواند نابودش کند. همچنین علی علیزاده، کارشناس مسائل سیاسی در خارج از کشور نوشت: مقاله نیویورک‌تایمز در 7 آبان می‌گوید به علت سقوط 2 هواپیمای737، بوئینگ 7 میلیارد دلار ضرر کرده، بنا بر این مسلما سقوط سومین بوئینگ یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های آمریکا را به ورشکستگی می‌کشاند و یک آبروریزی بزرگ برای کل صنعت آمریکاست. بوئینگ در حال حاضر متهم به قتل 176 نفر است، چه کسی جعبه سیاه را دست متهم می‌دهد؟
عبدالله شهبازی، مورخ و پژوهشگر تاریخ سیاسی معاصر نیز در کانالش نوشت: روز چهارشنبه سهام کمپانی بوئینگ به دلیل خبر سقوط هواپیمای بوئینگ ۸۰۰- ۷۳۷ اوکراین در تهران به دلیل نقص فنی 3/2 درصد معادل 3/4 میلیارد دلار سقوط کرد ولی امروز به دلیل ادعای برخی مقامات پنتاگون دال بر اینکه سقوط هواپیما به دلیل اصابت موشک ایران بوده و حمایت تلویحی ترامپ از این ادعا ٣ درصد افزایش یافت؛ نمونه‌ای مثال‌زدنی از شیادی بازار بورس برای ثبت در تاریخ. با این شعبده هم رسوایی ترامپ در عراق برای چند روزی تحت‌الشعاع قرار گرفت و هم بوئینگ از ورشکستگی نجات یافت.
 
* آتش گرفتن هواپیمای بوئینگ 737 در فرودگاه تل‌آویو
یک مجری و خبرنگار رژیم صهیونیستی در توئیتر خود با انتشار 2 ویدئو از آتش گرفتن موتور یک هواپیمای بوئینگ 800– 737 در فرودگاه تل‌آویو همزمان با سقوط هواپیمای اوکراینی در تهران خبر داد. شارون ایدان، خبرنگار و مجری معروف رژیم اشغالگر اسرائیل در توئیتر خود با انتشار 2 ویدئو طی 2 روز گذشته اعلام کرد: همزمان با سقوط 2 روز قبل هواپیمای بوئینگ 800– 737 خطوط هوایی اوکراین در ایران به دلیل آتش گرفتن موتور سمت راست، یکی دیگر از این هواپیماها در فرودگاه بن‌گورین تل‌آویو نیز دچار آتش‌سوزی در موتور چپ شده است.
هواپیمای بوئینگ 737 خطرناک‌ترین و پر‌حادثه‌ترین هواپیما در جهان محسوب می‌شود که در 146 مورد حادثه مربوط به این نوع هواپیما تاکنون 4300 نفر جان خود را از دست داده‌اند.
یک خبرگزاری روآندایی نیز وقوع این حادثه را در صبح روز چهارشنبه 18 دی 98 در فرودگاه بن‌گورین تایید کرده است.
 
* اعتراف دولت ترامپ: شواهدی درباره اصابت موشک به بوئینگ اوکراینی وجود ندارد
دست‌کم 3 مقام ارشد دولت آمریکا در جلسه‌ای غیرعلنی با اعضای کنگره این کشور اعتراف کرده‌اند شواهدی که نشان‌دهنده اصابت موشک به بوئینگ ۸۰۰– ۷۳۷ خطوط هوایی اوکراین باشد در دست نیست. مقام‌های آمریکایی با آنکه به دنبال راه‌اندازی جنگ تبلیغاتی درباره حادثه سقوط بوئینگ 800– 737 خطوط هوایی اوکراین در ایران هستند در یک جلسه محرمانه با اعضای کنگره چند روز پیش اعتراف کرده‌اند شواهدی از ساقط شدن این هواپیما بر اثر اصابت موشک وجود ندارد.  خبرگزاری آسوشیتدپرس در بخشی از گزارش روز پنجشنبه خود به نقل از یک نماینده کنگره که در جلسه توضیحی مقام‌های دولت ترامپ با قانونگذاران آمریکایی حاضر بوده، نوشته که 3 مقام دولت آمریکا گفته‌اند شواهدی در دست نیست که نشان دهد هواپیمای بوئینگ اوکراینی بر اثر اصابت موشک ایران سرنگون شده است.  رسانه آمریکایی نوشته است: «یک قانونگذار آمریکایی که یکی از حاضران در جلسه توضیحی مقام‌های آمریکایی با اعضای کنگره برای تشریح وضعیت تنش‌های میان ایالات متحده و ایران بود به شرط افشا نشدن نامش گفت که مقام‌های آمریکایی گفتند هیچ اطلاعاتی حاکی از آن نیست که این هواپیما مورد اصابت قرار گرفته است». آسوشیتدپرس نوشته که «مایک پمپئو» وزیر خارجه، «مارک اسپر» وزیر دفاع و «جینا هاسپل» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از جمله مقام‌های حاضر در این جلسه بوده‌اند. محور اصلی گزارش آسوشیتدپرس بحران تازه‌ای  است که شرکت بوئینگ بعد از سقوط هواپیمای اوکراینی به آن دچار شده است. آسوشیتدپرس یادآوری کرده بوئینگ بعد از سقوط‌های مکرر نسخه 737 مکس این شرکت هواپیماسازی هنوز با بحران دست و پنجه نرم می‌کند.  این رسانه نوشته است: «هنوز برای اظهارنظر درباره علت این حادثه و اینکه آیا شرکت بوئینگ مسؤولیتی در از دست رفتن جان 176 نفر داشته یا خیر زود است اما این فاجعه دست‌کم به مشکلات مدیر عامل آتی شرکت بوئینگ، «دیوید کاهلون» که قصد بازسازی وجهه این شرکت را دارد خواهد افزود».
یک روز بعد از این گزارش، مقام‌های آمریکایی در ادعایی که بشدت از سوی مسؤولان در ایران تکذیب شد، گفتند که هواپیمای بوئینگ اوکراینی بر اثر اصابت موشک ایران ساقط شده است. تهران از اوکراین به عنوان صاحب هواپیما و کمپانی بوئینگ به عنوان سازنده آن برای مشارکت در تحقیقات درباره سقوط آن دعوت به عمل آورده است.
 
* گزارش اصلی در جعبه سیاه است
این مطالب در حالی است که دیروز رئیس سازمان هواپیمایی کشوری و معاون وزیر راه‌وشهرسازی گفت: اطلاعات جعبه سیاه یا پارامترهای پروازی و صحبت‌هایی که خلبان در کاکپیت (کابین) کرده، برای اعلام نظر سازمان هواپیمایی کشوری بسیار حیاتی است. علی عابدزاده ادامه داد: جعبه سیاه به گونه‌ای طراحی شده که صدها اطلاعات پروازی در آن نهفته است که قابلیت آنالیز دارد. هرگونه اظهارنظر قبل از اینکه اطلاعات استخراج شود کارشناسی نیست. وی افزود: اما آنچه برای ما محرز است و با اطمینان می‌توانیم بگوییم این است که موشکی به هواپیما برخورد نکرده است. هواپیما بیش از 5/1 دقیقه با آتش در حال پرواز بوده است. محل سقوط هواپیما نشان می‌دهد که خلبان تصمیم داشته به فرودگاه برگردد و اینکه خلبان نتوانسته تماس بگیرد، دلایل زیادی می‌تواند داشته باشد.
رئیس سازمان هواپیمایی کشوری اظهار کرد:‌ خلبان بعد از تیک‌آف با مهرآباد تماس گرفته و اجازه رفتن به ارتفاع 26 هزار پایی را دریافت کرده است. این مسائل در 2 دقیقه روی داده است.
عابدزاده گفت: چنانچه مستنداتی از سقوط هواپیمای اوکراینی به دست سیاستمداران آمریکایی رسیده، آنها موظف هستند از طریق ایکائو آن را به جهانیان اعلام کنند و این اعلام را دنیا باید براحتی در سایت‌ها ببیند. وی تاکید کرد: آنها اگر واقعا جرات و جسارت دارند،  بیایند یافته‌های خود را که پشتوانه علمی و فنی داشته و در ساختار انکس 13 ایکائو جا دارد به دنیا نشان دهند.
مدیرکل بررسی سوانح سازمان هواپیمایی کشوری نیز درباره دلایل تاخیر پرواز هواپیمای تهران- کی‌یف گفت: این تاخیر به این دلیل بوده که هواپیما مقداری از بار خود را خالی کند تا با پرواز بعدی به کی‌یف منتقل شود. وی با بیان اینکه دلیل تاخیر در پرواز هواپیما مشکل فنی نبوده و هماهنگی عملیاتی برای ایمنی پرواز بوده است، درباره پرداخت خسارت‌های ناشی از سقوط هواپیمای اوکراینی گفت: شرکت بهره‌بردار اوکراینی باید تمام خسارت‌های ناشی از این سانحه را پرداخت کند. این کار نیز به آن بستگی دارد که شرکت بهره‌بردار جزو پیمان ورشو، توکیو یا شیکاگو باشد. اوکراینی‌ها باید بیمه‌نامه هواپیما را به ما تحویل دهند و بر اساس آن خسارت‌ها را در نظر خواهیم گرفت.
 
* قوانین بین‌المللی چه می‌گوید؟
بر اساس قوانین ایکائو در صورت بروز سانحه برای هواپیماهای مسافری، تجزیه، تحلیل و بررسی جعبه‌های سیاه باید در کشوری انجام شود که حادثه در آن رخ داده است. همچنین نماینده کشور سازنده هواپیما (آمریکا) و کشورهای سوئد، انگلیس، افغانستان و کانادا (دارای تبعه در هواپیما) در پروسه بررسی دلایل سقوط حضور خواهند داشت. حالا بحث تحویل جعبه سیاه هواپیمای اوکراینی به سازنده هواپیما یعنی شرکت بوئینگ آمریکا مطرح شده است. اما توجه به سابقه بد هواپیماهای بوئینگ 800-737 در بروز سوانح مرگبار، تحویل جعبه سیاه به آمریکایی‌ها اقدام درستی نیست، زیرا سقوط‌های پی‌درپی هواپیماهای بوئینگ، این شرکت را به مرز ورشکستگی کشانده است و به ‌عقیده تحلیلگران، این شرکت و همچنین دولت آمریکا با فرافکنی سعی می‌کنند نقص فنی احتمالی در سقوط هواپیمای اوکراینی را لاپوشانی کنند، به همین دلیل هم ادعای مضحک برخورد موشک با این هواپیما را مطرح کرده‌اند.
 
* اوکراین: از برخورد موشک مطمئن نیستیم
ولادیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین دیروز گفت مطمئن نیست سقوط هواپیمای این کشور در آسمان ایران به دلیل برخورد یک موشک باشد. وی از متحدان اوکراین بویژه آمریکا، کانادا و انگلیس درخواست کرده اگر اطلاعاتی درباره این حادثه دارند ارائه کنند تا در کمیته ویژه تحقیق بررسی شود.
 
* حضور نماینده آمریکا در تیم تحقیقات سقوط هواپیما
به غیر از هیأت‌های اوکراینی و کانادایی قرار است یک آمریکایی هم در تیم تحقیقات سقوط هواپیمای اوکراینی حضور داشته باشد. رویترز گزارش داده که یک مقام ایرانی گفته تهران از مقامات هیأت ملی ایمنی حمل‌و‌نقل آمریکا دعوت کرده تا در تحقیقات مربوط به سانحه سقوط هواپیمای اوکراینی شرکت کند و این نهاد دولت آمریکا نیز با تعیین یک مامور تحقیق موافقت کرده است. فرهاد پرورش، نماینده ایران در سازمان بین‌المللی هوانوردی (ایکائو) گفت: «هیأت ملی ایمنی حمل‌و‌نقل آمریکا به مامور تحقیق ارشد ما پاسخ داده و اعلام کرده که یک نماینده رسمی را در این باره منصوب کرده است».
 
***
[نظر کاپیتان شهبازی درباره سناریوی اصابت موشک]
کاپیتان هوشنگ شهبازی، کارشناس حمل‌ونقل هوایی با بیان اینکه امکان برخورد موشک با هواپیمای مسافری اوکراینی وجود ندارد، گفت: هواپیمایی که به آن موشک برخورد کند بلافاصله در آسمان منفجر می‌شود و اینگونه نیست که بخواهد به فرودگاه مبدأ بازگردد. هوشنگ شهبازی در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به سانحه سقوط هواپیمای اوکراینی و برخی شایعات درباره دلایل این اتفاق، اظهار کرد: بنده 35 سال سابقه پرواز دارم، چنانچه به این هواپیما موشک می‌زدند همان بالا در آسمان متلاشی می‌شد و قطعات آن در زمین کیلومترها از همدیگر فاصله داشتند. وی با اشاره به فیلم منتشر شده از لحظات قبل از سقوط هواپیما ادامه داد: این هواپیما مشخص است که آتش گرفته و در تاریکی در حال حرکت است و پس از آن با برخورد به زمین متلاشی شده است.کارشناس حمل و نقل هوایی گفت: طی 3-2 روز اخیر تصاویر موشک‌هایی را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده‌اند که چاشنی آن سالم است، اگر قرار بود موشکی به هواپیمایی برخورد کند باید قسمت جلوی آن یعنی چاشنی منفجر می‌شد نه اینکه سالم بماند، مانند این است که 2 خودرو از روبه‌رو با یکدیگر تصادف کرده و به اصطلاح شاخ به شاخ شوند اما صندوق عقب آنها خراب شود. شهبازی تاکید کرد: عقل سلیم می‌گوید باید منطقی فکر کنیم. به هیچ عنوان امکان برخورد موشک به این هواپیما وجود نداشته است. ضمن اینکه هنوز جعبه سیاه هواپیما بازگشایی و تحلیل نشده است. وی بیان کرد: براساس تجربیاتم فکر می‌کنم موتور هواپیما به دلیل نقص فنی آتش گرفته و خلبان سعی کرده به فرودگاه امام خمینی بازگردد. اگر این هواپیما را با موشک می‌زدند قطعاً نمی‌توانست برای برگشت تصمیم بگیرد. 
***
[پشت‌پرده رابطه ترامپ و بوئینگ]
به گفته 2 منبع آگاه، در ماه مارس 2019 و پس از سقوط هواپیمای بوئینگ 737 مکس در اتیوپی که 157 کشته بر جا گذاشت، ترامپ بلافاصله با مدیرعامل بوئینگ تماس گرفت تا از امکان ادامه تولید این هواپیما اطمینان یابد. مویلنبورگ نیز به ترامپ اطمینان می‌دهد که این هواپیما کاملا امن است و نیازی به زمینگیر شدن ندارد. پس از این تماس تلفنی بود که مقامات هوانوردی آمریکا اعلام کردند پروازهای این هواپیما در آسمان آمریکا ادامه می‌یابد. این در حالی بود که 5 ماه قبل نیز یک هواپیمای دیگر بوئینگ 737 مکس در اندونزی سقوط کرده و 189 نفر را به کام مرگ فرستاده بود. ترامپ برای پایین آوردن هزینه تولید مدل‌های آینده ایرفورس وان شخصا با مدیرعامل بوئینگ مذاکره کرده بود. در همین حال رویترز روابط بین بوئینگ و دولت ترامپ را بسیار عمیق توصیف کرده است. ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری خود، همواره از محصولات و اماکن متعلق به شرکت بوئینگ برای اعلام مواضع مهم خود استفاده کرده است. همچنین پاتریک شاناهان، گزینه مورد نظر ترامپ برای وزارت دفاع آمریکا که بعدا از پذیرش این مسند خودداری کرد، 31 سال در شرکت بوئینگ فعالیت کرده است. بوئینگ نیز برای جلب رضایت ترامپ، در نشست سالانه سهامدارانش، نیکی هیلی سفیر سابق دولت ترامپ در سازمان ملل را برای عضویت در هیات‌مدیره خود کاندیدا کرده بود. ترامپ نیز خود تا سال 2015 سهامدار بوئینگ بوده است.

***

[افشاگری مخفی‌کاری‌های بوئینگ]
شرکت هواپیماسازی بوئینگ که به دلیل سوانح مکرر رخ داده برای هواپیماهای تولیدی این شرکت در یک سال اخیر تحت فشار فزاینده‌ای قرار گرفته، بتازگی و تحت فشار قانونگذاران آمریکایی اظهارات انتقادآمیز کارکنان خود درباره فرآیند تولید هواپیماهایش را منتشر کرده است. در یکی از این انتقادات داخلی گفته شده هواپیمای بوئینگ 737 مکس «توسط عده‌ای دلقک طراحی شده و توسط تعدادی میمون مورد نظارت قرار گرفته است».
خبرگزاری بلومبرگ پیام یک خلبان به همکارش در سال ۲۰۱۶ را با اشاره به مشکلات بوئینگ ٧٣٧ مکس منتشر کرد و نوشت: هواپیمای بوئینگ توسط دلقک‌ها طراحی شده و میمون‌ها سوپروایزر بوده‌اند.
نیویورک‌تایمز در خبری فوری سابقه بوئینگ در مخفی‌کاری را فاش کرد و نوشت: اسناد داخلی بوئینگ نشان می‌دهد کارکنان این شرکت، اداره هوانوردی فدرال آمریکا را در گرفتن مجوز هواپیمای ٧٣٧ مکس و آموزش به خلبانان فریب داده‌اند!
******

ثمانه اکوان*: در اوج مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای گروه 1+5 و زمانی که دولت ایران وارد گفت‌وگوی مستقیم با نماینده دولت آمریکا شده بود، مسؤول آمریکایی مذاکره‌کننده با تهران بیان کرد از نظر او دروغگویی در «دی‌ان‌ای» ایرانیان است. مدت‌ زیادی از مذاکرات ایران و آمریکا و توافق هسته‌ای می‌گذرد اما به نظر می‌رسد این نقل قول هر روز بیشتر از روز قبل می‌تواند وصف حال آمریکا و مسؤولانش باشد تا ایرانیان.

شاید بهتر بود وندی شرمن، مذاکره‌کننده هسته‌ای با ایران در دولت اوباما به ‌جای اینکه بیان کند دروغگویی در «دی‌ان‌ای» ایرانیان است، نگاهی به تاریخچه دروغگویی‌های پنتاگون و کاخ سفید راجع به پیروزی‌های خیالی آنها در جنگ‌های مختلف آمریکا می‌انداخت. اگر این بررسی انجام شده بود، مشخص می‌شد عبارتی که شرمن برای ایرانیان به کار برده، در حقیقت در ذات دولت‌های آمریکا در دوره‌های مختلف بوده است که می‌توان آن را به «دی‌ان‌ای» فریبکاری، دروغگویی و نیرنگ آمریکایی‌ها ربط داد.
هدف قرار دادن پایگاه آمریکا در عین‌الاسد عراق در انتقام ترور سپهبد سلیمانی همان‌طور که در عکس جلسه ترامپ با مسؤولان امنیتی ایالات‌متحده نیز مشخص بود، موجی از تعجب و سردرگمی را برای مسؤولان این کشور رقم زد. آنها شاید بعد از 19 ساعت سکوت مطلق توانستند راهکاری برای کم‌اهمیت نشان دادن این مساله پیدا کنند و صورت مساله را که پایگاه اصلی ایالات‌متحده در منطقه هدف قرار گرفته شده و تعدادی از سربازان و فرماندهان نظامی آمریکایی جان خود را از دست ‌داده‌اند، به ‌طور کلی پاک کنند اما نتوانستند وحشت و سردرگمی موجود را از چهره‌شان پاک کنند.
حالا دولت دونالد ترامپ که تا همین اواخر مطبوعات و رسانه‌های آمریکایی را رسانه‌های جعلی یا فیک‌نیوز می‌خواند و خبرنگاران جناح مقابل را از کاخ سفید بیرون می‌انداخت، مجبور شده است همه آنها را جمع کند و بخواهد اخبار را آنطور که دولت او می‌خواهد، پوشش دهند.
این مساله البته نخستین مورد در لاپوشانی از بین رفتن هیمنه دروغین ارتش آمریکا در طول تاریخ نیست. آنطور که رسانه‌های آمریکایی گزارش داده‌اند، دولت‌های مختلف آمریکا تاکنون بارها از شیوه سکوت و پاک‌کردن صورت مساله برای گمراه کردن افکار عمومی از شکست‌های نظامی‌شان استفاده کرده‌اند. در این گزارش به مهم‌ترین دروغ‌هایی که دولت‌های آمریکا در طول جنگ‌های این کشور به مردم گفته‌اند پرداخته می‌شود. هنوز رسانه‌ها درباره بسیاری از دروغ‌های دولت آمریکا در طول تاریخ این کشور بی‌اطلاعند و نتوانسته‌اند سندی به دست آورند اما گذشت زمان به آشکار شدن آنها نیز کمک خواهد کرد.
 
* ویتنام
سال 1971 اسناد پنتاگون راجع به جنگ ویتنام1  به رسانه‌ها درز کرد. با انتشار این اسناد مشخص شد دولت ایالات‌متحده مدت‌های مدیدی است افکار عمومی را راجع به جنگ ویتنام گمراه کرده است و گزارش‌هایی از موفقیت‌های پنتاگون در این جنگ می‌دهد که اصلاً وجود خارجی ندارد.
این اسناد که در 47 جلد و 7 هزار صفحه منتشر شد، شامل اسناد داخلی دولت، گفته‌های دیپلمات‌ها، یادداشت‌های مربوط به روندهای تصمیم‌گیری و گزارش‌های اطلاعاتی بود. برای اینکه این اسناد جنبه رسمی پیدا نکند، وزیر دفاع آن زمان، رابرت مک‌نامارا، از تمام مسؤولان خواسته بود دیگر راجع به این اسناد لو‌رفته هیچ مصاحبه‌ای انجام ندهند.
در این اسناد از حقایق بسیار وحشتناکی پرده‌برداری شده بود. به گزارش لس‌آنجلس‌تایمز2، بر اساس سیاست و استراتژی نظامی آمریکا میزان پیروزی در جنگ با ویتنام بر اساس تعداد کشته‌های طرف مقابل تخمین‌زده می‌شد. به این دلیل که آمریکا نمی‌توانست سرزمینی را تصاحب کند یا پیشروی نظامی داشته باشد، تصمیم پنتاگون بر این بود میزان موفقیت را بر مبنای تعداد جسدهای به‌ جا مانده از ویت‌کنگ‌ها بسنجد. این استراتژی باعث شد نظامیان آمریکایی به هر جنبنده‌ای که در سر راه خود می‌دیدند شلیک کنند. دیگر تفاوتی بین زن و مرد، پیر و جوان و نظامی و غیرنظامی وجود نداشت. سربازان آمریکایی به‌ عمد غیرنظامیان را هدف قرار داده و نام آنها را در میان نظامیان کشته ‌شده قرار می‌دادند تا آمار پیروزی‌های خود را بالا ببرند.
در یکی از این آمارها که به رسوایی بزرگی انجامید، مشخص شد در منطقه‌ای که 10 هزار ویت‌کنگی کشته‌شده بودند و تعداد آنها به ‌عنوان پیروزی در جنگ ویتنام ثبت‌ شده بود، تنها 748 سلاح پیدا شده است و همین مساله ثابت می‌کرد در بهترین حالت، تنها 10 درصد از این جمعیت را نظامیان تشکیل می‌دادند و 9 هزار نفر باقیمانده همه غیرنظامیانی بودند که توسط ارتش آمریکا برای نشان دادن پیروزی در این کشور ناجوانمردانه کشته‌شده بودند.
مساله دیگری که به رسوایی در این باره دامن زد، زیاد از حد شمردن تعداد کشته‌ها بود. بنا به گفته‌های شاهدان عینی که در کتاب «پتر شوارتزکوف» به نام «قهرمان نمی‌شود» آمده است، نظامیان آمریکایی در ویتنام تنها به دنبال بالا بردن میزان آمارهای خود در کشتار ویت کنگ‌ها بودند. اگر هم نمی‌توانستند بکشند، آمارهای دروغین به مسؤولان بالادستی خود می‌دادند. در یک مورد، بین فرمانده آمریکایی و فرمانده ویتنام جنوبی که هر دو در یک میدان جنگیده بودند، برای ارائه آمار کار به دعوا و کتک‌کاری کشید و در نهایت فرمانده آمریکایی که نتوانسته بود جنازه‌ها را از آن خود کند، دست به آمارسازی دروغین زد تا کم‌کاری خود را با دروغ جبران کند!
 
* افغانستان
روزنامه واشنگتن‌پست در گزارشی3 که در تاریخ نهم دسامبر سال 2019 یعنی چند هفته قبل از ترور شهید سلیمانی منتشر کرده است، به ‌تمام دروغ‌هایی که دولت‌های آمریکا در طول جنگ با افغانستان به مردم، رسانه‌ها و افکار عمومی این کشور بیان کرده‌اند پرداخته است. در این گزارش که از منابع محرمانه پنتاگون که حدود 2 هزار سند است، به‌ دست ‌آمده و با درخواست حقوقی «واشنگتن‌پست» از حالت محرمانگی درآمده، به تمام دروغ‌ها درباره تعداد کشته‌شدگان در جنگ افغانستان و حضور 18 ساله آمریکا در این کشور پرداخته ‌شده است.
بخشی که شاید با توجه به دروغ ترامپ درباره کشته نشدن سربازان آمریکایی در پایگاه عین‌الاسد عراق، برای مخاطب ایرانی قابل ‌توجه باشد، مباحث مربوط به گزارش‌های پنتاگون از پیشرفت‌های نظامی آمریکا در افغانستان در طول سال‌های مختلف و کاستن عمدی از میزان تلفات آمریکا و نیروهای ناتو در این جنگ بوده است.
در این گزارش اشاره شده است در طول 18 سال حضور آمریکا در افغانستان، مقام‌های مسؤول در این کشور مدارک قطعی و غیرقابل‌انکار را درباره اینکه این جنگ «غیرقابل بردن»4 است از دیدگاه عموم مردم و رسانه‌ها دور کرده و آنها را پنهان می‌کردند. این اسناد که از طریق یک پروژه فدرال و به‌وسیله مصاحبه با دست‌اندرکاران و مسؤولان دولت‌های مختلف به‌ دست ‌آمده، نشان می‌دهد در بسیاری از موارد در شرایطی که ارتش آمریکا در حال تلفات دادن در جنگ با افغانستان بوده است، گزارش‌هایی منتشر می‌کرده که بیان می‌کرده ارتش این کشور در حال پیشرفت و کسب موفقیت در زمینه مقابله با طالبان و تروریسم در افغانستان است(!) این مساله به ‌قدری باعث عصبانیت نیروهای نظامی این کشور شده است که داگلاس لوت، ژنرال سه‌ستاره ارتش آمریکا که در طول جنگ با افغانستان در دولت بوش و اوباما در کاخ سفید خدمت می‌کرده، با عصبانیت بیان کرده است: ما در این جنگ 2400 سرباز را از دست دادیم و 20 هزار و 589 نظامی آمریکایی دیگر نیز مجروح شدند. اما چه به دست آوردیم؟ کسی نیست که به مردم آمریکا بگوید همه اینها به خاطر هیچ و پوچ بوده است.
ژنرال‌های دیگر آمریکایی نیز که اطمینان داشته‌اند نام‌شان در گزارش ذکر نمی‌شود، بیان کرده‌اند در بسیاری از مواقع در طول جنگ می‌دانسته‌اند استراتژی‌های جنگی ارتش به ‌طورکشنده‌ای ویرانگر است. بسیاری از این مصاحبه‌ها نشان می‌دهد تلاش‌های آشکار و پایداری توسط دولت ایالات‌متحده شده تا عمداً افکار عمومی را درباره نتایج جنگ در افغانستان گمراه کنند. این افراد بیان کرده‌اند این مساله کاملاً معمولی بود که فرماندهی‌های نظامی در کابل و در کاخ سفید آمارها را برای اینکه نشان دهند آمریکا در مسیر صحیحی قرار دارد دستکاری کنند. بر همین مبنا باب کراولی، یکی از کلنل‌های ارتش آمریکا در این مصاحبه‌ها بیان کرده است تمام آمارها به‌صورتی تهیه می‌شد که بهترین تصویر را از کار ما به نمایش بگذارد. جان ساپکو، رئیس آژانس فدرالی که این مصاحبه‌ها را انجام داده، به واشنگتن‌پست گفته است این اسناد نشان می‌دهد «به‌صورت مستمر به مردم آمریکا دروغ گفته شده است». یکی از مسائل جالب‌ توجه که در این اسناد فاش شده، این است که نوع روایت آمریکا درباره دلایل وارد شدن به جنگ با افغانستان کاملاً با اهداف اصلی در تناقض قرار داشته است. در این اسناد مطرح‌ شده است که با وجود آنکه گمان می‌رفت جنگ افغانستان برای انتقام‌گیری از القاعده به دلیل حمله 11 سپتامبر باشد اما اهداف اصلی مسائل دیگری بود. برخی مسؤولان پنتاگون اعتقاد داشتند این جنگ باید با هدف بردن دموکراسی به افغانستان باشد، برخی دیگر می‌خواستند فرهنگ افغانستان را تغییر دهند و حقوق زنان را دچار تغییرات جدی کنند. برخی دیگر نیز اعتقاد داشتند جنگ باید به این دلیل آغاز شود که توازن قدرت بین پاکستان، هندوستان، ایران و روسیه شکل بگیرد.
یکی از نکات جالب در جنگ افغانستان بر اساس این اسناد این بوده است که هرگاه تعداد تلفات و کشته‌های ارتش آمریکا یا نیروهای ناتو در این جنگ بالا می‌رفته، پنتاگون و دولت آمریکا با صدور بیانیه‌ای مطرح می‌کرده است نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان در حال پیشرفت سریع در افغانستان هستند. این در حالی است که چنین پیشرفتی اصولاً وجود خارجی نداشته است. به همین دلیل است که سال 2011، اعضای کنگره آمریکا ژنرال دونالد رامسفلد را احضار کردند و نسبت به شکست‌های مکرر ارتش آمریکا و هزینه‌هایی که در این جنگ کرده است به او هشدار دادند. لئون پانه‌تا، وزیر دفاع اوباما اما پا را فراتر از این گذاشت و با وجود اینکه در ابتدای کار در افغانستان به او حمله شد و نزدیک بود جانش را از دست بدهد، در جلسه استماع کنگره بیان کرد «همه ‌چیز خوب است و آمریکا در حال پیشرفت در این کشور است!»
دولت اوباما نیز ظاهراً در آمارسازی‌ها دست‌کمی از دولت‌های پیشین خود نداشته است. یکی از مسؤولان عالی‌رتبه شورای امنیت ملی آمریکا5 در این باره بیان کرده تعداد بالای کشته‌شدگان در افغانستان باعث ناامیدی کاخ سفید و پنتاگون شده بود. کاخ سفید چاره را در تغییر دادن روایت دید و بیان کرد بالا رفتن تعداد بمب‌های انتحاری نشانه ناامیدی طالبان است و در عوض بالا رفتن تعداد کشته‌های آمریکا و ناتو نشان می‌دهد ما در حال پیشرفت هستیم. با این ‌حال این روایت نتوانست مردم و حتی نیروهای نظامی را قانع کند. عضو شورای امنیت ملی آمریکا معتقد بود بالا رفتن تعداد عملیات‌های انتحاری نشان می‌داد طالبان به این نتیجه رسیده بود آمریکایی‌ها ضعیف‌تر از قبل هستند و هدف‌های قابل ‌دسترسی برای این گروه هستند. مایکل فلین، نخستین مشاور امنیت ملی ترامپ که در آن زمان ژنرال سه‌ستاره ارتش آمریکا بود، در مصاحبه‌ای بیان کرده بود: «واقعاً کشته شدن سربازان ما به معنی پیروزی است؟ پس اگر ما واقعاً در حال پیروزی هستیم، چرا اینقدر احساس شکست می‌کنیم؟» فلین اشاره کرد اگر اوضاع اینقدر خوب است، چرا هر فرمانده‌ای که به افغانستان می‌رود می‌گوید مأموریت ما در این کشور تمام شد و ما پیروز شدیم و زمانی که بازمی‌گردد ناله می‌کند که این چه جهنمی بود؟ می‌دانید! هر فرمانده جایگزینی که به افغانستان می‌رود باور نمی‌کند در چنین منجلابی گرفتار شده باشد.»
فرماندهان دیگر نیز اعلام کردند «حقیقت، جایی در ارتش آمریکا در افغانستان ندارد». باب کراولی که در فاصله سال‌های 2013 تا 2014 به‌ عنوان مشاور در افغانستان خدمت کرده بود، در مصاحبه‌ای بیان کرد «اخبار بد معمولاً در نطفه خفه می‌شدند و به‌جایی نمی‌رسیدند».
 
* عراق
مهم‌ترین مساله در دروغ‌های آمریکایی در زمین جنگ، به جنگ عراق بازمی‌گردد. نگاهی به عملکرد دولت آمریکا در اعلام تعداد کشته‌شدگان در جنگ عراق می‌تواند دقیقاً نشان دهد دولت ترامپ چطور از مسؤولیت اعلام تعداد کشته‌شدگان حملات موشکی ایران به پایگاه آمریکا در عین‌الاسد شانه خالی کرد. چند وقت پیش سایتی که درباره جنگ‌های آمریکا اطلاع‌رسانی می‌کند، مقاله‌ای منتشر کرد که چندان هم مورد توجه قرار نگرفت و در سایه دیگر اخبار حوزه عراق گم شد. سایت Viewzone‌6 در این مقاله خاطرنشان کرده بود دولت بوش تعداد کشته‌های آمریکا در جنگ با عراق را حدود 5 هزار نفر اعلام کرده، این در حالی است که تعداد اصلی کشته‌شدگان 73 هزار نفر است. این مقاله سال 2010 منتشر شد اما سال 2018 و زمانی که بحث بر سر خروج آمریکا از برجام یا احتمال حمله به سوریه بود، این مقاله بشدت مورد توجه قرار گرفت. مساله اصلی در این باره این است که بر اساس قوانین داخلی ارتش آمریکا، تنها کسانی به‌عنوان کشته‌شدگان در جنگ حساب شده و در آمار می‌گنجند که در زمین جنگ و در رویارویی با دشمن کشته‌ شده باشند و اگر رویارویی مستقیم با دشمن وجود نداشته باشد (مانند حمله موشکی یا پهپادی) یا اینکه جنازه آنها هنگام نبرد با دشمن روی زمین نیفتاده باشد و در راه انتقال به مراکز بهداشتی جان دهند، دیگر جزو تلفات ارتش آمریکا به ‌حساب نمی‌آیند. بر اساس قانون بعدی، تنها اعضای رسمی ارتش ایالات‌متحده جزو تلفات یک جنگ به ‌حساب می‌آیند و کسانی که با پیمانکاران وزارت دفاع این کشور همکاری دارند، در صورتی ‌که در جنگ کشته شوند، جزو تلفات جنگ به‌حساب نمی‌آیند!
بر اساس این مقاله، در جنگ عراق در بسیاری موارد، به دلیل اینکه سربازان در مناطق شهری مورد اصابت گلوله قرار می‌گرفتند و به اصطلاح در جنگ شهری زخمی می‌شدند، بلافاصله به پایگاه‌های اصلی آمریکا که در محلی بیرون از منطقه جنگی و با فاصله زیاد بود برده می‌شدند تا تحت مداوا قرار بگیرند. بسیاری از آنها در راه کشته می‌شدند اما کشته شدن در راه رسیدن به بیمارستان به این معنی است که جزو تلفات جنگی به‌حساب نمی‌آیند! سربازان تنها در صورتی جزو کشته‌های جنگ محسوب می‌شوند که عیناً در صحنه نبرد با دشمن مرده باشند و نیازی به انتقال آنها هم نباشد!
بر این اساس در حالی ‌که تعداد کشته‌شدگان آمریکایی در جنگ عراق تنها 5 هزار نفر عنوان‌ شده است، آمار اصلی نشان می‌دهد حدود 73 هزار آمریکایی در عراق جان خود را از دست‌ داده‌اند و در آمار جنگ عراق به‌ حساب نیامده‌اند! این تعداد بسیار بالاتر از تعداد تلفات آمریکا در جنگ ویتنام است که 54 هزار نفر بوده است.
بسیاری گمان می‌کنند قدرت ارتش ایالات‌متحده یا نوین شدن جنگ‌افزارها باعث کم شدن میزان تلفات سربازان آمریکایی در جنگ‌هایی مانند افغانستان و عراق شده است اما این مقاله نشان داده است قوانین جالبی در پنتاگون برای حفظ چهره ارتش آمریکا وجود دارد و 
بر این ‌اساس نباید تعجب کرد چرا بعد از 17 سال جنگ در عراق، تنها 5 هزار نفر از آمریکایی‌ها در آمار کشته‌شدگان این جنگ به‌حساب آمده‌اند!
با مرور اخبار منتشر شده درباره پایگاه هوایی عین‌الاسد به‌طور کامل مشاهده می‌شود ارتش آمریکا بلافاصله تمام مجروحان و کشته‌ها را به بالگرد و هواپیما منتقل کرده و آنها را برای مداوا به اردن و سرزمین‌های اشغالی فرستاده است تا نخواهد آمار کشته‌شدگان را به‌صورت رسمی اعلام کند. آنها با دشمن به‌صورت رودررو نیز وارد جنگ نشده‌اند و 
به ‌این‌ ترتیب باید گفت حتماً به خانواده این افراد هم گفته می‌شود فرزندان‌شان براثر قضا و بلا در عراق جان خود را از دست‌ داده‌اند(!)
روزنامه‌نگار*
 
پی‌نوشت
1- Pentagon Papers
2- https://www.latimes.com/archives/la-xpm-1991-01-31-mn-442-story.html
3-https://www.washingtonpost.com/graphics/2019/investigations/afghanistan-papers/afghanistan-war-confidential-documents/
4-  Unwinnable
5- National Security Council (NSC)
6-http://www.viewzone.com/wardeaths.html

Page Generated in 0/0063 sec