printlogo


کد خبر: 215284تاریخ: 1398/10/26 00:00
مصاحبه با یک سفیر بدبو
رفته بودم دانشگاه جزوه بگیرم!

خبرنگار ما: سلام آقای سفیر!
آقای سفیر: سلام.
خبرنگار ما: طبق اخباری که رسیده شما
توی تجمع اعتراضی مشاهده شدید؛ درسته؟
آقای سفیر: نه من رفته بودم اون‌جا ساندویچ بخورم.
خبرنگار ما: بزرگوار! اون قدیمی شده.
آقای سفیر: عه! بستنی چی اونم قدیمی شده؟
خبرنگار ما: آره! یه چیز جدید بگو.
آقای سفیر: آهان آهان یادم اومد. رفته بودم به مقام شامخ شهدای حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی ادای احترام کنم.
خبرنگار ما: می‌تونم بپرسم چرا هم‌زمان با معترضین یه جا بودید؟
آقای سفیر: اینو باید از اونا بپرسید!
خبرنگار ما: بعد ببخشید چرا چهارشنبه که هواپیما سقوط کرد نرفتید؟ چرا سه روز بعدش که خبر شلیک اشتباهی منتشر شد رفتید؟
آقای سفیر: کی؟ من؟
خبرنگار ما: آره دیگه! شما مگه سفیر انگلیس نیستید؟
آقای سفیر: نه من دانشجو هستم اون شب رفته بودم دانشگاه امیرکبیر جزوه بگیرم واسه امتحانام.
خبرنگار ما: پس چرا دوربین باهاتون بود؟
آقای سفیر: چون که می‌خواستم اگه یهو اونجا تجمع شد و نشد برم تو انتشارات دانشگاه با دوربینم از جزوه‌ها عکس بگیرم!
خبرنگار ما: پس چرا وقتی بازداشت شدین ترسیدین و اون اتفاق بد بو افتاد؟
آقای سفیر: می‌شه برم دستشویی؟!

Page Generated in 0/0060 sec