printlogo


کد خبر: 215360تاریخ: 1398/10/28 00:00
شهاب و انتقادهای صریح از موج‌سواری بازیگران در ماجرای انصراف از فجر
حرف حساب حسینی

محمدرضا کردلو: در میان همه واکنش‌های هیجان‌زده و گاه احساسی و شتاب‌زده، شاید یکی از توهین‌آمیزترین مواجهه‌ها را ترانه علیدوستی داشت؛ وقتی جشنواره فیلم فجر را «پروپاگاندایی غیرسینمایی و دولتی» تعبیر کرد. علیدوستی چند روز پیش، با طرح این گزاره زننده درباره مهم‌ترین رویداد سینمایی کشور، در واقع به برگزیدگان همه این سال‌های جشنواره توهین کرد. او در حالی که در 6 سال گذشته و نیز امسال هیچ فیلمی در جشنواره فیلم فجر نداشته، نوشته است: «6 سال حتی به عنوان میهمان هم به جشنواره فجر نرفتم. امسال هفتمین سال است. خوشحالم که امروز ماهیت این پروپاگاندای غیرسینمایی و دولتی برای تعداد زیادی از همکارانم روشن شده است». طرح این گزاره از سوی یک بازیگر، در حالی است که همه می‌دانیم زندگی حرفه‌ای بسیاری از چهره‌های سینمایی به قبل از دریافت سیمرغ جشنواره فیلم فجر یا دیده شدن در این جشنواره و بعد از آن تقسیم می‌شود. از جمله خود ترانه علیدوستی که بعد از دریافت سیمرغ بلورین نقش اول زن به خاطر «من ترانه 15 سال دارم» دیده شد و مورد توجه سینما قرار گرفت. 
چند سوال ساده
فارغ از این گزاره، اینکه او جشنواره را پروپاگاندای دولتی تعبیر کرده نیز جای تعجب دارد. یعنی او نهاد دولت را از خود جدا می‌بیند؟ پس چگونه به عنوان یک عنصر فعال در ستاد انتخابات یکی از کاندیداها ظاهر شد و برای روی کار آمدن «دولت»، جانفشانی مجازی کرد؟ یا در انتخابات مجلس و خبرگان با کلیدواژه «تکرار می‌کنم» از مردم خواست تا به تمام افراد هر دو فهرست(لیست امید) رای دهند؟ او آیا خود را بخشی از این سازوکار نمی‌دید؟ آیا می‌توانیم باور کنیم او امروز بخشی از این پروپاگاندای خودخوانده نیست؟ بماند که من به هیچ‌وجه جشنواره فیلم فجر را پروپاگاندای دولتی نمی‌بینم، چون اتفاقا جشنواره فیلم فجر در همه این سال‌ها عرصه ظهور و بروز نگاه‌های سینمایی از طیف‌های مختلف بوده است؛ مسأله‌ای که فکر می‌کنم کمتر انسان منصفی آن را انکار ‌کند. 
اعتراض صادقانه، اعتراض ریاکارانه
گزاره زننده ترانه علیدوستی البته تنها واکنش شتابزده این روزها نبود و تعدادی دیگر از هنرمندان نیز به واکنش‌های احساسی دست زدند که شاید چهره‌های سرشناس در میان آنان فراوان نباشد اما در یک دسته‌بندی قرار نمی‌گیرند و طیفی از نظرات متفاوت را شامل می‌شوند. در این بین واکنش‌های صادقانه‌ای که توان تفکیک مسائل از همدیگر را داشتند نیز کم نبود اما برخی انصراف‌ها را نمی‌توان از موضع صادقانه تلقی کرد، بویژه چند نفری که همزمان با در اختیار داشتن پروژه‌های دولتی و حاکمیتی در صداوسیما یا نهادهای دیگر و وابستگی صددرصدی به بودجه نفتی مجموعه‌های فرهنگی و وزارت ارشاد، حرف از انصراف‌های بی‌معنا می‌زنند. مثلا در حالی که هیچ فیلمی در جشنواره فیلم فجر ندارند، جوی تبلیغاتی به راه انداخته و از کنار کشیدن از این جشنواره سخن به میان می‌آورند. این رویکردهای ریاکارانه در میان برخی چهره‌های سینمایی البته از درون خود جامعه سینمایی با واکنش مواجه شده است. در حالی که برخی تلاش می‌کردند جو منفی علیه جشنواره را با تعطیل کردن جشنواره جشن بگیرند، تاکنون هیچ فیلمی از میان فیلم‌های حاضر در جشنواره از شرکت در این رویداد کنار نکشیده و تلاش‌های سیاسی مدعیان «هنر برای هنر» ناکام مانده است. واکنش منطقی و درخور تامل شهاب حسینی که با تایید چهره‌های مهم سینما نیز همراه شده، پرده از بخش مهمی از این سیاسی‌کاری برداشته است.
انتقاد از غلبه احساسات بر عقل و منطق
شهاب حسینی در متنی که منتشر کرده پس از اشاره به آزردگی روحی این روزها، به احساسی بودن اقدامات برخی چهره‌ها اشاره کرده و نوشته است: «روزگار امروز محصول غلبه همیشگی احساسات بر عقل و منطق ما در همه ادوار تاریخ و در همه سطوح اجتماعی و فرهنگی است. او در ادامه تاکید کرده است: برخورد احساسی ما درباره آینده شخصی و اجتماعی‌مان مانع از درخشش آفتاب آگاهی و عقلانیت در زندگی‌مان شده؛ تا آنجا که اول عمل می‌کنیم، بعد فکر می‌کنیم و چه بسیار که فکر نکرده عمل می‌کنیم. فرمانی در دست احساسات برخاسته از عجله در همه چیز؛ در تصمیم‌گیری، قضاوت، اظهارنظر، گرایش و واکنش. وقت آن نرسیده که بیش از پیش از چاشنی تأمل و تفکر و تعقل بهره ببریم؟»
کم نیستند موج‌سواران و ماهیگیران آب گل‌آلود
شهاب حسینی همچنین درباره موج‌سواری برخی در شرایط فعلی نوشته است: «در احوالات مواج و گل‌آلود، کم نیستند موج‌سواران و ماهیگیران آب گل‌آلود. با عشق و ارادت به تمام خانواده‌های داغدار وقایع اخیر بویژه عروجیان هواپیمای مسافری، لازم به ذکر می‌دانم سقوط سهمگین دیگری تهدیدمان می‌کند و آن، سقوط از مرز استانداردهای رفتاری در جامعه است که این روزها در انواع مختلف شاهد آن هستیم! از صفحه تلویزیون گرفته تا سطح و عمق جامعه در فضای‌های حقیقی و مجازی. دوستان! شاید در حال حاضر شرایط فعلی متناسب این مطلب نباشد اما عملکرد تعدادی از همکاران که بعضاً در پشت آن انگیزه‌های شخصی فراوان موج می‌زند، این واکنش را طلب می‌کند».
انصراف، دامن‌زدن به افتراق است
این بازیگر سینما مشخصا به جشنواره فیلم فجر و برخی انصراف‌ها از این رویداد اشاره کرده و می‌نویسد: «جشنواره فیلم فجر جدا از نام و مناسبت برگزاری آن، به لحاظ تکنیکی همواره تنها جشنواره رسمی کشور تلقی می‌شده که شاید کلیه سیاست‌های سینمایی سال بعد از خود را اعم از نوبت اکران آثار، سیاست‌های تولید، روش و خط‌ومشی سینما را رقم می‌زده و از این بابت همواره مورد توجه سینماگران در بخش‌های مختلف و محلی جهت ارائه، کشف، رشد و پیگیری فعالیت حرفه‌ای قلمداد می‌شده، لذا حضور در آن همواره برای فیلمسازان داخلی حائز اهمیت بوده است. هر ساله هم شاهد استقبال گسترده مردم و خاصه مخاطبان سینما بوده و طی سال‌هایی که از آن گذشته، رقم‌زننده بخش قابل توجهی از تاریخ سینمای ایران بوده که مسلماً مانند بسیاری جشنوار‌های دیگر در دنیا متولیان دولتی داشته است.
حال تعدادی از همکاران بنای اعلام انصراف از جشنواره گذاشته‌اند. با احترام به تصمیم شخصی آنان، نسبت به آن نقدی دارم که عرض می‌کنم. اولا این حرکت دامن‌زدن به افتراق جامعه‌شکن خودی و ناخودی است و این در حالی است که جامعه و مردم بیش از هر زمان دیگری به همبستگی و دلداری یکدیگر نیازمندند. این رفتار حتی در میان هنرمندان و طرفداران و مخاطبانش نیز شکاف عمیق و شاید جبران‌ناپذیری ایجاد کند که به صلاح هیچ‌کس نیست. و این تصور که کسانی که ترجیح به انصراف نمی‌دهند، همدرد و شریک حال مردم و جامعه نیستند و موضعی مغایر با مردم دارند، سخت اشتباه است. حق یک فیلم با تمام مشقات و مشکلاتی که در راه ساخته شدن دارد، هست که دیده شود و در مناسبتی رسمی مورد ارزیابی قرار گیرد. این موضوع از بابت انگیزه تمامی عوامل یک فیلم با سرنوشت هنر سینمای کشور، ارتباط مستقیم دارد». 
حسینی در بخش پایانی نامه اعتراضی خود نسبت به انصراف از جشنواره فیلم فجر تاکید می‌کند: «این بنده کوچک بدین‌وسیله این حرکت را تایید نمی‌کنم و آن را گامی در جهت همدردی تلقی نمی‌نمایم. هنر و فرهنگ حق مردم هر سرزمین است و در هر محفلی و تحت هر عنوانی که مجال بروز و ظهور پیدا کند، تاثیرگذار جامعه خویش خواهد بود.‌ ای کاش نیت‌های‌مان هم خالص باشد و بنا به صلاح شخصی خود- فی‌المثل ترس از برخورد تحقیرآمیز مخاطب با فیلم‌مان به سیاق و روال ادوار گذشته- پشت احساسات پاک مردم قایم نشویم. اوست یگانه حی و حاضر و ناظر. هم قصه نانموده داند، هم نامه نانوشته خواند».
افشای پیشنهاد عجیب و غریب یک ستاد انتخاباتی
جالب اینکه اعتراض‌ها به انصراف‌ها، با واکنش‌های عصبی برخی طرفداران دولت و چهره فعال ستاد انتخاباتی روحانی همراه شد. مثلا مهراب قاسمخانی با نوشته‌ای تمسخر‌آمیز به انتقاد از سیروان خسروی یکی از خوانندگان پاپ که اعتراض‌ها را غیرواقعی تلقی کرده و نوشته بود: «سلبریتی‌ها، از ماهیگیرى از آب گل‌آلودِ هیچ حادثه‌اى نمی‌گذرند و شهوت دیده شدن‌شان تمام‌ناشدنى است» پرداخت. در ادامه خسروی  با انتشار مطلبی از پیشنهادات پرسود به سلبریتی‌ها برای همکاری با ستاد انتخاباتی یکی از کاندیداهای ریاست‌جمهوری پرده برداشت. او نوشت: «مهراب جان! قطعا به یاد دارى که در ایام انتخابات پیشین با من تماس گرفتى و گفتى از طرف تیم آقاى روحانى پیشنهاد شده من (سیروان خسروى) در ازاى دریافت دستمزد ٣ سانس کنسرت تهران، 4-3 آهنگ در تجمع هوادارهاى ایشون در استادیوم 12 هزار نفرى آزادى اجرا کنم و قطعا یادت هست که ضمن رد این پیشنهاد، به دلیل صمیمى بودنمون، جواب بی‌ادبانه‌اى هم در رابطه با این حرفت دادم». این گزاره که پیش‌تر درباره برخی چهره‌های انصرافی دیگر نیز در محافل خصوصی‌تر مطرح شده بود، واقعیتی را که در ابتدای متن به آن اشاره کردیم، روشن‌تر کرد؛ اینکه دولتی‌ترین و سوبسیدی‌ترین چهره‌ها امروز از در کنار مردم بودن سخن می‌گویند؛ انصراف‌هایی که پاسخی منطقی و تمام‌کننده می‌خواست، همان که شهاب حسینی نوشت. 

Page Generated in 0/0050 sec