سعید تشکری که اینروزها رمان جدیدش «آرتیست» را روانه بازار کرده است، میگوید: نویسندگان بسیار بزرگی در ایران داریم که از وظایف خود پرهیز میکنند.
ما وظیفه داریم آثاری خلق کنیم که لذت خواندن و مکاشفه را در همین شرایط کنونی از مخاطب نگیریم. به گزارش «وطن امروز»، سعید تشکری که یکی از نویسندگان باسابقه کشورمان است بتازگی و پس از انتشار رمان جدیدش با عنوان «آرتیست» در گفتوگو با تسنیم، در ارتباط با وظایف نویسندگان امروز نسبت به مخاطبان آثار ادبی اظهار کرد: «ما نویسندگان بسیار بزرگی در ایران داریم که از وظایف خود پرهیز میکنند.
ما وظیفه داریم آثاری خلق کنیم که لذت خواندن و مکاشفه را در همین شرایط کنونی از مخاطب نگیریم. من با تعدد آثاری که مینویسم، بیشتر میخواهم مخاطب را به این تامل برسانم که همچنان که تو به عنوان مخاطب هر روز متفاوت میشوی، سعید تشکری هم متفاوت میشود و به تو به عنوان مخاطب فکر میکند تا هر بار به تو لذت خواندن متفاوتی بدهد.
اگر چه در ایران باب است که نویسندگانی از روی دست هم یا روی دست خودشان مینویسند اما من از روی دست دیگری یا حتی خودم نمینویسم و این برای من مبنای نویسندگی نیست و معتقدم هر جریان ادبی که در جهان معاصر شکل میگیرد، به من این فرصت را میدهد تا اثر جدیدتری بنویسم».
او همچنین در ارتباط با نسبت نویسندگان با مخاطبان در جهان امروز اظهار کرد: «من معتقدم در ادبیات و هنر باید درباره انسان صحبت کنیم، انسانی که بشدت کشاف و بروز است.
من فکر میکنم تعداد زیادی از نویسندگان بزرگ دنیا در حالی که در حال زندگی میکنند و مسائل حال و روزگار خود را مینویسند، بشدت دیروز را هم به عنوان یک رویکرد، به امروز میآورند، مثلا در آثار ویکتور هوگو، داستایوفسکی و ناباکوف. در رمان مرشد و مارگاریتا انسانها کجا و در چه زمانی زندگی میکنند؟ در این رمان ما با انسانی روبهرو میشویم با عمر هزار ساله، از عهد عیسی مسیح(ع) تا انسان روز. چرا این نوع رفتارها را ما در جامعه ادبیات خودمان طبقهبندی میکنیم و به آن برچسب ادبیات تاریخی میزنیم؟ چه کسی گفته اینها داستان تاریخی است؟ داستان تاریخی چه معنایی دارد؟ داستان تاریخی یعنی بازنویسی تاریخ. اما رمانی که شما آن را رمان تاریخی مینامید در نظر من یک رمان است و من رمان مینویسم. فقط عصری که آدمهای رمان در آن زندگی میکنند متفاوت است و در یک موقعیت محوری مشترک و مربوط به امام رضا(ع) در دورانهای مختلف اما با روایتهایی که من به آنها میزانسن و جوهره معاصرسازی میدهم».