امیررضا واعظآشتیانی*: اگر صحبت آقای باخ درباره تعهد ایران به کمیته بین المللی المپیک صحت داشته باشد خود آقایان باید پاسخگو باشند که با چه دلیلی این تصمیم را گرفتهاند. باید بگویند در کجا این مسأله نهایی شده که ورزشکاران جمهوری اسلامی ایران که ۴۱ سال است رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسند، حالا باید با ورزشکاران این رژیم مسابقه دهند. وقتی یک عرف و رویهای ایجاد میشود، تبدیل به یک قانون نانوشته میشود. چطور کمیته بینالمللی المپیک ۴۱ سال این مسأله را رصد نکرده است و حالا دارد رصد میکند؟ سوال اینجاست. البته میدانیم دشمنی آمریکا و اسرائیل با امت اسلامی از جمله جمهوری اسلامی ایران پایانی ندارد و آنها به این واسطه تلاش میکنند که ورزشکاران ایران را وادار کنند تا با ورزشکاران رژیم صهیونیستی مسابقه دهند. ما هیچگاه این کار را انجام ندادهایم و البته ورزشکاران ما همواره با یک ظرافت خاصی بهانهای جور میکردند و در مسابقات هم حاضر نمیشدند. همین حالا هم ورزشکاران ما میتوانند با این کار در مسابقات شرکت نکنند اما به هر حال درباره صحبتهای باخ، قطعا وزارت ورزش حق نداشته چیزی را امضا کند و حتما این تصمیم در جای دیگری گرفته شده که باید به طور شفاف بگویند این تصمیم در کجا گرفته شده است.
این رویه که ۴۱ سال با آن مخالفت شده، حالا چطور قرار است انجام شود. ضمن اینکه ورزشکاران ما همیشه ورزشکاران رژیم غاصب صهیونیستی را دشمن بشریت میدانند و این رژیم ثابت کرده همواره به هیچ قوم و ملتی رحم نداشته بویژه به ملت فلسطین، بنابراین یکی از راههای اعتراض ما رودررو نشدن با چنین رژیم سفاکی است. تحلیل و برداشت من این است که اگر صحبتهای توماس باخ درست باشد که امیدوارم نباشد، ما داریم نسبت به مواضع ۴۱ ساله خودمان عقبگرد میکنیم، بنابراین مسؤولان امر باید توجه داشته باشند که آمریکاییها و صهیونیستها با افکار پلیدشان به دنبال این هستند که ارزشهای ما را یکی پس از دیگری تسخیر و ما را از باورهایمان دور کنند و این بر کسی پوشیده نیست. باید روحیه انقلابی و حقطلبی در وجود مسؤولان ما باشد که با این بهانهها تحت تأثیر قرار نگیرند. امروز کمیته بینالمللی المپیک و فیفا تحت تأثیر لابیهای صهیونیست هستند و برخی از آنها به واسطه رفتارهای سیاسی و تطمیع برخی مسؤولان در عرصه بینالمللی کارشان را پیش میبرند. باید با این برنامههای هدفمند و موضوعات اینچنینی با درایت برخورد و سعی کنیم وارد بازی آنها نشویم، چرا که آنها علاقه دارند با سوژههای متعدد ما را وارد این بازی کنند و ما به گونهای بازی بخوریم که آنها علاقهمند هستند. مسؤولان ما میتوانند با هوشیاری، دقت عمل و تصمیمگیریهای بجا برخی از برنامههای آنها را خنثی کنند.
اما درباره اتفاقی که برای 4 تیم ایرانی حاضر در لیگ قهرمانان آسیا افتاده باید بگویم این نشاندهنده ضعف مدیریتی بویژه در مجموعه ورزش ما است و هر جا که نتوانیم از حق مردم و کشورمان دفاع کنیم، آنها یک گام جلوتر میآیند. تا زمانی هم که افراد شایسته در جایگاههای اجرایی کشور قرار نگیرند، شاهد چنین اتفاقاتی خواهیم بود. یکی از مطالبات مردم ایران انتخاب افراد شایسته برای پستهای مدیریتی است که ما به ندرت در کشورمان میبینیم. همین عدم شایستهسالاری باعث شده افراد ناکارآمد تصمیمات غلط بگیرند و صدماتی را به دستگاههای اجرایی کشور وارد کنند. فدراسیون ما در چند سال گذشته به لحاظ عملکردی، عدم آشنایی با دیپلماسی ورزشی و عدم استفاده از ظرفیت دیپلماسی سیاسی، ضعیفترین دوره خود را داشته است. باید این ضعف مدیریتی را آسیبشناسی کرد که چرا عربستانیها به بهانه تعرض به سفارتشان در 4-3 سال گذشته قانون بازی در زمین بیطرف را اجرایی کردند و عدم پیگیری، عدم دقت و عدم ارجاع شکایت فدراسیون ما به دادگاه CAS هم باعث شد عربستانیها سیاست را وارد ورزش کنند. همان جا نشان دادیم اولین شکست را پذیرفتهایم. اگر امروز هم میبینیم میزبانی را میخواهند از ما بگیرند، بهخاطر این است که مدیران ما قبلاً ناشایست بودن خودشان را نشان دادهاند. این فشارها را آمریکا و صهیونیست ها به حمالهای خودشان در عربستان، امارات و... وارد میکنند و آنها به عنوان حمال سیاسی و ورزشی، دنبالکننده سیاستهای شکست خورده آنها هستند.
*مدیر عامل اسبق باشگاه استقلال