نگاهی به کتاب «سربازان سردار» که خاطراتی کوتاه اما خواندنی از شهدای مدافع حرم است
احسان سالمی: «سربازان سردار» کتابی در سبک آثار سرشناسی همچون «سلام بر ابراهیم» است؛ اثری از همان انتشارات که در سبک روایی خود با الگو گرفتن از آن کتاب مشهور نوشته شده است. کتابهایی با ظاهر ساده که باطنی عمیق و پرمعنا دارند و سعی میکنند به جای استفاده از پیچیدگیها و بازیهای زبانی بسیاری از کتابهای موجود در بازار، با همان زبان ساده و روان سراغ مخاطب جوانی بروند که این روزها خسته و آزرده از پیچیدگیهای دنیای تکنولوژیک از هر چیزی که رنگ و بوی سادگی بدهد، استقبال میکند.
«سربازان سردار» مجموعهای از خاطرات کوتاه شهدای مدافع حرم است که همراه با تصاویری از این شهدا در یک مجموعه گردهم آمدهاند. «سربازان سردار» که توسط انتشارات 3 نقطه و در 176 صفحه منتشر شده، در 2 فصل روایت میشود؛ فصل اول این کتاب در ارتباط با شخصیت سردار قاسم سلیمانی و تاثیر حضور او در مقام فرماندهی سپاه قدس است و بخش دوم آن نیز به روایت خاطراتی از شهدای مدافع حرم اختصاص یافته است؛ شهدایی که بخش عمدهای از آنها حداقل یک بار تجربه حضور در کنار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را داشتهاند. جالب اینکه این کتاب پیش از شهادت شهید سلیمانی منتشر شده است و شاید خواندن آن در این روزها و در شرایطی که سردار دلها بتازگی آسمانی شده، لطفی مضاعف داشته باشد.
در بخشی از وصیتنامه شهید محمودرضا بیضایی که در این کتاب آمده است، میخوانیم: «باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمدهایم و شیعه هم به دنیا آمدهایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختیها، غربتها و دوریهاست و جز با فدا شدن محقق نمیشود حقیقتا. نمیخواهم حرفهای آرمانگرایانه بزنم یا غیرواقعی صحبت کنم؛ نه! حقیقتا در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفتهایم. هم من، هم تو بحمدالله. خدا را باید به خاطر این شرایط و این توفیق بزرگ شاکر باشیم. الان که این نامه را مینویسم، شب قدر است و شب شهادت حیدر کرار(ع) و در فضای ملکوتی بینالحرمین 2 مظلومه، 2 شهیده، یکی خانم زینب کبری(ع) و خانم رقیه(ع) هستم. بارگاه ملکوتی ۳ ساله امام حسین(ع) چقدر غریب است؛ در محل یهودیها، در مجاورت کاخ ملعون معاویه و در محاصره وهابیهای وحشی و آدمکش. چه بگویم از اوضاع اینجا؛ تاریخ دوباره تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آلسفیان بار دیگر آلالله(ع) را محاصره کردهاند؛ هم مرقد مطهر خانم زینب کبری(ع) و هم مرقد مطهر دردانه اهلبیت(ع)، رقیه(ع). ولی این بار تن به اسارت آلالله(ع) نخواهیم داد، چرا که به قول امام(ره) مردم ما از زمان رسولالله(ص) بهترند. نبرد شام، مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور است و من و تو دقیقا در نقطهای ایستادهایم که با لطف خداوند و ائمه اطهار(ع) نقشی بر گردنمان نهاده شده است و باید به سرانجام برسانیمش تا بار دیگر شاهد مظلومیت و غربت فرزندان زهرای مرضیه(ع) نباشیم. معرکه شام میدان عجیبی است. مسؤولیت سنگینی بر دوشمان گذاشته شده است و اگر نتوانیم از پسش برآییم، شرمنده و خجل باید به حضور خداوند و نبیاش و ولیاش برسیم، چرا که مقصریم. کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و بقول سیدمرتضی آوینی، این یعنی اینکه همه ما شب انتخابی خواهیم داشت که به صف عاشوراییان بپیوندیم یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون ولی خدا شریک باشیم. انشاءالله در پناه حق و تا [تحقق] وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم جنگید».