غلامحسین یوسفی*: حمله به عینالاسد چنانکه در این مدت از سوی اکثر کارشناسان عنوان شده است، حمله به یکی از مهمترین پایگاههای استراتژیک آمریکا در غرب آسیا بود. این حمله نه از سوی یک گروه میلیشیا یا چریکی که به عنوان اولین حمله یک دولت شناسایی شده توسط سازمان ملل پس از جنگ دوم جهانی انجام شده است. از این رو این موضوع تبعات سنگینی برای دولت آمریکا خواهد داشت. همین موضوع هم سبب شد آنها قبل از حمله ایران بارها با ارسال سفرا و پیامهایی از جنس دیپلماتیک و حتی تهدید به دنبال این باشند تا جمهوری اسلامی ایران را از حمله منصرف کنند. پس از حمله اما تنها توصیهای که تیم امنیت ملی ترامپ میتوانست به او کند اتخاذ موضع سکوت و کتمان تعداد کشتههاست. واقعیت این است که این کتمان تنها یک راه فرار مقطعی است و اینطور نیست که تبعات خطای راهبردی ترامپ در ترور فرماندهان مقاومت زودگذر باشد. او با اقدام به ترور سپهبد سلیمانی و ابومهدی المهندس قصد داشت با یک برگ برنده در سیاست خارجی در انتخابات ریاستجمهوری حاضر شود ولی اقدام تلافیجویانه ایران سبب شد این برگ برنده عملا به پاشنه آشیل ترامپ تبدیل شود. دموکراتها هم صرفاً با انگیزه شکست دادن ترامپ در انتخابات قصد دارند از این تلفات به نفع خود بهرهبرداری کنند و در صددند به ترامپ فشار بیاورند. اینکه این فشارها منجر به اعتراف دولت شود یا خیر، اثری بر شکسته شدن هیمنه آمریکاییها نخواهد داشت و ترامپ هم نخواهد توانست پس از برملا شدن واقعیت عینالاسد، دستور تلافی یا حمله نظامی به ایران را صادر کند.
دلیل این امر هم این است که آنها از زمان جنگ ویتنام به این سو در هیچ جنگی شرکت نکردهاند مگر اینکه احتمال بالای پیروزی را برای خود منظور کرده باشند. از این رو شرکت در جنگی که پایاندهنده آن نخواهند بود از سوی هیچ یک از نهادهای مشورتی و تیم امنیت ملی توصیه نمیشود. ضمن اینکه جامعه داخلی آمریکا هم حمایتی از جنگ نخواهد کرد، چراکه اینبار اعتقاد بیشتری بر دروغگویی دولت خواهند داشت. از این رو است که باید گفت ترامپ در بنبست خودساختهای گیر کرده که راه فراری از آن نیست.
کارشناس ارشد مسائل آمریکا*