ابوالفضل ظهرهوند*: اقدام اخیر آقای ظریف در طرح موضوع مذاکره دوباره با آمریکا آن هم بعد از ترور شهید سلیمانی توسط ترامپ، بعید و غیرمترقبه بود، چرا که حضرت آقا در نماز جمعه اخیر تهران سیاستهای کلی را مبنی بر عدم مذاکره با آمریکا ترسیم فرمودند، حالا چه برسد به مذاکره با ترامپ. نکته دیگر این است که ما بخشی از پاسخ سخت خودمان به آمریکا را عملی کردهایم به طوری که آمریکا هنوز در غم و شوک پیامدها و تلفات آن به سر میبرد و تا به امروز هم با لطایفالحیلی تلاش کردهاند تا از روشن شدن خسارات حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد جلوگیری کنند. در یک چنین موقعیتی بویژه پس از راهپیمایی میلیونی مردم عراق که جزئی از مولفههای قدرت جبهه مقاومت به حساب میآید، طرح پیشنهاد مذاکره با هدف لغو تحریمها، نشان میدهد موضعی که توسط آقای ظریف اتخاذ شده، موضعی ملی نبوده و بیشتر با نگاه جناحی و با هدف تقویت جریان اصلاحات در آستانه انتخابات مطرح شده است. خود همین موضوع هم جای سوال دارد، چراکه وزیر امور خارجه باید خارج از مسائل جناحی متوجه تامین منافع ملی باشد.
اینکه آقای «مایک پنس» میآید و پاسخ ترامپ به آقای ظریف را تکمیل میکند مبنی بر اینکه «این موضعی که ایرانیها اتخاذ کردهاند ناظر بر عقبنشینی آنهاست»، در حالی است که نهتنها موضوع عقبنشینی در دستور کار جمهوری اسلامی نبوده و نیست، بلکه ما تازه در ابتدای راه پاسخ به آمریکا هستیم و حمله موشکی به عینالاسد اولین سیلیای بود که آمریکا از ایران خورد. قطعا آمریکا باید منتظر دریافت سیلیهای بعدی از جریانهای مقاومت در جغرافیای مقاومت باشد. خود آمریکاییها میدانند که حمله موشکی به عینالاسد یعنی چه. حال اینکه در چنین شرایطی ما بیاییم و حرف از مذاکره با ترامپ بزنیم، سخن شایستهای نبوده و جای تاسف دارد.
اینکه بعد از تجربه برجام آقای ظریف همچنان بر موضوع مذاکره با آمریکا تاکید دارد به خاطر این است که این جریان مسیر نرمالیزاسیون و عادیسازی رفتارهای ایران را دنبال میکند، همانطور که آمریکا میخواهد؛ یعنی 2 طرف میخواهند جمهوری اسلامی را در چارچوب هنجارهای خودشان عادیسازی کنند. از نگاه آنها کدام رفتارها غیرعادی است؟ رفتارهایی که شما بخواهید بر اساس پارادایم فکری خودت تعریف کنی. مثلا نوع تعریفی که آمریکاییها از موضوع تروریسم دارند با تعریف ما از تروریسم متفاوت است. طبق تعریف آنها، تروریسم، تهدید و فرصت و مفاهیمی از این دست، همانی است که آمریکاییها میگویند. این تفکر متاسفانه در بخشهایی از حکومت ما دارد کار میکند.
آمریکاییها هرچند تلاش میکنند موضعگیری اخیر آقای ظریف را به پای عقبنشینی ایران بگذارند اما آنها هم میدانند که موضع آقای ظریف یک موضع جناحی است. آمریکاییها میدانند که مواضع اصولی ایران توسط مقام معظم رهبری ترسیم میشود و ایشان هم در نمازجمعه اخیر تهران خطوط کلی نظام و جبهه مقاومت را ترسیم کردند.
جالب است که آقای روحانی هم پیش از این اذعان کرده بود مذاکره با آمریکا دیوانگی است، هرچند بنده معتقدم آن موضع نیز مصرف داخلی داشت، چراکه موضعی که وزیر امور خارجه در خارج از کشور اتخاذ میکند قطعا هماهنگ و همراستا با ریاستجمهوری است. واقعیت این است که نگاه آقای روحانی هم همین است و او درباره مذاکره با آمریکا متفاوت از وزیر خارجهاش فکر نمیکند.
سفیر پیشین ایران در ایتالیا*