«وطن امروز» به مناسبت چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب 4 شاخص اقتصادی را در قبل و پس از انقلاب مقایسه کرد
گروه اقتصادی: 41 سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی میگذرد. با وجود اینکه انقلاب ایران یک کنش اقتصادی برای دستیابی به دستاوردهای معیشتی نبود اما در این مدت با همت مردم دستاوردهای بسیار زیادی در حوزه اقتصاد حاصل شده است. با وجود اینکه این دستاوردها در حالت ایدهآل قرار ندارد اما میتوان آنها را در مسیر رسیدن به استقلال اقتصادی دانست. نباید فراموش کرد در سالهای اخیر کشورمان با سختترین تحریمهای ممکن مواجه شده است که در شرایط فعلی کشور بیتاثیر نیست.
افزایش صادرات غیرنفتی
صادرات کالاهای غیرنفتی ایران در سال 97 به ۴4 میلیارد و 300 میلیون دلار رسید، در حالی که این رقم در آخرین سال حکومت پهلوی ۵۴۰ میلیون دلار بوده است. همچنین معادن فعال کشور از ۱۹۵ واحد در ابتدای انقلاب به ۶ هزار و ۳۸۶ واحد در ۸ ماهه منتهی به آبان ۹۷ و ظرفیت استخراج از ۱۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تن به ۷۳۵ میلیون تن انواع مواد معدنی در سال ۹۶ افزایش یافته است. آخرین آمارها نشان میدهد که با وجود افزایش ۸۶ برابری صادرات کالاهای غیرنفتی در ۴۰ سال اخیر، ارزش واردات کالا تنها 4 برابر شده و به سالانه 42 میلیارد و 600 میلیون دلار رسیده است. تولید و ظرفیت تولید کالاهای منتخب صنعتی و معدنی نیز در ۴ دهه اخیر افزایش چندبرابری داشته است. چنانکه سال ۵۷ واحدهای معدنی ایران ۳۶۸ هزار تن فولاد خام تولید میکردند اما این عدد در سال ۹۶ به ۲۰ میلیون و ۸۳۳ هزار و ۳۰۰ تن رسیده است. تولید سنگآهن نیز که بر پایه برآوردها در سال ۵۷، ۶۸۰ هزار تن بوده، سال گذشته به ۳۴ میلیون و ۴۷۶ هزار تن افزایش یافت. افزایش ۳۳ برابری تولید محصولات پتروشیمی هم نتیجه احداث و توسعه چندین پالایشگاه در ۴۰ سال اخیر بوده که تولید انواع محصولات این بخش را از یک میلیون و ۶۰۰ هزار تن به ۵۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تن رسانده است. کار تولید کاتد مس نیز که پس از پیروزی انقلاب و در سال ۶۲ آغاز شد، در سال ۹۶ به ۱۵۹ هزار و ۶۰۰ تن رسید. همچنین تولید شمش آلومینیوم از ۲۵ هزار و ۱۰۰ تن در سال ۵۷ به ۳۵۱ هزار تن رسیده که افزایش ۱۴ برابری داشته است. در بخش مصالح ساختمانی، تولید سیمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ۸ برابر شده است. شرکتهای ایرانی در آخرین سال حکومت پهلوی ۷ میلیون و ۱۵۰ هزار تن سیمان تولید کردند که این مقدار در سال گذشته به ۵۴ میلیون و ۷۲۰ هزار تن افزایش یافت تا ایران در جایگاه صادرکننده این محصولات قرار گیرد. اما افزایش تولید محصولات در بخشهای صنعت و معدن محدود به این موارد نمیشود؛ سال ۵۷ شرکتهای خودروساز ایران سالانه ۱۸۸ هزار و ۶۰۰ دستگاه خودروی سواری و وانت تولید میکردند اما این رقم در سال ۹۶ با ۸ برابر افزایش به یک میلیون و ۵۰۲ هزار دستگاه رسیده است. تولید لوازم خانگی هم رشد ۸ برابری را تجربه کرده و از تولید ۳۸۳ هزار و ۷۰۰ دستگاه انواع لوازم خانگی به 3 میلیون و ۲۴۸ هزار و ۷۰۰ دستگاه افزایش یافته است. افزایش تولید محصولات صنعتی و معدنی سبب شده که سهم صادرات محصولات این بخش نسبت به کل صادرات رشد چشمگیری در ۴۰سال اخیر داشته باشد، چنانکه در سال ۵۷ مجموع صادرات صنعتی و معدنی ۱۷۴ میلیون دلار با سهم ۳۲ درصدی بوده است اما در سال ۹۶ این عدد به ۳۳ میلیارد و ۳۶۵ میلیون دلار رسیده که ۷۱ درصد از کل صادرات کشور را به خود اختصاص داده است.
ایران دارای بالاترین رشد شاخص توسعه انسانی در جهان
گزارش توسعه انسانی یکی از مهمترین و معتبرترین گزارشهای اقتصادی و اجتماعی در جهان است که هر ساله توسط دفتر توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) منتشر میشود. در این گزارش شاخص توسعه انسانی (HDI) کشورها بر اساس معیارهایی چون امید به زندگی، کیفیت نظام آموزشی، درآمد واقعی و سرانه درآمد ملی از عدد صفر تا یک محاسبه میشود که هر چه این شاخص به عدد یک نزدیکتر باشد، نشان از توسعهیافتگی بیشتر است. تمام شاخصهای توسعه اقتصادی و اجتماعی در برآورد این شاخص دخیل است و به عبارتی یکی از جامعترین معیارها برای مقایسه توسعهیافتگی کشورها به شمار میرود که البته تمام دولتها و سازمانهای علمی و تحقیقاتی از این شاخص بهعنوان معیار اصلی مقایسه کشورها استفاده میکنند. بر اساس جدیدترین گزارش توسعه انسانی ۲۰۱۶ که اوایل سال جاری منتشر شد، شاخص توسعه انسانی ایران به 774/0 از یک رسید که در مقایسه با نمره 437/0 ایران در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بیش از 337/0 درجه افزایش نشان میدهد. این در حالی است که بین ۱۰۵ کشور دنیا که از سال ۱۹۸۰ میلادی شاخص توسعه انسانی برای آنها محاسبه میشد، ایران طی این ۴ دهه بالاترین رشد را در شاخص توسعه انسانی داشته است. پس از ایران، چین با رشد 334/0 درجهای در رتبه دوم جهان جا گرفته است. نپال با رشد 316/0 درجهای و ترکیه با رشد 304/0 درجهای در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. بر اساس گزارش سازمان ملل، رتبه جهانی جمهوری اسلامی ایران هم در این ۴ دهه بیش از ۴۱ رده صعود داشته و از جایگاه ۱۱۰ در سال ۱۹۷۹ به جایگاه ۶۹ در سال گذشته ارتقا یافته است.
بررسیهای آماری در تغییرات ضریب جینی (شاخص عدالت و برابری در توزیع درآمد و ثروت) طی سالهای بعد از انقلاب نشان میدهد انقلاب اسلامی ایران همانطور که وعده داده بود، توانسته وضعیت فقرا و مستضعفان را بهبود بخشد به نحوی که بهرغم جنگ ۸ ساله و فشارهای تحریمی غرب، وضعیت فقرا بعد از انقلاب نسبت به سالهای پیش از پیروزی انقلاب که ایران تحت حمایت شدید کشورهای غربی قرار داشت بهتر شده است.
در واقع مقایسه استانداردهای زندگی در دوران قبل و بعد از انقلاب نشان میدهد حتی بدون اینکه سرانه تولید ناخالص داخلی کشور افزایش قابل توجهی داشته باشد، میزان فقر کاهش یافته و این بدان معناست که وضعیت نسبی فقرا در جامعه ایران بهبود یافته است. برقرسانی به روستاها و توزیع کوپنی کالاهای مختلف در کنار کمک مستقیم به فقرا از طریق شبکهای از خیریههای نیمهدولتی که بزرگترین آنها کمیته امداد امام خمینی بوده، در کاهش فقر در جامعه ایران موثر بوده و در مجموع بعد از انقلاب اسلامی، برخی بهبودهای فوری در وضعیت توزیع درآمدها رخ داده است. مهمترین شاخصی که اقتصاددانها برای بررسی میزان نابرابری در یک جامعه معرفی میکنند شاخصی به نام ضریب جینی است. ضریب جینی برای سنجش میزان نابرابری در توزیع درآمد یا ثروت در یک جامعه آماری استفاده میشود و رقمی از صفر تا یک یا از صفر تا ۱۰۰ را دربرمیگیرد. هر چقدر ضریب جینی نزدیک به عدد صفر باشد، برابری بیشتر در توزیع درآمد را نشان میدهد و بالعکس هر چقدر ضریب جینی نزدیک به عدد ۱۰۰ باشد، توزیع نابرابر درآمد را مشخص میکند. اگر ضریب جینی مساوی با عدد صفر باشد یعنی همه درآمد و ثروت یکسان دارند (برابری مطلق) و اگر مساوی با عدد ۱۰۰ باشد یعنی نابرابری مطلق است به گونهای که ثروت تنها در دست یک نفر است و مابقی هیچ درآمدی ندارند. آمارها و تحقیقات ارائه شده بر اساس مستندات نهادهای بینالمللی مثل بانک جهانی نشان میدهد پیش از انقلاب ضریب جینی ایران حتی از عدد ۵۰ نیز فراتر رفته است. در سال ۱۹۶۸ ضریب جینی ایران 2/50 واحد و سال ۱۹۷۳ نیز 5/49 واحد بوده است. کمترین ضریب جینی که در میان آمار موجود از سالهای پیش از انقلاب ثبت شده است مربوط به سال ۱۹۶۹ است. ضریب جینی ایران در این سال 9/41 واحد برآورد شده است اما با پیروزی انقلاب وضعیت شکاف طبقاتی در جامعه ایران به سمت بهبودی میل پیدا میکند. ضریب جینی در سال 90 به 3/37 واحد میرسد که کمترین رقم در طول تاریخ پیش از انقلاب و پس از انقلاب بوده است. بر این اساس میانگین رقم ضریب جینی از سال 88 تا 94 زیر 40 واحد بوده است. البته این شاخص در سال 95 بار دیگر به بالای 40 واحد رسید که دستاورد دولت تدبیر و امید است و نیاز به اصلاح این مورد است.
امید به زندگی
یکی از مهمترین شاخصهای توسعه هر کشور که در گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد هر ساله اعلام میشود، شاخص امید به زندگی است. این شاخص نشان میدهد مردم هر کشور بر اساس میزان توسعهیافتگی آن کشور چند سال امید به زنده ماندن دارند. امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان میدهد متوسط طول عمر هر فرد در یک جامعه چقدر است یا به عبارت دیگر هر فرد از آن جامعه چند سال میتواند توقع حیات داشته باشد. در این میزان، هر چه شاخصهای بهداشتی و درمانی بهبود یافته باشد، امید به زندگی افزایش خواهد یافت، به همین دلیل این شاخص یکی از شاخصهای سنجش پیشرفت و عقبماندگی کشورها تلقی میشود. طبق آخرین گزارش توسعه انسانی در سال 2016، رتبه ایران در 3 دهه اخیر در این شاخص از 118 در سال1990 به 61 در سال 2015 میلادی ارتقا داشته که حاکی از رشد 57 پلهای ایران است. امید به زندگی برای ایرانیها در فاصله سالهای 2015 تا 2020 بالای 74 سال بوده است که این رقم برای مردان 74 و برای زنان 76 سال است. کشورهای کویت، اردن، آذربایجان، مصر و عراق هم به ترتیب در رتبههای 76، 84، 96، 107 و 121 قرار دارند. در صدر جدول کشورهای با بهترین وضعیت امید به زندگی ژاپن و سوییس قرار دارند. در ژاپن عدد 7/83 و در سوییس 4/83 گزارش شده است. کشورهای سنگاپور، استرالیا و اسپانیا هم به ترتیب در ردههای بعدی قرار دارند. در انتهای جدول هم کشورهایی مثل سیرالئون، آنگولا و آفریقای مرکزی با میانگین امید به زندگی 1/50 سال، 4/52 سال و 5/52 سال دیده میشوند. آمریکا هم با 3/79 سال خیلی وضعیت خوبی ندارد و در رتبه 31 قرار دارد. البته یک سال پیش نشریه اکونومیست گزارشی منتشر کرد و مدعی شد شاخص امید به زندگی در ایران بالاتر از آمریکاست. دقیقا نیم قرن پیش امید به زندگی در ایران 89/48 سال بود. عجیب اینکه آن زمان برعکس حالا امید به زندگی در مردان ایرانی بالاتر از زنان بود. شاخص امید به زندگی در ایران شیب صعودی خود را حفظ کرد و در سال 1978 میلادی که انقلاب اسلامی رخ داد معادل 71/55 سال بود. در سالهای جنگ تحمیلی این شاخص در ایران یک روند نزولی را طی کرد و در سال 1984 به 75/54 سال رسید. بعد از پایان جنگ دوباره این شاخص در ایران سیر صعودی گرفت به طوری که در سال 1989 میلادی 40/62 بود و در سال 2000 همزمان با آغاز هزاره سوم مرز 70 سال را رد کرد.